دانلود تحقیق خصوصی‌ سازی و کیفیت سود

دانلود تحقیق خصوصی‌ سازی و کیفیت سود

 

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 37 صفحه

منابع کامل

 

خصوصی‌سازی و کیفیت سود

مقدمه

خصوصی‌سازی بعد از موج اولیه فروش دارایی‌های دولتی دربریتانیا در اوایل دهه 1980 با برنامه‌های خصوصی‌سازی در دیگر کشورها پدیدار شد. تجربه عملکرد غیر کارای دولت دراقتصاد وهمچنین بازنگری سایر کشورها به مقوله خصوصی‌سازی (که حرکت‌های آن شواهدی برناکارایی فعالیت‌های بخش دولتی بود) زمینه را برای بازنگری در میزان دخالت دولت در اقتصاد فراهم آورد؛ به طوری که در ایران نظام اقتصادی درقالب برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی، اهداف میان ‌مدت اقتصادی را درکلیه زمینه‌ها ازجمله موضوع خصوصی‌سازی تدوین وتصویب کرد.

خصوصی‌سازی به عنوان یک استراتژی عمومی وموضوعی چندرشته‌ای برای ارتقاء توسعه اقتصادی درکشورهای درحال گذار، درحال توسعه وتوسعه یافته معرفی شده، به نحوی که نظر اقتصاددانان، تحلیلگران مالی، حقوقدانان، علمای علم سیاست، کارگزاران دولتی، متخصصین سازمانی ومشاورین مدیریتی را به خودجلب کرده است (رامامورتی، 2000). نظربه تأکید قوانین وخطی‌مشی‌های موضوعه درکشور ازجمله سندچشم انداز 20 ساله،سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی وقوانین برنامه‌های توسعه برخصوصی‌سازی وکاهش تصدی دولت، این مطالعه گامی درجهت بررسی امکان سنجی واجرای هرچه بهتر واگذاری‌ها می باشد.

2-2- بخش اول: ادبیات و مبانی نظری

2-2-1- خصوصی سازی

2-2-1-1- تعریف و مفهوم خصوصی‌سازی

خصوصی‌سازی درسال 1983 برای اولین باردر فرهنگ لغات دانشگاه وبستر[1]بدینصورت تعریف شده است: «خصوصی‌سازی عبارتست از تغییر کنترل یا مالکیت از سیستم دولتی به سیستم خصوصی».

قدیمی ترین تاریخ ثبت استفاده از واژه خصوصی‌سازی به سال 1948 برمی‌گردد وهانک[2] مدعی تعمیم آن در سال‌های 1981-1980 است؛ زمانی که وی درهیأت مشاوران اقتصادی رئیس جمهوری آمریکا خدمت می‌کرد (کمیجانی ورحیمی‌فرد، 1372). دریک تعریف کاربردی می‌توان بیان نمود که خصوصی‌سازی، اصطلاحی بسیار گسترده، اما ساده است. خصوصی‌سازی انتقال دارایی‌ها یا توزیع خدمات از دولت به بخش خصوصی است که می‌تواند دامنه گسترده‌ای را شامل شود که گاهی اوقات نقش بسیار محدود دولت رانیز منع می‌کندو در پاره‌ای از اوقات شراکتی بین دولت وبخش خصوصی ایجاد می‌کند، درحالی که دولت همچنان بازیگرمسلط وغالب است (فافالوئیودونالدسون،2007). ازدیدگاه اقتصادی، خصوصی‌سازی مانده درآمد فعالیت‌های اقتصادی وقدرت کنترل آنها را ازدولت به سرمایه گذاران بخش خصوصی منتقل می‌کند. درنتیجه، بازار توزیع درآمد را به دست گرفته، انگیزه سرمایه گذاری را بهبود می‌بخشد.  خصوصی سازی شامل انتقال دارایی‌ها و فعالیت‌های دولتی به بخش خصوصی است وعموماً به عنوان ابزارشکل‌دهی یک شرکت پوبا شناخته می‌شود که نتیجه فروش سهام دولت به سهامداران خصوصی است (پورتی، 1995).

تعریف‌های گوناگونی از خصوصی‌سازی شده است که هریک بخشی ازمفهوم را می‌رسانند: خصوصی‌سازی عبارتست از :

مجموعه عملیات حقوقی، اقتصادی، اجتماعی مبتنی برکاهش وحتی حذف دیوان سالاری وتکنوکراسی اداری برمؤسسات بخش عمومی (شمس،1371 ،ص11).مجموعه‌ای از اقدامات که در قالب آن، سطوح وزمینه های گوناگون، کنترل یا مالکیت ویا مدیریت ازدست بخش دولتی خارج وبه دست بخش خصوصی سپرده می‌شود (بهکش،1381، 110-111). انتقال بنگاه‌های موجود تحت مالکیت دولت به مالکیت بخش خصوصی یا هر نوع انتقال مدیریت یا مالکیت از بخش دولتی به بخش خصوصی (گوکگووجونز،2006).

بانگاهی به تعاریف متعدد خصوصی‌سازی می‌توان مفاهیمی از قبیل بهبود عملکرد، انتقال مالکیت ومدیریت، آزادسازی، بازارگرا کردن، ایجاد شرایط رقابت کامل، واگذاری، حذف مقررات دست و پاگیرو ... رادید، که بادرنظرگرفتن این مفاهیم می‌توان تعریفی مشترک وکلی ازخصوصی سازی ارائه داد. برهمین اساس، خصوصی‌سازی فرایندی است که طی آن عملکرد فعالیت‌های اقتصادی دولت زیرسوال می‌رود، طی آن سرمایه‌های مردمی جذب شده، درنتیجه دولت تصمیم می‌گیرد دامنه فعالیت‌های خود را محدود ومالکیت یا مدیریت برخی از واحدهای اقتصادی تحت تملک خود را به مکانیزم بازار محول نماید (کریمی، 1381).

2-2-1-2- اهداف خصوصی‌سازی

اهداف خصوصی‌سازی باتوجه به ویژگی‌های اقتصادی وموقعیت هرکشور با یکدیگر متفاوت خواهد بود. ولی به هر حال در همه کشورهایی که به خصوصی‌سازی پرداخته‌اند، هدف اصلی بهبود بخشیدن به اوضاع وشرایط اقتصادی است. در کنار این هدف اصلی اهداف دیگری نیز می‌تواند وجود داشته باشد که عبارتند از :

افزایش بهره‌وری وتولید ملی، دستیابی دولت به منابع مالی بخش خصوصی، تشویق رقابت، افزایش رفاه ملی وافزایش کارایی فعالیتهای اقتصادی، صرفه جویی در هزینه‌های دولت، ایجاد رونق در بازار سرمایه و گسترش فرهنگ مشارکت در کشور ، جلوگیری از انحصارات آشکار، جمع آوری نقدینگی وایجاد نظام متعادل توزیع درآمد بین اقشار مختلف مردم.

هدف خصوصی‌سازی در ساده‌ترین شکل آن گردش یا انتقال دارایی از یک سازمان غیرانتفاعی به مالکیت خصوصی برای اطمینان به تداوم وحفظ دارایی است. (واد، 2008،4).

به طور کلی اهداف خصوصی‌سازی عبارتنداز :

شتاب بخشیدن به توسعه اقتصادی ، بهبود رقابت پذیری ، شفاف کردن تجدید ساختاری ومدرنیزه کردن شرکت‌ها ، توسعه بازار سرمایه ، کارایی عملکرد ، تشویق به سرمایه گذاری خارجی و کارافرینی ، افزایش اشتغال ، بهبود استانداردهای زندگی ، کاهش بودجه دولت وتوانایی آن در جهت توسعه سرمایه‌گذاری درامور زیربنایی ، بهبود بهره‌وری دستگاه‌های دولتی ، بهبود ارائه خدمات (وناواز، 2009، 11).

2-2-1-3- روش‌های خصوصی‌سازی


[1] Webster

[2]Hank



خرید و دانلود دانلود تحقیق خصوصی‌ سازی و کیفیت سود


دانلود تحقیق مدیریت سود و کیفیت سود

دانلود تحقیق مدیریت سود و کیفیت سود

 

فرمت ورد قابل ویرایش

شامل: 41 صفحه

 

مروری بر مفهوم بنیادی سود و اهمیت آن :  

سود حسابداری، از آنجایی که شاخصی برای اندازه گیری عملکرد مدیریت ، معیاری برای اعطای تسهیلات،توسط اعتبار دهندگان و همچنین مبنایی برای پرداخت بازده به سهامداران و پرداخت مالیات محسوب می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین چگونگی اندازه گیری و گزارشگری آن می تواند به طور مستقیم بر تصمیم گیری استفاده کنندگان از صورتهای مالی اثر گذار باشد.

شاید نخستین هدف سیستم حسابداری در موسسات تجاری اندازه گیری سود است. سود یکی از مفاهیمی است که احتمال می رود از اقتصاد به عاریه گرفته شده باشد. سود از نظر اقتصاد دانانی چون آدام اسمیت و هیکس به عنوان مبالغی است که شخص می تواند برداشت نماید، مشروط بر اینکه وضعیت مالی در پایان دوره به همان خوبی اول دوره حفظ شود. سود حسابداری بر مبنای فرض تعهدی و در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اندازه گیری می شود. هرچند تعریف جامع و مانع از سود حسابداری ارائه نشده است اما عموماً وقتی صحبت از سود حسابداری می شود، منظور تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته و هزینه های انجام شده در طی یک دوره معین باشد.(ابریشم چی،مرضیه،1389)

سود از نظر برخی نظریه پردازان حسابداری مثل هندریکسون در سطوح مختلف، ساختاری،تفسیری و رفتاری مورد توجه قرار می گیرد. در سطح ساختاری، معمولاً حسابداران اصول و قواعدی را پذیرفتند که گاه ممکن است با پدیده های جهان واقعی و یا تأثیرات رفتاری آن کمتر در ارتباط باشد. در این سطح روشهای اندازه گیری و شناسایی سود مورد توجه قرار می گیرد و در شرایط مختلف بر اساس قواعد تعیین شده عمل می گردد برای تعریف سود در سطح تفسیری، روی مفاهیم اقتصادی، نظیر "رفاه" و "ثروت" تأکید شده است. و سود به عنوان معیاری برای سنجش کارایی مدیریت استفاده می شود. مفهوم سود در سطح رفتاری، به فرایند های تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، عکس العمل قیمت اوراق بهادار در بازار بورس و واکنش حسابداران مربوط می شود.(خلیل زاده،1381)

نقطه نظر دیگر در ارتباط با سود این است که هیچیک از مفاهیم سود، از لحاظ نظری و عملی، برای ارائه اطلاعات مربوط به سرمایه گذاران و استفاده کنندگان دیگر کامل نیست. زیرا این مفاهیم یا فاقد تفسیر لازم از دنیای واقعی است و یا فاقد ویژگی های رفتاری لازم است.(شباهنگ، رضا، ،1384)

این تصور که سود به عنوان اصلی ترین منبع اطلاعات مختص شرکت است، توسط تحقیقات تجربی مختلف مورد پشتیبانی قرار گرفته است. این تحقیقات نشان داده است که سرمایه گذاران به سود، بیشتر از هر معیار دیگری از جمله سود تقسیمی و جریان های نقدی تکیه می کنند.همچنین نتایج تحقیقات نشان می دهد که مدیران سود را به عنوان مورد کلیدی مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیگران در نظر می گیرند(فرانسیس و دیگران،2004)(نیکومرام و دیگران،1390)

سود فی نفسه معیاری از حقوق سهامداران است. فرایندی که در آن حقوق دولت و مدیران تعیین می شود، بستگی به فرایند اندازه گیری سود برای سهامداران دارد. همجنین سود نقش ارزشمندی در تداوم فعالیت و بقاء شرکت دارد. طرفهای قرارداد از این نقش کلیدی سود برای مذاکره مجدد درباره قراردادهایشان و نیز برنامه ریزی در مورد چگونگی مالکیت خود در آینده استفاده می کنند. سود متعلق به سهامداران به عنوان یک آماره باقی مانده در بردارنده اطلاعات ارزشمندی درباره تداوم فعالیت شرکت می باشد. سود کم و بازده ناچیز که ممکن است نتیجه عملکرد نا کارآمد مدیریت باشد به وضوح به همه گروهها اطلاع می دهد که با شرایط موجود تداوم فعالیت شرکت با مشکل مواجه است.(فرانسل،1994)

  فرایند اندازه گیری و نتیجه آن نقش مهمی در اداره شرکت دارد و معمولاً کاربران صورتهای مالی اهمیت زیادی برای آن قائلند. موضوع سود در حسابداری، از مباحثی است که صاحبنظران دیدگاه های مختلفی نسبت به آن ابراز کرده اند و بدست آوردن تعریف جامع و کامل که مورد قبول اکثریت باشد، مشکل به نظر می رسد. به طور کلی دو دیدگاه عمده در ارتباط با مفهوم سود وجود دارد.(سلیمانی،1389)

2-3-1 مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی:

_ آدام اسمیت اولین اقتصاد دانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف کرد، وی سود را مبلغی تعریف کرد که می توان به مصرف رساند بدون اینکه سرمایه اولیه کاهش یابد. به عبارتی مبلغی که بدون برگشت از سرمایه می توان مصرف کرد(هندریکسن،1992)

_ اقتصاد دان انگلیسی به نام (جان هیکس،1976) این تعریف را بسط داد و سود را مبلغی تعریف کرد که شخص می تواند طی یک دوره مصرف کند و در آخر دوره دارای همان رفاهی باشد که در اول دوره داشته است.

2-3-2 مفهوم سود از دیدگاه حسابداری:

بر اساس این دیدگاه، عموماً سود مبتنی بر اصول و قواعدی تعریف می شود که در حسابداری پذیرفته شده است. به طور کلی حسابداران، اصول و قواعدشان را بر پایه مفاهیم و مفروضاتی قرار می دهند که ممکن است با رویدادهای دنیای واقعی بی ارتباط باشد. از جمله این مفاهیم می توان به اصل تحقق درآمد، اصل تطابق هزینه ها با درآمدها، اصل بهای تمام شده و ... اشاره کرد.(هندریکسن،1992) 

2-3-4 اهداف مشخص گزارشگری سود را به شرح زیر می توان برشمرد:

استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری کارایی مدیریتاستفاده ازمبالغ تاریخی سود (بنا به اصل بهای تمام شده) برای پیش بینی های آتی سود شرکت و توزیع سود سهام درآیندهاستفاده از سود بعنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیمات آتی مدیریتاستفاده از سود بعنوان مبنایی برای تشخیص مالیاتاستفاده از سود برای بررسی و ارزیابی قیمت محصولات واحدهایی که مشمول قیمت گذاری می باشنداستفاده از سود جهت تخصیص منابع توسط اقتصاد دانان

2-4 مدیریت سود

در ادبیات حسابداری تعاریف گوناگونی از مفهوم مدیریت سود ارائه شده است و پژوهشگران تعبیرهای مختلفی از آن ارائه کرده اند.

مدیریت سود عبارت از مداخله هدفمند در فرایند گزارشگری مالی با توجه به محدودیت های اصول پذیرفته شده حسابداری برای بدست آوردن سطح مورد انتظار سود است. باتوجه به مقاصد مدیریت، مدیریت سود می تواند به صورت افزایش، کاهش یا هموارکردن سود گزارش شده باشد.(خدادادی و همکاران،1390)

بیشتر محققان حسابداری معتقدند که مدیریت سود نوعی دستکاری در ضورتهای مالی است و کاهش یا افزایش سود گزارش شده توسط مدیران را به عنوان دستکاری معرفی می کنند. عناوینی مانند"حداکثر کنندگان"،"حداقل کنندگان" و یا "هموار کنندگان" به طور تلویحی به افرادی گفته می شود که به دستکاری صورتهای مالی می پردازند. گاهی مدیران از طریق دستکاری صورتهای مالی سود را غیر واقعی نمایش می دهند.(محمدی،1385)

 (گوردون و همکارانش 1966) بیان کردند اگر زمانی مدیران روش خاصی از روشهای حسابداری را برگزیند و نوسانات سودهای گزارش شده کاهش یابد، نتیجه هموارسازی یا مدیریت سود است.

از نظر بلکویی مدیریت سود ناشی از تحریک انگیزه های مدیریت جهت افزایش سود سالانه شرکت می باشد. همچنین مدیریت سود ممکن است برای عاری جلوه دادن دستکاری عمدی سود به منظور دستیابی به روند یا سطح دلخواه سودآوری انجام شود.(بلکوئی،1985)

مدیریت سود یعنی اینکه مدیر، آزادی عمل خود بر ارقام حسابداری را با فرض وجود یا عدم وجود محدودیتهایی، در این زمینه به کار گیرد.(واتس و زیمرمن،1990)

مدیریت سود یعنی دخالت هدفمند مدیر در فرایند گزارشکری مالی برون سازمانی به منظور تحصیل منافع شخصی(شیپر،1989)،(دچو و اسلوان،1995)

مدیریت سود عبارت است از انتحاب روشها و رویه های حسابداری برای رسیدن به اهدافی خاص توسط مدیریت(اسکات،1997)

مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیران در ساختار معاملات و در گزارشگری مالی، از قضاوت استفاده کنند تا گزارشهای مالی را به منظور گمراه کردن بعضی از افراد ذینفع درباره عملکرد اقتصادی شرکت، تغییر دهند و یا بر روی قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند،تأثیر بگذارند.(هیلی و واهلن،1999)

مدیریت سود فرایند برداشتن گام هایی آگاهانه در جهت الزامات پذیرفته شده حسابداری برای رسیدن به سطح مطلوبی از سودهای گزارش شده است.(استیچنی و ویب،2001)



خرید و دانلود دانلود تحقیق مدیریت سود و کیفیت سود