دانلود تحقیق مدیریت سود

دانلود تحقیق مدیریت سود

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 46 صفحه

منابع کامل

 

مدیریت سود

تاریخچه مدیریت سود

در سالهای اخیر مقوله مدیریت سود از زوایای مختلف توسط محققان حسابداری مورد توجه قرار گرفته است. بخصوص پس از شنیدن خبرهایی درباره انجام موارد خلاف قاعده و عرف در حسابداری و به دنبال آن اعلام ورشکستگی شرکتهای بزرگ تجاری، مدیریت سود نزد استفاده کنندگان از اطلاعات مالی بویژه سهامداران اهمیت بیشتری پیدا کرده است به این دلیل که پس از آشکار شدن اعمال مذکور غالباً ارزش سهام شرکت در بازار کاهش یافته و در حالت افراطی منجر به ورشکستگی واحد تجاری گردیده است. در اینجا به چند نمونه از این اثرهای موارد خلاف قاعده و عرف اشاره می‌گردد:

 

 الف) ورشکستگی شرکتهای بزرگ تجاری از قبیل انرون[1]، ورلدکام[2]، گلو بال کراسینگ [3]و تایکو [4] به دنبال اعمال مدیریت سود در حجم وسیع اتفاق افتاده است. ورشکستگی شرکت انرون را اولین شکست سالهای اخیر و بزرگترین ورشکستگی در تاریخ اقتصاد دنیا از بدو تاسیس واحدهای تجاری بزرگ دانسته اند.

ارزش سهام این شرکت در اواسط سال 2001 به شدت شروع به کاهش نمود و در دسامبر همان سال این شرکت رسماً اعلام ورشکستگی نمود و در این میان سرمایه گذاران بازار سرمایه‌ی دنیا را مات و مبهوت نمود. موضوع به قدری مهم بود که در کنگره‌ی آمریکا مورد بحث قرار گرفت و مدیران ارشد شرکت و حسابرسان آن تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند.

ب) در سال 1998 پس از یک انتظار طولانی جهت ارائه صورتهای مالی، شرکت سان بیم[5] در رابطه با عملکرد مربوط به سال 1997، اختلافی در حدود 65% بین سود واقعی و سود گزارش شده خود اعلام داشت. این شرکت افزایش حیرت انگیز سود در سال 1997 را ناشی از انعکاس غیر واقعی مخارج حاصل از تجدید ساختار در سال 1996 و همچنین شناسایی نابهنگام درآمدها اعلام کرد.

ج) در سال 1988 ارزش بازار سهام شرکت سای بیس[6] بیش از 20% کاهش یافت. این امر هنگامی اتفاق افتاد که اقدامات مدیران مبنی بر گزارشات گمراه کننده و غیر واقعی میزان فروش شرکتهای تابعه ژاپنی افشا گردید. در قرارداد فروش عنوان شده بود که مشتریان می‌توانند نرم افزارهای خریداری شده را بعداً و بدون پرداخت جریمه عودت دهند. همانطور که ملاحظه می‌گردد بازهم همانند موارد قبلی دستکاری سود عامل اصلی تمام مشکلات محسوب می‌شود (فضل جو، 1387، 20).

2-1-4) نظریه‌های مدیریت سود

نظرات متفاوت در عرصه‌ی مدیریت سود هر یک نظریه‌ی یگانه ای را برای چرایی مبادرت شرکتها به مدیریت سود پیشنهاد می‌دهند. بنابراین، مانند هر عرصه با صحنه‌ی پژوهشی حسابداری دیگر، اتفاق نظر و اجماع در خصوص یک نظریه‌ی یگانه برای تبیین و پیش بینی مدیریت سود وجود ندارد. فهرست پربسامدترین نظریه‌های مدیریت سود عبارتند از:

نظریه‌ی چشم داشتنظریه‌ی کارگزارینظریه‌ی حساب شویینظریه‌ی پذیرایینظریه‌ی شرکت

 به نظر می‌رسد تمام نظریه‌های مدیریت سود در سه چیز اشتراک دارند:

1)تمام آنها می‌کوشند رابطه بین مدیران شرکتها و گروه با گروه‌های استفاده کنندگان یا ذینفعان را نسبت به مدیریت سود تبیین کنند،

 2)به این دلیل و به دلیل استفاده از دو مقدمه منطقی «انسان عقلایی» و« نفع شخصی» و محصول این دو، یعنی"بیشینه سازی مطلوبیت". همه‌ی این نظریه‌ها می‌کوشند رابطه مدیریت سود و ارزش را تبیین کنند،

3)تمام این نظریه‌ها در عصر یکه تازی حسابداری اثباتی پرداخته شده‌اند و بنابراین طبیعت اثباتی و استقرایی دارند و ازمشاهده و تجربه استفاده شده اند.

         رانن و یاری[7](2008) نظریه‌ی شرکت را به عنوان یک نظریه‌ی مسلط می‌پذیرند و آن را در صدر نظریه‌های دیگر می‌نشانند. همه‌ی نظریه‌های مدیریت سود می‌کوشند رابطه درون شرکتی‌ها و برون شرکتی‌ها را نسبت به پدیده‌ی مدیریت سود تبیین کنند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که نسبت پارادایمی بین نظریه‌ی شرکت رقبایش وجود دارد و از این رو نظریه‌های رقیب هر کدام در قالب رویکردهای نظریه‌ی شرکت قرار می‌گیرند.

هرکدام از نظریه‌ها بصورت خلاصه در زیر شرح داده شده اند:

نظریه چشم داشت- دو رویکرد به این نظریه وجود دارد: 1- نظریه‌ی چشم داشت اطلاعاتی و 2-نظریه‌ی چشم داشت ارزشی. هردو رویکرد ریشه در نظریه‌ی چشم داشت روانشناسی دارند.

برای اولین بار نظریه‌ی چشم داشت در حوزه‌ی حسابداری با رویکرد چشم داشت اطلاعاتی وام گرفته شد. اما سپس رویکرد ارزشی به این نظریه در کانون پژوهش‌های مدیریت سود قرارگرفت.

          اسچیپر[8] چشم انداز اطلاعاتی را در مقام عنصر کلیدی زیربنای مطالعه‌ی پدیده‌ی مدیریت سود قرار می‌دهد. بر این اساس چشم داشت اطلاعاتی در اثر عدم تقارن اطلاعاتی که در ساختارهای شرکتهای سهامی پیچیده بین مدیریت مسلط و گروه ذینفعان دور افتاده‌تر وجود دارد ایجاد می‌شود. وی معتقد است چشم داشت اطلاعاتی فرض می‌کند که افشاهای حسابداری دارای یک درونه یا باراطلاعاتی است که علائم فایده مندی را به ذینفعان استفاده می‌کنند.

بورگستیلر و دیچاو[9] رویکرد ارزشی را به نظریه‌ی چشم داشت اتخاذ می‌کنند. طبق این رویکرد، تصمیم گیران یا ذینفعان ارزش را با توجه به یک مبلغ مرجع مانند سود استخراج می‌کنند تا سطوح مطلق ثروت. یعنی توابع ارزش گذاری افراد در دامنه‌ی زیان، محدب و در دامنه‌ی سود، مقعر است. این تلویحاً این مفهوم را می‌رساند که زیان‌ها ناخوشایند‌تر از سودها هستند. از این رو، ذینفعان بالاترین ارزش را وقتی بدست می‌آورند که ثروت از یک زیان به یک سود به نسبت یک نقطه‌ی مرجع حرکت می‌کند. مخلص کلام این است که اگر همه چیز ثابت بماند، سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند در شرکت هایی سرمایه گذاری کنند که سود کوچکتر را گزارش می‌کنند تا شرکت هایی که دارای سود نوسانپذیر هستند. بنابراین تغییر در سود و سطح صفر سود دو نقطه مرجع گزارش کنند بنابراین پاداش دریافت خواهند کرد. به عبارتی سود در مقایسه با زیان و تغییر مثبت

در مقایسه با تغییر منفی به عنوان مرجع پاداش محسوب می‌شوند. این نظریه همچنین گزینه‌ی مناسبی برای نظریه‌ی مطلوبیت مورد انتظار است (کونس و مرسر[10]، 2005، 185).


[1] . Enron

[2] . World com

[3] . Global Crossing

[4] . Tyco

[5] . San Beam

[6] . SY BaSe

[7] . Ronen.Yaari ,(2008)

[8] . Schpper.K.(1989)

[9] . Burgstahler , Dichev.(1997)

[10]. Koonce,mercer ,(2005)



خرید و دانلود دانلود تحقیق مدیریت سود


دانلود تحقیق سرمایه فکری و مدیریت سود

دانلود تحقیق سرمایه فکری و مدیریت سود

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 108 صفحه

منابع کامل

 

 

سرمایه فکری و مدیریت سود

مقدمه

دراکر1(1993) اندیشمند معروف مدیریت می­گوید: ما در حال وارد شدن به یک جامعه دانش محور هستیم که در آن منابع اقتصادی اصلی، دیگر سرمایه بیشتر، منابع طبیعی و نیروی کار بیشتر و ... نیست و منابع اقتصادی اصلی دانش خواهد بود. قرن 21، قرن اقتصاد دانش محور است. قبل از اقتصاد دانش محور، اقتصاد صنعتی حاکم بوده است. در این اقتصاد عوامل تولید ثروت اقتصادی، یکسری دارایی­های فیزیکی و مشهود مانند زمین، نیروی کار، پول، ماشین‌آلات و ... بوده است و از ترکیب این عوامل اقتصادی، ثروت تولید می‌شد. در این اقتصاد، استفاده از دانش، به عنوان یک عامل تولید، نقش کمی داشته است اما در اقتصاد دانش محور، دانش یا سرمایه فکری2 به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر دارایی­های مشهود و فیزیکی، ارجحیت بیشتری پیدا می‌کند (بونیتس، 1998). در این اقتصاد، دارایی­های فکری و بخصوص سرمایه‌های انسانی جزو مهم‌ترین دارایی­های سازمانی محسوب می‌شوند و موفقیت بالقوه سازمان­ها ریشه در قابلیت‌های فکری آنها دارد تا دارایی­های مشهود آنها (فلام هولدز و همکاران3،2002). با رشد اقتصاد دانش محور، بطور قابل ملاحظه‌ای شاهد این موضوع هستیم که دارایی­های نامشهود4 شرکت­ها در مقایسه با سایر دارایی­های مشهود، ‌‌عامل مهمی در حفظ و تحقق مزیت رقابتی پایدار آنها می‌با­شند.(تایلز و دیگران،2002)5

گلدفینگر6(1994)، اقتصاد دانش محور را از سه بعد بررسی می‌کند :

بعد اول : تقاضایی برای مصنوعات نامشهود وجود دارد. (خدمات)

بعد دوم : دارایی­های نامشهود بر عوامل تولید مسلط می‌شوند یعنی بیشتر عوامل تولید، از دارایی­های نامشهود هستند و به عبارت دیگر دارایی­های نامشهود در بین عوامل تولید، نقش بارزتر و بیشتری ایفا می‌کنند.

بعد سوم : قوانین جدیدی برای سازمان تجاری، رقابت و ارزشگذاری ظهور می‌کند.

در نتیجه محیط کسب و کار بطور شگفت‌انگیزی تغییر می‌کند. در کسب و کارها و اقتصاد قرن 21، بر روی اطلاعات، فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک، نرم‌افزارها و مارک‌ها و حق اختراع‌ها1، تحقیقات، نوآوری‌ها و ... سرمایه‌گذاری می‌شود که همگی جزیی از دارایی­های نامشهود و سرمایه‌های فکری و دانشی هستند تا جزو دارایی­های مشهود(سیتارامانو دیگران، 2002)2.

در پارادایم صنعتی قدیم، شرکت‌ها تحت اصول اقتصاد کمیابی عمل می‌کردند. اقتصاد کمیابی بدین معناست که منابع و دارایی­های تحت سلطه و کنترل شرکت‌ها، محدود و کمیاب هستند و استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها می‌کاهد ولی در عصر اقتصاد اطلاعاتی و دانش محور، این اصول صدق نمی‌کند. شرکت­ها در اقتصاد دانش محور تحت اصول اقتصاد فراوانی عمل می‌کنند اقتصاد فراوانی بدین معناست که منابع و دارایی­های در اختیار شرکت به میزان فراوانی وجود دارد. این نوع دارایی­ها از نوع نامشهود هستند و بیشتر در افرادی قرار دارند که ما به آنها دسترسی داریم مثالی از موضوع فراوانی این نوع دارایی­ها در اقتصاد دانش محور، فراوانی اطلاعات در اینترنت است(سالیوان و دیگران،2000)3  بطور خلاصه در اقتصاد دانش محور، مهمترین دارایی­ها و عوامل تولید شرکت‌ها، نامشهود هستند که استفاده از آنها نه تنها از ارزش آنها نمی‌کاهد بلکه به ارزش آنها می‌افزاید. این نوع دارایی­های نامشهود شامل دانش، سرمایه فکری و ... هستند ولی در اقتصاد صنعتی مهمترین عوامل تولید، دارایی­های مشهود و فیزیکی هستند که استفاده از آنها، از ارزش آنها می‌کاهد و این دارایی­ها شامل زمین، ماشین‌آلات، سرمایه‌های پولی و غیره است.

سرمایه فکری

 سرمایه فکری

کندریک1(1990) که یکی از مشهورترین اقتصاددانان مطرح آمریکا است می‌گوید که در سال 1929، نسبت سرمایه‌های تجاری نامشهود به سرمایه‌های تجاری مشهود 30 به 70 بوده است ولی در سال 1990 این نسبت به میزان 63 به 37 رسیده است و همچنین لئو2 مطرح می‌سازد که فقط در حدود 10 تا 15 درصد کل ارزش بازاری شرکت‌ها از دارایی­های مشهود و فیزیکی است و دارایی­های نامشهود در حدود 85 درصد کل ارزش بازاری شرکت‌ها را تشکیل می‌دهند که هنوز هیچ کاری در مورد اندازه‌گیری آنها صورت نگرفته است (سیثارامن و همکاران3، 2002). همچنین یکسری مطالعات انجام شده در سال 1999 در زمینه ترکیب دارایی­های هزاران شرکت غیرمالی در طی سال‌های 1978 تا 1998 نشان داد که رابطه بین دارایی­های نامشهود و مشهود بطور قابل ملاحظه‌ای تغییر کرده است در سال 1978، نسبت دارایی­های مشهود و نامشهود 80  به 20 بوده ولی در سال‌ 1998، این نسبت تقریباً به 20 به 80 رسیده است. این تغییر قابل ملاحظه باعث ایجاد یکسری روش‌هایی برای محاسبه ثروت شرکت‌هایی شده است که مهمترین دارایی­های آنها، دارایی­های نامشهود بویژه فکری و دانشی بوده است (سالیوان و دیگران،2002).  

در طی دهه گذشته، شرکت­ها اهمیت مدیریت دارایی­های نامشهود خود را درک کرده‌اند و توسعه مارک‌ها، روابط سهامداران، شهرت و فرهنگ سازمان‌ها را به عنوان مهمترین منابع مزیت پایدار تجاری خود در نظر گرفته‌اند. در این اقتصاد، توانایی خلق و استفاده از ارزش این دارایی­های نامشهود، یک شایستگی اصلی را برای سازمان‌ها بوجود می‌آورد(کنان و دیگران، 2004)4.  امروزه سازمان‌ها نیاز دارند تا بتوانند دارایی­های خود را از نو و دوباره طبقه‌بندی کنند و باید این موضوع را درک کنند که چگونه این دارایی­ها می‌توانند اهداف استراتژیک آنها را حمایت کنند و سهم آنها را به ارزش سازمان بصورت کمی درآورند و بتوانند این دارایی­های خود را با دارایی­های رقبای خود، مقایسه کنند. برای این منظور ‌بایستی ابتدا طبقه‌بندی جدیدی از دارایی­های سازمانی را در این عصر ارائه کنیم (تایلز و دیگران، 2002).


1 Drucker

2 Intellectual capital

3 Flamholtz et al

4 Intangible assets

5 Tayles et al

6 Goldfinger

1 Patents

2 Seetharaman et al, 2002

3 Sullivan et al, 2000

1  Kendrick

2  Lev

3  Seetharaman et al

4  Kannan et al, 2004



خرید و دانلود دانلود تحقیق سرمایه فکری و مدیریت سود


دانلود تحقیق چسبندگی هزینه و مدیریت سود

دانلود تحقیق چسبندگی هزینه و مدیریت سود

 

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 74 صفحه

منابع کامل

چسبندگی هزینه­ها

رفتار هزینه­ها بیشتر در حوزه­ی حسابداری مدیریت مطرح می­شود. این شاخه از حسابداری در جهت مقاصد داخلی سازمان‌ها و واحدهای انتفاعی خدمت می‌کند و بر خلاف حسابداری مالی که از طریق اصول و ضوابطی مشخص و از پیش تعیین شده با محدودیت مواجه است، از یک رشته قواعد ثابت و غیر قابل تغییر تشکیل نشده است. روش‌ها و قواعد حسابداری مدیریت برای کمک به سازمان در جهت دستیابی به هدف‌های مورد نظر، از طریق تصمیم‌گیری‌های مطلوب تدوین و اتخاذ می‌شود. به همین دلیل، روش‌های حسابداری مدیریت باید برای هر یک از سازمان‌ها متناسب با اوضاع و احوالی که دارند، طراحی و به کار گرفته شود. در واقع حسابداری مدیریت باید خود را با ویژگی‌ها و نیازمندی‌های سازمان مربوط تطبیق دهد. جوهره مدیریت، تصمیم‌گیری است و تصمیم‌گیری ذاتاً با رویدادهای آتی سروکار دارد. به همین دلیل، حسابداری مدیریت برخلاف حسابداری مالی که اساساً بر اطلاعات گذشته تمرکز دارد، عمدتاً فراهم‌کننده اطلاعاتی با ماهیت جاری و آتی است. علاوه بر این، اطلاعات حسابداری مدیریت برای آنکه بتواند مدیران سطوح مختلف سازمان را در تصمیم‌گیری‌ها و ارزیابی‌ها کمک کند، ناگزیر باید به شکل تفصیلی و در اسرع وقت در دسترس قرار گیرد. نهایت اینکه اطلاعات حسابداری مدیریت هنگامی سودمند واقع می‌شود که مربوط، صحیح، قابل­اعتماد و در صورت برآوردی بودن، بر رویه‌های صحیح برآورد مبتنی باشد. تاکید اساسی حسابداری مدیریت بر عرضه اطلاعات برای برنامه‌ریزی و کنترل توسط مدیریت است.

هزینه­ها نشان­دهنده­ی مصرف منابع هستند و منابع نیز به منظور انجام فعالیت­های گوناگون فراهم می­شوند. چون فعالیت­ها در راستای تولید کالاها و خدمات صورت می­گیرد، پس عملاً منابع بر مبنای انتظارات از تقاضا تحصیل می­شوند و به همین دلیل، هزینه­ها از تقاضای واقعی تبعیت نمی­کنند، بلکه تابع انتظارات مدیران از تقاضا هستند. بنابراین نوسان هزینه­ها دقیقاً متناسب با نوسان میزان تقاضا و نتیجتاً نوسان سطح فروش نخواهد بود (کردستانی و مرتضوی 1391). بر خلاف رویکرد سنتی به رفتار هزینه­ها، تحقیقات اخیر نیز نشان می­دهد که رفتار هزینه­ها در ارتباط با نوسانات سطح فعالیت متناسب و متقارن نیست. این عدم تقارن در رفتار هزینه برای اولین بار توسط آندرسون و همکارانش (2003) "چسبندگی هزینه­ها" نامیده شد. به این معنی که شدت کاهش هزینه­ها بر اثر کاهش حجم فعالیت، کمتر از شدت افزایش هزینه­ها بر اثر افزایش حجم فعالیت است.

در واقع زمانی که مدیران با کاهش فروش مواجه می­شوند، ممکن است این وضعیت را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را داشته باشند. از این رو، برخی از آن­ها در دوره­هایی که فروش، روندی نزولی دارد، منابع لازم برای انجام فعالیت­های عملیاتی را کاهش نمی­دهند. این رفتار از آنجا قابل توجیه است که حفظ منابع، موجب کاهش هزینه­ها در بلندمدت می­شود، زیرا در صورت کاهش منابع در واکنش به کاهش فروش، اگر فروش در دوره­های آتی افزایش یابد، هزینه­هایی بابت تحصیل مجدد همان منابع به شرکت تحمیل می­شود. از این رو مدیران برای کاهش هزینه­ها و در نتیجه افزایش سود شرکت در بلندمدت، اقدام به حفظ منابع می­کنند. این اقدام منجر به ایجاد چسبندگی هزینه می­شود.

برآورد رفتار هزینه­ها در ارتباط با سطح فعالیت بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینه­ها گمراه­کننده خواهد بود. در این مورد فراید، سوندهی و وایت[1] (1997) عنوان می­کنند که برآورد رفتار هزینه­ها با توجه به سطح فعالیت بدون درنظر گرفتن صفاتی نظیر چسبندگی هزینه­ها ممکن است گمراه­کننده باشد. به طور مثال، در تحلیل صورت­های مالی معمولاً هزینه­های توزیع و فروش و عمومی و اداری را به عنوان درصدی از فروش در نظر می­گیرند. در جای دیگر مینتز[2] (1999) بیان می­کند که اگر یک افزایش نامتناسب با فروش در هزینه­های توزیع و فروش و عمومی و اداری صورت گیرد تحلیلگران صورت­های مالی، آن را به عنوان ضعف کنترلی مدیریت در نظر می­گیرند. این تحلیل ممکن است گمراه­کننده باشد زیرا اگر هزینه­های توزیع و فروش و عمومی و ادرای چسبنده باشند با افزایش فروش متناسب با فروش حرکت می­کنند اما با کاهش فروش متناسب با آن حرکت نمی­کنند. به گفته­ی گریسون و نورین[3] (2001) تصمیم­گیری­های مدیریتی بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینه­ها اشتباه بزرگی می­باشد. با توجه به آنچه که گفته شد به نظر می­رسد سیستم هزینه­یابی که بر مبنای ارتباط مستقیم هزینه­ها با فعالیت­ها می­باشد تحریف شده است. به عبارتی، تناسب بین هزینه­ها و سطح محصول به گونه­ای که در مدل سنتی هزینه­یابی عنوان می­شود، همیشه برقرار نیست. در واقع سیستم هزینه­یابی سنتی بر این فرض استوار است که در صورت دو برابر شدن حجم محصول، مقدار کلیه­ی منابع مربوطه نیز دو برابر می­شود و بالعکس. فرضی که با چسبندگی هزینه­ها، رد شده است.

2-1-2-1. مفهوم چسبندگی هزینه­ها


[1] Fried, Sondhi & White

[2] Mintz

[3] Garrison & Noreen



خرید و دانلود دانلود تحقیق چسبندگی هزینه و مدیریت سود


دانلود تحقیق مدیریت سود و کیفیت سود

دانلود تحقیق مدیریت سود و کیفیت سود

 

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 41 صفحه

 

مروری بر مفهوم بنیادی سود و اهمیت آن :  

سود حسابداری، از آنجایی که شاخصی برای اندازه گیری عملکرد مدیریت ، معیاری برای اعطای تسهیلات،توسط اعتبار دهندگان و همچنین مبنایی برای پرداخت بازده به سهامداران و پرداخت مالیات محسوب می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین چگونگی اندازه گیری و گزارشگری آن می تواند به طور مستقیم بر تصمیم گیری استفاده کنندگان از صورتهای مالی اثر گذار باشد.

شاید نخستین هدف سیستم حسابداری در موسسات تجاری اندازه گیری سود است. سود یکی از مفاهیمی است که احتمال می رود از اقتصاد به عاریه گرفته شده باشد. سود از نظر اقتصاد دانانی چون آدام اسمیت و هیکس به عنوان مبالغی است که شخص می تواند برداشت نماید، مشروط بر اینکه وضعیت مالی در پایان دوره به همان خوبی اول دوره حفظ شود. سود حسابداری بر مبنای فرض تعهدی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری می شود. هرچند تعریف جامع و مانع از سود حسابداری ارائه نشده است اما عموماً وقتی صحبت از سود حسابداری می شود، منظور تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده در طی یک دوره معین باشد.(ابریشم چی،مرضیه،1389)

سود از نظر برخی نظریه پردازان حسابداری مثل هندریکسون در سطوح مختلف، ساختاری،تفسیری و رفتاری مورد توجه قرار می گیرد. در سطح ساختاری، معمولاً حسابداران اصول و قواعدی را پذیرفتند که گاه ممکن است با پدیده های جهان واقعی و یا تأثیرات رفتاری آن کمتر در ارتباط باشد. در این سطح روشهای اندازه گیری و شناسایی سود مورد توجه قرار می گیرد و در شرایط مختلف بر اساس قواعد تعیین شده عمل می گردد برای تعریف سود در سطح تفسیری، روی مفاهیم اقتصادی، نظیر "رفاه" و "ثروت" تأکید شده است. و سود به عنوان معیاری برای سنجش کارایی مدیریت استفاده می شود. مفهوم سود در سطح رفتاری، به فرایند های تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، عکس العمل قیمت اوراق بهادار در بازار بورس و واکنش حسابداران مربوط می شود.(خلیل زاده،1381)

نقطه نظر دیگر در ارتباط با سود این است که هیچیک از مفاهیم سود، از لحاظ نظری و عملی، برای ارائه اطلاعات مربوط به سرمایه گذاران و استفاده کنندگان دیگر کامل نیست. زیرا این مفاهیم یا فاقد تفسیر لازم از دنیای واقعی است و یا فاقد ویژگی های رفتاری لازم است.(شباهنگ، رضا، ،1384)

این تصور که سود به عنوان اصلی ترین منبع اطلاعات مختص شرکت است، توسط تحقیقات تجربی مختلف مورد پشتیبانی قرار گرفته است. این تحقیقات نشان داده است که سرمایه گذاران به سود، بیشتر از هر معیار دیگری از جمله سود تقسیمی و جریان های نقدی تکیه می کنند.همچنین نتایج تحقیقات نشان می دهد که مدیران سود را به عنوان مورد کلیدی مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیگران در نظر می گیرند(فرانسیس و دیگران،2004)(نیکومرام و دیگران،1390)

سود فی نفسه معیاری از حقوق سهامداران است. فرایندی که در آن حقوق دولت و مدیران تعیین می شود، بستگی به فرایند اندازه گیری سود برای سهامداران دارد. همجنین سود نقش ارزشمندی در تداوم فعالیت و بقاء شرکت دارد. طرفهای قرارداد از این نقش کلیدی سود برای مذاکره مجدد درباره قراردادهایشان و نیز برنامه ریزی در مورد چگونگی مالکیت خود در آینده استفاده می کنند. سود متعلق به سهامداران به عنوان یک آماره باقی مانده در بردارنده اطلاعات ارزشمندی درباره تداوم فعالیت شرکت می باشد. سود کم و بازده ناچیز که ممکن است نتیجه عملکرد نا کارآمد مدیریت باشد به وضوح به همه گروهها اطلاع می دهد که با شرایط موجود تداوم فعالیت شرکت با مشکل مواجه است.(فرانسل،1994)

  فرایند اندازه گیری و نتیجه آن نقش مهمی در اداره شرکت دارد و معمولاً کاربران صورتهای مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. موضوع سود در حسابداری، از مباحثی است که صاحبنظران دیدگاه های مختلفی نسبت به آن ابراز کرده اند و بدست آوردن تعریف جامع و کامل که مورد قبول اکثریت باشد، مشکل به نظر می رسد. به طور کلی دو دیدگاه عمده در ارتباط با مفهوم سود وجود دارد.(سلیمانی،1389)

2-3-1 مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی:

_ آدام اسمیت اولین اقتصاد دانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف کرد، وی سود را مبلغی تعریف کرد که می توان به مصرف رساند بدون اینکه سرمایه اولیه کاهش یابد. به عبارتی مبلغی که بدون برگشت از سرمایه می توان مصرف کرد(هندریکسن،1992)

_ اقتصاد دان انگلیسی به نام (جان هیکس،1976) این تعریف را بسط داد و سود را مبلغی تعریف کرد که شخص می تواند طی یک دوره مصرف کند و در آخر دوره دارای همان رفاهی باشد که در اول دوره داشته است.

2-3-2 مفهوم سود از دیدگاه حسابداری:

بر اساس این دیدگاه، عموماً سود مبتنی بر اصول و قواعدی تعریف می شود که در حسابداری پذیرفته شده است. به طور کلی حسابداران، اصول و قواعدشان را بر پایه مفاهیم و مفروضاتی قرار می دهند که ممکن است با رویدادهای دنیای واقعی بی ارتباط باشد. از جمله این مفاهیم می توان به اصل تحقق درآمد، اصل تطابق هزینه ها با درآمدها، اصل بهای تمام شده و ... اشاره کرد.(هندریکسن،1992) 

2-3-4 اهداف مشخص گزارشگری سود را به شرح زیر می توان برشمرد:

استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری کارایی مدیریتاستفاده ازمبالغ تاریخی سود (بنا به اصل بهای تمام شده) برای پیش بینی های آتی سود شرکت و توزیع سود سهام درآیندهاستفاده از سود بعنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیمات آتی مدیریتاستفاده از سود بعنوان مبنایی برای تشخیص مالیاتاستفاده از سود برای بررسی و ارزیابی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمت گذاری می باشنداستفاده از سود جهت تخصیص منابع توسط اقتصاد دانان

2-4 مدیریت سود

در ادبیات حسابداری تعاریف گوناگونی از مفهوم مدیریت سود ارائه شده است و پژوهشگران تعبیرهای مختلفی از آن ارائه کرده اند.

مدیریت سود عبارت از مداخله هدفمند در فرایند گزارشگری مالی با توجه به محدودیت های اصول پذیرفته شده حسابداری برای بدست آوردن سطح مورد انتظار سود است. باتوجه به مقاصد مدیریت، مدیریت سود می تواند به صورت افزایش، کاهش یا هموارکردن سود گزارش شده باشد.(خدادادی و همکاران،1390)

بیشتر محققان حسابداری معتقدند که مدیریت سود نوعی دستکاری در ضورتهای مالی است و کاهش یا افزایش سود گزارش شده توسط مدیران را به عنوان دستکاری معرفی می کنند. عناوینی مانند"حداکثر کنندگان"،"حداقل کنندگان" و یا "هموار کنندگان" به طور تلویحی به افرادی گفته می شود که به دستکاری صورتهای مالی می پردازند. گاهی مدیران از طریق دستکاری صورتهای مالی سود را غیر واقعی نمایش می دهند.(محمدی،1385)

 (گوردون و همکارانش 1966) بیان کردند اگر زمانی مدیران روش خاصی از روشهای حسابداری را برگزیند و نوسانات سودهای گزارش شده کاهش یابد، نتیجه هموارسازی یا مدیریت سود است.

از نظر بلکویی مدیریت سود ناشی از تحریک انگیزه های مدیریت جهت افزایش سود سالانه شرکت می باشد. همچنین مدیریت سود ممکن است برای عاری جلوه دادن دستکاری عمدی سود به منظور دستیابی به روند یا سطح دلخواه سودآوری انجام شود.(بلکوئی،1985)

مدیریت سود یعنی اینکه مدیر، آزادی عمل خود بر ارقام حسابداری را با فرض وجود یا عدم وجود محدودیتهایی، در این زمینه به کار گیرد.(واتس و زیمرمن،1990)

مدیریت سود یعنی دخالت هدفمند مدیر در فرایند گزارشکری مالی برون سازمانی به منظور تحصیل منافع شخصی(شیپر،1989)،(دچو و اسلوان،1995)

مدیریت سود عبارت است از انتحاب روشها و رویه های حسابداری برای رسیدن به اهدافی خاص توسط مدیریت(اسکات،1997)

مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیران در ساختار معاملات و در گزارشگری مالی، از قضاوت استفاده کنند تا گزارشهای مالی را به منظور گمراه کردن بعضی از افراد ذینفع درباره عملکرد اقتصادی شرکت، تغییر دهند و یا بر روی قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند،تأثیر بگذارند.(هیلی و واهلن،1999)

مدیریت سود فرایند برداشتن گام هایی آگاهانه در جهت الزامات پذیرفته شده حسابداری برای رسیدن به سطح مطلوبی از سودهای گزارش شده است.(استیچنی و ویب،2001)



خرید و دانلود دانلود تحقیق مدیریت سود و کیفیت سود


دانلود تحقیق نقدشوندگی و مدیریت سود

دانلود تحقیق نقدشوندگی و مدیریت سود

 

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 78 صفحه

منابع کامل

نقدشوندگی و مدیریت سود

نقدشوندگی

بازارسرمایه در یک کشور از منابع عمده تأمین مالی شرکت­ها و دولت‌ها است و در کشورهایی نظیر ایران که در پی جذب شرکت­های خارجی جهت سرمایه‌گذاری مستقیم و نیز رونق بورس خود هستند، تقویت آن و شناخت عوامل مرتب طبام عاملها و راقبه ادار می­تواند انگیزه شرکتهای داخلی و خارجی را برای ورود به عرصه فعالیت و توسعه سرمایه­گذاری افزایش دهد، به نحوی که تحقق مناسب اهداف عمده توسعه­های مالی و اقتصادی دولت را نیز مهیا کند. ایجاد زمینه­های لازم جهت پاسخگویی بیشتر به نیازهای سرمایه­گذارن و تبدیل شدن بورس اوراق بهادارتهران به بورسی مطرح، نیازمند بررسی­های علمی فراوانی است. در این میان یکی از متغیرهایی که به این امر می تواند کمک کند میزان جذابیت شرکت­های موجود در بورس اوراق بهادار و همچنین درجه نقدشوندگی سهام آن­ها در بورس اوراق بهادار است که باعث می‌شود سرمایه­گذارن در هر زمانی که اراده کنند بتوانند دارایی­های خود را با کمترین هزینه به وجه نقد تبدیل کنند. بر طبق مدل­های ارائه شده برای پیش بینی بازده، عوامل زیادی وجود دارد که می توانند بازده سرمایه­گذاری­های مختلف را برآورد کند. در این میان نقدشوندگی سهام یکی دیگر از عواملی است که بررسی تاثیر آن بر بازده سهام در بازارهای مختلف از ادبیات و پیشینه قویی برخوردار است و محققان این متغیر را به عنوان یکی از عواملی که می­تواند در تعیین بازده نقش مهمی داشته باشد، می­شناسند.

دارایی­ها و سبد سهام[1] دارای سه ویژگی است که با اداره کردن سبد سهام مرتبط است. این ویژگی­ها شامل بازده، ریسک، و نقدشوندگی است. بازده به آسانی تعریف و معرفی می­شود. اگر چه اندازه­گیری ریسک مشکل است، اما با این حال یک مفهوم عملیاتی است. ریسک معمولا به وسیله واریانس و انحراف معیار بازده­ها اندازه­گیری می­شود. در مورد مدل قیمت­گذاری دارایی­ها سرمایه­ای، ریسک سیستماتیک برای یک سهم به وسیله بتا اندازه­گیری می­شود (اسچوارتز و فرانشینی[2]، 2004، ص60).

اما چگونه ممکن است نقدشوندگی را تعریف و اندازه­گیری کرد؟ به طور عام، دارایی نقدشونده دارایی است که به صورت نقد باشد یا به آسانی قابل تبدیل به وجه نقد باشد. این تعریف به ما خیلی کمک نمی­کند. آسانی به زمان مورد نیاز برای تبدیل و خارج کردن از وجه نقد، و هزینه معامله اشاره دارد (اسچوارتز و فرانشینی، 2004، ص60). اسچوارتز و فرانشینی (2004) برای تعریف نقدشوندگی بر روی ویژگی­های نقدشوندگی مانند عمق، وسعت، برگشت پذیری بازار تمرکز کرده­اند.

با توجه به اهمیت نقدشوندگی سهام در ادبیات مالی، محققین بسیاری سعی داشتند تعریفی جامع برای نشان دادن مفهوم نقدشوندگی ارائه دهند. به طور کلی تعاریف نقدشوندگی در دو رویکرد کلی طبقه بندی می­شود : بعضی از تعاریف نقدشوندگی بر ویژگی دارایی­ها(نقدشوندگی دارایی­ها)[3] تمرکز کرده­اند و بعضی دیگر، از دیدگاه بازار(نقدشوندگی بازار[4]) این موضوع را مورد توجه قرار داده­اند ( موراسکی[5]، 2008، ص9).

2-3 تعریف نقدشوندگی

بازار کاملا نقدشونده بازاری است که هر مقدار از اوراق بهادار می تواند فورا و بدون هزینه به وجه نقد تبدیل شود یا هر مقدار وجه نقد می­تواند به اوراق بهادار تبدیل شود. در بازارهای کمتر نقدشونده نسبت به بازار های کاملا نقدشونده، یک بازار نقدشونده، بازاری است که هزینه معاملات مرتبط با تبدیل اوراق بهادار در حداقل باشد. هزینه معاملات شامل هزینه های ضمنی و صریح[6] است. هزینه­های صریح شامل هزینه­های مربوط به حق دلالی کمیسیون­ها[7]  و مالیات­های دولت[8] است. این هزینه را به آسانی به صورت کمیت در می­آیند اما خارج از کنترل مستقیم بورس اوراق بهادار است و بنابراین در نظر گرفته نمی شود. توجه اساسی در معاملات بر هزینه­های ضمنی معامله همچون اختلافات قیمت پیشنهادی خرید و فروش[9]، هزینه­های تاثیر بازار و هزینه­های فرصت است که به موجب تکنولوژی، مقررات، انتشار اطلاعاتی، مشارکت اطلاعاتی و ابزارهای اطلاعاتی ناکارا و یا ناکافی است (آیتکن و کامرتن فورد[10]، 2003، ص46).

بررسی ادبیات مالی آشکار می کند که اختلافات قابل توجهی میان محققان در مورد ماهیت نقدشوندگی، منابع آن، و نتایجش برای سرمایه­گذاری وجود دراد. تعاریف در مورد نقدشوندگی تا اندکی متضاد و نامنظم است. اصطلاح نقدشوندگی به صورت گسترده­ای در ادبیات مالی استفاده شده است، از این جهت درک مفهوم آن مهم است. بنابراین هدف  ما در این جا فراهم کردن تعریفی روشن از نقدشوندگی است که می تواند در تجزیه و تحلیل­های مالی به کار گرفته شود ( موراسکی[11]، 2008، ص9).

در بسیاری از موارد، مخصوصاً در معاملات روزمره[12]، استدلال­های نظری گسترده در مورد معنی نقدشوندگی واقعا لازم نیست. اکثر سرمایه­گذار­ها به صورت ذاتی می ­توانند کیفیت بازارها یا انواع دارایی­ها، مانند قابلیت نقدشدن یا غیر قابل نقدشدن را درک کنند و اثرات مربوط به آن را تشخیص دهند. به هر حال نبود یک تعریف رسمی از نقدشوندگی در زمانی که توسعه رویکرد­های رسمی، نقدشوندگی را به عنوان یک معیار سرمایه­گذاری در نظر می­گیرد موجب مشکلات جدی می­شود (موراسکی[13]، 2008، ص10).

وصف­های مختلفی از تعارف نقدشوندگی در کتاب­ها و مقالات مالی و مدیریت مالی وجود دارد. لیو (2006،ص 631) بیان می­کند که به طور عام  نقدشوندگی توانایی برای تعداد زیاد معامله با سرعت بالا در هزینه پایین و با اثر قیمتی کم توصیف می شود. این توصیف چه بعد را برای نقدشوندگی، یعنی، تعداد معامله، سرعت معامله، هزینه معامله، و اثر قیمتی را مشخص می کند.  یودین (2009، ص24) نقدشوندگی را به عنوان سرعت و سهولتی که یک نفر می تواند سهام را در بازار مورد معامله قرار دهد تعریف کرده است. پاستور و استمبیو (2003، ص2) نقدشوندگی را به عنوان یک مفهوم وسیع توصیف می­کنند که به طور کلی توانایی برای تعداد زیادی معامله به طور سریع، در هزینه پایین، و بدون تغییر قیمت را نشان می­دهد. ریلی و برون[14](1997، ص107-106) نقدشوندگی را به عنوان خرید یا فروش یک دارایی با سرعت و در یک قیمت مشخص  شرح داده­اند؛ بر طبق نظر بودی و مرتن[15](1998، ص35) نقدشوندگی، سرعت و سهولت نسبی است که یک دارایی می­تواند به وجه نقد تبدیل شود؛ بر طبق نظر آرنلد[16] (2005، ص18) نقدشوندگی، درجه­ای که یک دارایی می­تواند به سرعت و به سهولت بدون از دست دادن ارزش فروخته شود؛ اسچارتز و فرانشونی[17] (2004، ص60) دارایی را نقد شونده می­نامند که به سهولت قابل تبدیل به وجه نقد باشد؛ و بریلی و همکارانش[18] (2006،ص1000) یک دارایی را نقد شونده می­نامند، اگر به آسانی و ارزان به وجه نقد تبدیل شود و بگ و همکارانش[19] (2003، ص315) بیان می­کنند که نقدشوندگی، ارزانی، سرعت، و اطمینانی است که ارزش دارایی می­تواند به پول تبدیل شود. همچنین شارپ و الکساندر[20](1990، ص804) بیان می­کنند که نقدشوندگی عبارت است از توانایی سرمایه­گذارن برای تبدیل اوراق بهادار به وجه نقد در یک قیمت مشابه نسبت به معامله قبلی در اوراق بهادار، با فرض این که هیچ اطلاعات جدیدی مهمی از وقتی که معامله قبلی صورت گرفته، وارد نشده باشد. هریس[21](2003، ص394) کسی است که نقدشوندگی را به عنوان توانایی برای حجم زیادی از معامله به سرعت، در هزینه پایین، و وقتی که تمایل برای معامله وجود داشته باشد، تعریف کرده است. از طرف دیگر مُیر[22] و همکارانش(1998، ص609) نقدشوندگی یا نقدشوندگی شرکت را به عنوان توانایی یک شرکت جهت پرداخت وجه نقد برای تعهداتش در زمانی که این تعهدات سر رسید می­شود، تعریف می کنند.


[1] . Portfolio

[2]. Schwartz And Francioni

[3]. Asset Liquidity

[4].  Market Liquidity

[5]. Morawski

[6]. Explicit And Implicit Costs

[7]. Brokerage Commissions

[8]. Government Taxes

[9]. Bid–Ask Spreads

[10]. Aitken And Comerton-Forde

[11]. Morawski

[12]. Day-To-Day Trading

[13]. Morawski

[14]. Reilly And Brown

[15]. Bodie And Merton

[16]. Arnold

[17]. Schwartz And Francioni

[18]. Brealey Et Al.

[19]. Begg Et Al.

[20]. Sharpe And Alexander

[21]. Harris

[22]. Moyer Et Al.



خرید و دانلود دانلود تحقیق نقدشوندگی و مدیریت سود