عنوان : زندگی سیاسی امام هادی علیه السلام
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 12 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
مقدمه 3
شیوه های مقابله امام با دشمنان 3
بهره گیری از تقیّه 3
نهی از یاری حکومت عباسی 4
هدایت شبکه وکالت 5
تبعید امام هادی (علیه السلام)به سامرا 6
نمونه هایی از اقدامات متوکل 7
سؤال از تفسیرآیه 7
دعوت به نوشیدن شراب 7
رفتار تحقیرآمیز با امام 9
حساسیت امام به حفظ جان شیعیان 10
امید بخشی به شیعیان 10
منابع 11
مقدمه :
امام دهم از امامان دوازده گانه شیعه امامیه، علی بن محمد (علیهما السلام)، ملقّب به نقی و هادی است. آن حضرت همانند پدر خود در سنین کودکی (هشت سالگی) به امامت رسید. ایشان در دوران 33 ساله امامتش با شش خلیفه عباسی معاصر بود. از میان این شش خلیفه، تنها منتصر بود که بعد از ظلم و ستم بی اندازه پدرش متوکل، رفتاری همانند عمر بن عبدالعزیز (از خلفای اموی) را از خود به نمایش گذارد، ولی خلافتش فقط شش ماه تداوم یافت و خلیفه بعدی (مستعین) ستم بر مردم، خصوصاً بر علویان را از سر گرفت.
در دوران امام هادی (علیه السلام)فشار زیادی بر علویان وارد گردید همین امر قیام های متعددی را علیه خلفای عباسی برانگیخت؛ امام برای رعایت تقیّه، هیچ یک از آن قیام ها را تأیید نکرد. از میان خلفای ششگانه معاصر امام هادی (علیه السلام)، متوکل در دشمنی با اهل بیت مشهورتر بود. وی حدود پانزده سال حکومت کرد و بیش از سایر خلفا، معاصر امام دهم بود، در این مقاله شیوه های برخورد امام هادی (علیه السلام)با متوکل آمده است.
منابع :
1- بحار الانوار، ج75، ص 405، 406.
2- وسائل الشیعه، ج12، ص 137.
3- سییره پیشوایان، ص 573 و 574.
4- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، جاسم حسین، ترجمه: آیه اللهی، ص 137.
5- یحیی بن هرثمه با مشاهده کراماتی از امام هادی (علیه السلام)سرانجام تحت تأثیر شخصیت عظیم ایشان، شیعه گردید. (بحار الانوار، ج50، ص144).
6- تذکره الخواص، سبط بن جوزی، ص 359.
7- بحارالانوار، ج50، ص 129.
8- الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص 311.
9- فرقان/ 27.
10- متوکل برخلاف مأمون، معتزله را سرکوب کرد و اهل حدیث را ارج و قرب نهاد.
11- بحارالانوار، ج50، ص 214.
12- مروج الذهب، ج4، ص 11.
13- متن دعای مظلوم، در کتاب «مهج الدعوات»، سید بن طاووس، وجود دارد.
14- کشف الغمّه، ج3، ص 184.
15- بحارالانوار، ج50، ص 194و 195.
16- ر. ک: مجله مبلغان، (مراد 1384)، ص 35، مقاله «مبارزات سیاسی امام هادی (علیه السلام)». ابوالفضل هادی منش.
17- یوسف/ 49-47.
18- بحارالانوار، ج50، ص 186.
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
عنوان : زندگی نامه حضرت عبدالعظیم علیه السلام
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 17 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
نگرشی کوتاه درباره شخصیت سیّدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام 3
نسب حضرت عبدالعظیم علیه السّلام 7
ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام 11
دوران زندگی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام 14
بخشی از متن :
امامزاده لازم التعظیم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام که نسب شریفش به چهار واسطه به سبط جلیل حضرت خیرالوری امام حسن مجتبی علیه السّلام منتهی میشود بدین طریق عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن الحسن بن زیدبن الحسن بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام و قبر شریفش در ری معلوم و مشهور و ملاذ و معاز عامة مخلوقست و علوّ مقام و جلالت شأن آن حضرت اظهر من الشمس است چه آن جناب بعلاوه آنکه از دودمان حضرت خاتم النبیین است از اکابر محدّثین و اعاظم علماء و زهّاد و عبّاد و صاحب ورع و تقوی است و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادی علیهماالسّلام است و نهایت توسّل و انقطاع بخدمت ایشان داشته و احادیث بسیار از ایشان روایت کرده و اوست صاحب کتاب خطب امیرالمؤمنین علیه السّلام و کتاب یوم و لیله و اوست که دین خود را بر امام زمانش حضرت هادی علیه السّلام عرض کرد و حضرت تصدیق او نمود و فرمود : یا اباالقاسم هذا و الله دین الله الذی ارتضاه لعباده فاثبت علیه ثبتک الله بالقول الثابت فی الدنیا و الاخره و صاحب بن عبّاد رسالة مختصره در احوال آن جناب نوشته که شیخ ما مرحوم ثقه الاسلام نوری در خاتمة مستدرک آن را نقل فرموده و در آنجا و در رجال شیخ نجاشی است .
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
عنوان : زندگی در سایه مال حلال
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 10 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
خطابات چندگانه قرآن 3
اداره امور زندگى فقط با تکیه بر مال حلال 3
عدم تسلط شیطان بر انسان 6
مال حلال و عمل نیک 6
وصیت نامه 7
قیمت حلال از نظر قرآن 8
قمر بنى هاشم (علیه السلام) و رد کردن پیشنهاد حرام 9
منابع 10
مقدمه :
کتاب خدا و روایات در زمینه مال حلال و حرام مسائل بسیار مهمى را مطرح کرده اند. مسائلى در مورد حلال و حرام که مربوط به دنیاى مردم است و مسائلى که مربوط به آخرت آنها است.
از آیات بسیار مهم قرآن، در همین زمینه، دو آیه در سوره مبارکه بقره، که خطابش به کلّ مردم است و غیر از آن آیاتى است که خطابش به اهل ایمان است. گاهى پروردگار عالم سخن خود را با خطاب به اهل ایمان، شروع مى کند. «یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ»[1]«یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»[2]
«یأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَاتَأْکُلُواْ أَمْوَ لَکُم بَیْنَکُم بِالْبطِلِ» [3]
اما در این آیه شریفه خطاب با «یأَیُّهَا النَّاسُ»[4] شروع مى شود. یعنى خطاب پروردگار به همه مردان و زنان عالم است، هر کس که به گوش او برسد و اهل گوش دادن باشد.
منابع :
[1]. آل عمران ، آیه 102
[2]. حشر ، آیه 18
[3]. نساء ، آیه 29
[4]. بقره ، آیه 168
[5]. همان
[6]. همان
[7]. تغابن ، آیه 14
[8]. بقره ، آیه 168
[9]. بقره ، آیه 168
[10]. مومنون ، آیه 51
[11]. همان
[12]. بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 43 / 175 / باب 7 / ص : 175
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
عنوان : زندگی نامه امام عسکرى علیه السلام
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 22 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
مقدمه 3
خلفاى معاصر حضرت 3
معتزّ 4
قتل معتزّ 4
مهتدى 5
معتمد 6
تدابیر امنیتى امام عسکرى (علیه السلام) 7
ابعاد هفتگانه فعالیت امام عسکرى (علیه السلام) 9
کوششهاى علمى 10
این استخوان چیست ؟ 13
ایجاد شبکه ارتباطى با شیعیان 13
پیکها و نامه ها 16
منابع 16
مقدمه :
امام عسکرى، یازدهمین پیشواى شیعیان، در سال 232 ه'. ق چشم به جهان گشود (1). پدرش امام دهم، حضرت هادى - علیه السلام - و مادرش بانوى پارسا و شایسته، «حُدَیثه»، است (2) که برخى، از او بنام «سوسن» یاد کردهاند (3). این بانوى گرامى، از زنان نیکو کار و داراى بینش اسلامى بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکرى - علیه السلام - پناهگاه و نقطه اتّکاى شیعیان در آن مقطع زمانى بسیار بحرانى و پر اضطراب بود (4).
از آنجا که پیشواى یازدهم به دستور خلیفه عباسى در «سامّرأ»، در محله «عسکر» سکونت (اجبارى) داشت، به همین جهت «عسکرى» نامیده مىشود (5).
از مشهورترین القاب دیگر حضرت، «نقى» و «زکى» (6) وکنیهاش «ابو محمد» است. او 22 ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدّت امامتش 6 سال و عمر شریفش 28 سال بود، در سال 260 ه' به شهادت رسید و در خانه خود در سامّرأ در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد (7).
منابع :
1- کلینى، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه'. ق، ج 1، ص 503 - شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 335 - ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص 422 - طبرسى،اعلام الورى، الطبعة الثالثة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ص .367 مسعودى و على بن عیسىاربلى تولد حضرت را در سال 231 دانستهاند.
2- شیخ مفید، همان کتاب، ص 335 - طبرسى، همان کتاب، ص .366
3- کلینى، همان کتاب، ص 503 - على بن عیسى اربلى، کشف الغمّة، تبریز مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ص .192
4- وکانت من العارفات الصالحات وکفى فى فضلها انّها کانت مفزع الشیعة بعد وفاة أبى محمد (حاج شیخ عباس قمى، الأنوار البهیة، مشهد، کتابفروشى جعفرى، ص 151).
5- صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبة الطباطبائى، ج 1، باب 176، ص 230 - نیز صدوق، معانى الأخبار، تهران، مکتبة الصدوق - مؤسسة دار العلم، 1379 ه'. ق، ص .65
6- ابو جعفر محمد بن جریر الطبرى، دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم، منشورات الرضى،، 1363 ه'. ش، ص .223
7- شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 345 - شیخ عبد الله الشبراوى، الاتحاف بحبّ الأشراف، ط 2، قم، منشورات الرضى،، 1363 ه'. ش، ص 178 - .179
8- ابن طقطقا، الفخرى، بیروت، دار صادر، 1386 ه'. ق، ص .243
9- ابن طقطقا، همان کتاب، ص 243 - ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 7، ص 195 - .196 کیفیت کشته شدن معتز به گونههاى دیگر نیز نقل شده است، ر.ک به: سیوطى، تاریخ الخلفأ، الطبعة الثالثة، بغداد، مکتبة المثنى، 1383 ه'. ق، ص 360 - مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دار الأندلس، ج 4، ص .97
10- دکتر ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ چهارم، تهران، انتشارات جاویدان، 1360 ه' ش، ج 3، ص 377 - مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دار الأندلس، ج 4، ص 96 و 103 - ابن طقطقا، الفخرى، بیروت، دار صادر، 1386 ه'. ق، ص 246 - ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 7، ص 233 و 234 - سیوطى، تاریخ الخلفأ، ص .362
11- ابن اثیر، همان کتاب، ص 234 - ابن طقطقا، همان کتاب، ص 246 - دکتر ابراهیم حسن، همان کتاب، ص .377
12- مجلسى، بحار الأنوار، الطبعة الثانیة، تهران، 1395 ه'. ق، ج 50، ص 313 - مسعودى، اثبات الوصیة، الطبعة الرابعة، نجف، المطبعة الحیدریة، 1374 ه'. ق، ص .245
13- مهتدى فرزند «وافق بن معتصم» و «معتمد» فرزند متوکل بن معتصم» بود.
14- سیوطى، تاریخ الخلفأ، الطبعة الثالثة، بغداد، مکتبة المثنى، ص 363 و 367 - مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دار الأندلس، ج 4، ص 123 و .131
15- ابن طقطقا، الفخرى، بیروت، دار صادر، 1386 ه'. ق، ص 250 - دکتر ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 4، انتشارات جاویدان، 1360 ه'. ش، ج 2، ص .378
16- على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ج 3، ص 197 - ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص 422 - کلینى، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه'. ق، ج 1، ص 503 - شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 338 - طبرسى، اعلام الورى، ط 3، دار الکتب الاسلامیة، ص 376 - فتّال نیشابورى ،روضة الواعظین، ط 1، بیروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1406 ه'. ق، ص 274 - سید محسن امین، اعیان الشیعة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403 ه'. ق، ج 2، ص .43
17- ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص 434 - محمد بن جریر طبرى، دلائل الامامة، ط 3، قم، منشورات الرضى،، 1363 ه'. ش، ص 226 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1395 ه'. ق، ج 50، ص .251 البته، بر رغم نیت پلید خلیفه، هر بار امام رفت و آمد مىکرد، هزاران نفر جمعیت مشتاق، در مسیر حرکت امام اجتماع مىکردند، و آن چنان غلغله شادى به راه افکنده و ابراز احساسات مىکردند که از کثرت جمعیت، راهها بند مىآمد و عبور و مرور قطع مىشد، و به محض آنکه حضرت را مشاهده مىکردند که از کثرت جمعیت، راهها بند مىآمد و عبور و مرور قطع مىشد، و به محض آنکه حضرت را مشاهده مىکردند سر و صدا خاموش مىشد و براى حضرت راه باز مىکردند، و پس از عبور امام، وضع به حال طبیعى بر مىگشت (ر.ک به: سه مأخذ یاد شده و نیز غیبة شیخ طوسى، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة، ص 29).
18- اینجا ممکن است این سؤال پیش آید که با وجود ضعف و تزلزل دستگاه خلافت، و تسلط ترکان و موالى بر امور مملکت، چگونه فشار و اختناق در مورد امام به همان شدّت ادامه داشت؟
در پاسخ باید گفت: اگر نگرانى از ناحیه قدرت معنوى امام، منحصر به شخص خلیفه یا اطرافیان او بود، کار سهل بود و امام مىتوانست از راههاى گوناگون، به فعالیت سرّى بپردازد، ولى این بیم و نگرانى بر یک طیف وسیع سیاسى سایه افکنده بود که خلیفه هم جزئى از آن بود، و این طیف بقیه سردمداران و همه کسانى را نیز که به نحوى با حکومت، منافع مشترک داشتند، شامل مىشد، به همین جهت مخالفت و اعمال فشار و محدودیت در مورد امام، ویژگى اصلى خط حاکم بر کشور محسوب مىشد و حتى با قتل خلیفهاى، و جایگزینى خلیفهاى دیگر تغییر نمىیافت!
19- مجلسى، بحار الأنوار، ج 50، ص .311
20- مجلسى، همان مأخذ، ص .313
21- شیخ طوسى، کتاب الغیبة، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة، ص .134
22- ابوهاشم جعفرى از نسل جعفر طیّار (سمعانى، الأنساب، ج 1، ص 67) و اهل بغداد بود و از چهرههاى بسیار درخشان و گرانمایه شیعه و از یاران بسیار صمیمى امام جواد و امام هادى و امام عسکرى - علیهم السلام - به شمار مىرفت و نز د آنان مقام ومنزلت والایى داشت (محمد تقى شوشترى، قاموس الرجال، ج 4، ص 255 - 258) او که مردى آزاده و شجاع و بى باک بود، در سال 252 ه' در بغداد بازداشت، و به زندان سامرّأ منتقل گردید (خطیب، تاریخ بغداد، ج 8، ص 369 - سمعانى، الأنساب، ج 2، ص 67).
به گفته شیخ طوسى، زندانى شدن او و همراهانش، با قتل «عبد الله بن محمد عباسى» مرتبط بوده است (الغیبة، تهران،
مکتبة نینوى الحدیثة، ص 136). طبرسى مىگوید: او در سال 258 ه'. ق با امام عسکرى و گروهى از علویان در زندان بوده است (اعلام الورى، ص 373). خطیب بغدادى و سمعانى، در گذشت او را در سال 251 نوشتهاند.
23- ابن صباغ مالکى، الفصول المهمة، ط قدیم، ص 304 - شبلنجى، نور الأبصار، قاهره، مکتبة المشهد الحسینى، ص 166 - على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ج 3، ص 222 - طبرسى، اعلام الورى، ط 3، دار الکتب الاسلامیة، ص 373 - ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص .437
24- ابن شهر آشوب، همان کتاب، ج 4، ص .433
25- مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1395 ه'. ق، ج 50، ص .269
)26 مسعودى، اثبات الوصیة، الطبعة الرابعة، نجف، المکتبة الحیدریة، ص .243
27- على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ص .216
28- شریف القرشى، باقر، حیاة الامام الحسن العسکرى،، بیروت، دار الکتاب الاسلامى،، 1409 ه'. ق، ص .181
29- رجال، ط1، نجف، المکتبة الحیدریة، 1381 ه'.ق، ص 427به بعد/
30- فیلسوفى که چنین کتابى نوشته بوده، پسر اسحاق کندى بنام «یعقوب» بوده است و نه خود اسحاق، و بنا به نوشته «محمد لطفى جمعه»، «اسحاق» حاکم کوفه در زمان سه نفر از خلفاى عباسى یعنى مهدى و هادى و هارون بوده است (تاریخ فلاسفة الاسلام فى المشرق و المغرب، المکتبة العلمیة، ص 1). گویا نام پدر و پسر با هم اشتباه شده و یا در موقع نقل و استنساخ، نام پسر از قلم افتاده است/
31- الأن جئت بالحق و ما کان لیخرج مثل هذا الامن ذلک البیت/
32-این قضیه را ابن شهر آشوب در کتاب «مناقب» (ج4، ص 424) از کتاب «التبدیل» نوشته ابوالقاسم کوفى نقل کرده است برخى از دانشمندان معاصر، در صحت این قضیه ابراز تردید نموده و نوشتهاند: این قضیه نشان مىدهد که کندى در یک بى ثباتى فکرى به سر مىبرده و به اسلام عقیده نداشته است، و این موضوع گرچه امکانپذیر است، اما چون تنها در کتاب ابوالقاسم کوفى آن هم به صورت مرسل (بدون سند) آمده و ابن شهر اشوب نیز از او نقل کرده است، نمىتوان براى اثبات قضیه تاریخى به آن اکتفا کرد (محمد الصدر، تاریخ الغیبة الصغرى، ص196)/
اما با توجه به گوشه هایى از تفکر کندى که در کتب مربوط به تاریخ فلاسفه اسلامى آمده، چنین قضیهاى بعید به نظر نمىرسد. چنانکه «حنا الفاخورى» و «خلیل الجر» ضمن تحلیل مبانى فکرى و فلسفى وى نوشتهاند:«...اما گاه شود که میان تعلیمات فلسفه و آیات قرآن تناقضى مشهود شود، و این تناقض است که پارهاى را به مخالفت با فلسفه واداشته است. کندى حل این مشکل را در تأویل آیات یافته است. او مىگوید: کلمات عربى را یک معناى حقیقى است و یک معناى مجازى، و بدین طریق متفکر مىتواند از منطوق برخى آیات، معانى مجازى آنها را از راه تأویل دریابد...» (تاریخ فلسفه در جهان اسلامى، ترجمه عبد المحمد آیتى، تهران، چاپ دوم، کتاب زمان، 1358 ه'.ش، ج2، ص380)/
33- شبلنجى، نور الأبصار، قاهره، مکتبة المشهد الحسینى، ص .167 و نیز ر.ک به: ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج4، ص 425 - على بن عیس الاربلى، کشف العمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'.ق، ج3، ص 219- ابن حجر الهیتمى، الصواعق المحرقة، قاهره‘ مکتبة القاهرة، ص 207 - ابن صبّاغ المالکى، الفصول المهمة، ط قدیم، ص 304 - 305/
34- طبسى، شیخ محمد جواد، حیاة الامام العسکرى، ط 1، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1371 ه'.ش، س 223 - .226 و نیز ر. ک به: الشیخ محمد حسین المظفر تاریخ الشیعة، قم، مکتبة بصیرتى، صفحات: 62، 78، 102/
35- ظاهراً مقصود، احمد بن اسحاق رازى، یکى از بزرگان شیعیان اهل رى، و یکى دیگر از نمایندگان امام عسکرى است. (ر. ک به: حیاة الامام العسکرى، شیخ محمد جواد طبسى، 332)/
36- طوسى، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال کشّى)، مشهد، دانشگاه مشهد، ص 575 - 580، حدیث 1088 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، 1395 ه'.ق، ج 50، ص 219 - .323 این نامه به اختصار در تحف العقول (ص 484) نیز آمده است/
37- طوسى، همان کتاب، ص 580، حدیث 1089/
38- طوسى، همان کتاب، ص 580، حدیث 1089/
39- نجاشى، فهرست اسمأ مصنفى الشیعة، قم، مکتبد الداورى، ص 66 - شیخ طوسى، الفهرست، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامى، 1351 ه'.ش، ص 23/
40- طبسى، حیاة الامام العسکرى، ص 333/
41- ج50، ص 323/
42- دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم منشورات الرضى، 1363 ه'.ش، ص 272/
43- طبرسى، الاحتجاج، نجف، المطبعة المرتضویة، 1350، ص 257/
44- شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 351 - طبرسى، اعلام الورى، الطبعة الثالثة، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ص 445 - تسترى، شیخ محمد تقى، قاموس الرجال، الطبعة الثانیة، قم، مؤسسةالنشر الاسلامى التابعة لجامعة المدرسین، ج1، ص 316 - کلینى، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه'.ق، ج1، ص 518/
45 طوسى، اختیار معرفة الرجال، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامى، 1348 ه'.ش، ص 532، حدیث 1015 - تسترى، همان کتاب، ج 1، ص .315 عَمرى بعدها به وکالت از طرف حضرت صاحب الزمان - عج - منصوب گردید و ما به خواست خدا در بخش آینده پیرامون عظمت و فضیلت او سخن خواهیم گفت/
46- ابو الأدیان على بصرى، در اواخر قرن سوم هجرى در گذشته و کنیه او در اصل «ابوالحسن» بوده است، نامبرده به این جهت به ابوالأدیان شهرت یافته بود که با پیروان تمام دینها مناظره مىکرد و مخالفین را مجاب مىنمود (مدرس تبریزى، محمد على، ریحانة الأدب، چاپ سوم، تهران، کتابفروشى خیام، 1347 ه'.ش، ج7، ص570)/
انتخاب ابوالأدیان براى انجام این مأموریت، نشان مىدهد که حضرت افراد ویژهاى را به این کار مىگمارده است/
47- ابن شهر اشوب، مناقب آل ابى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج4، ص 425 - مجلسى، بحار الأنوار، ج50، ص 317 - فیض کاشانى، معادن الحکمة فى مکاتیب الأئمة، قم مؤسسة النشر الاسلامى التابعة لجماعة المدرسین، ط 2، 1409 ه'.ق، ج2، ص 265/
48-فیض کاشانى، همان کتاب ص 264 - مجلسى، همان کتاب، ص .317
49-حسن بن على بن شعبة، تحف بالعقول، ط 2، قم مؤسسة بالنشر الاسلامى التابعة لجماعة المدرسین، 1363 ه'.ش، ص 486/
50-مجلسى، همان کتاب، ص 331
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
عنوان : زندگی و آثار سید بن طاووس
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 16 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
زندگی نامه 3
حیات علمی 5
دیدگاه سید درباره فقه 6
دیدگاه سید درباره کلام 7
سید بن طاووس از نگاه بزرگان شیعه 8
تألیفات 10
اوضاع سیاسی دوران سید بن طاووس 12
منابع 13
بخشی از متن :
ابو القاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس حلّی ملقب به رضی الدین در پنج شنبه نیمه محرم الحرام سال 589 هجری در شهر حلّه عراق متولد شد[1].
وی با سیزده واسطه به امام حسن مجتبی(ع) متصل می شود و از جانب مادر از نوادگان شیخ الطائفه،شیخ طوسی است که شیخ دارای دو دختر بود و جعفر، جدّ سید، شوهر یکی از آن ها بود. از آن جهت که از طرف جده ی خود ام کلثوم دختر امام سجاد (ع)، به امام حسین پیوند می خورد[2]،به او «ذوالحسبین» نیز می گویند.[3]
سید سه برادر داشت که از میان آن ها احمد بن موسی برجسته تر بود. او فقیهی بزرگ و استاد بسیاری از فقهاء از جمله علامه حلی و ابن داوود(م 707هجری) صاحب «الرجال» و... بود. وی تصنیفات متعددی داشته که برخی از آن ها عبارتند از: کتاب البشری فی الفقه در 6 جلد، تفسیر شواهد القرآن در 2 جلد، بناء المقاله العلویه و...[4]
ابن داوود، کتاب های احمد بن موسی را هشتاد و دو جلد ذکر می کند و همه ی آن ها را از بهترین کتب می داند.[5] و این چنین از او یاد می کند:«ربّانیّ و علّمنی و أحسن الیّ»[6]
در کتب تراجم از آل طاووس به نیکی یاد شده و آنان را مردانی اهل علم و فضیلت و عرفان و با مجد و عظمت خوانده اند.
سید خود در این زمینه می گوید: «خداوند متعال ما را به وسیله پدران و نیاکان و مادرانی شرافتمند کرده است که همگی از دانش و دیانت و امانت بهره ی تامّ و تمام داشته اند و مورد اعتماد کامل مردم بوده اند. همه ی مردم در مقابل شوکت آنان سر فرود آورده اند و ثنا خوان ایشان بوده اند.»[7]
از آن جا که یکی از اجداد سید یعنی «ابوعبدالله» احمد بن محمد دارای چهره ای زیبا بود و پاهایش همچون طاووس با جمال، رویش تناسب نداشت،* او را سید بن طاووس لقب دادند.[8]
وی دوران نوجوانی و جوانی را در شهر حلّه گذراند و در آن جا مشغول تحصیل علوم دینی و مقدّمات شد و در طول زندگانی خویش به نقاط مختلف سرزمین اسلامی از جمله: مکه، بغداد، نجف، کربلا، کاظمین، سامراء و خراسان سفر کرده و بهره های علمی فراوان برد.
در پایان به زادگاهش حلّه بازگشت و ادامه ی زندگی پاک و معنویش را در آن جا بود تا اینکه در روز دوشنبه پنجم ذی القعده سال 664 هجری در سن 75 سالگی رحلت نمود و طبق وصیتش در جوار تربت امیرالمؤمنین(ع) به خاک سپرده شد.[9]
منابع :
[1] . أکمونه حسینی، عبدالرزاق؛ مواردالإتحاف فی نقباء الأشراف، نجف اشرف، نشر الآداب، 1388هجری، ج1، ص107و108.
[2] . شهیدی گلپایگانی، سید محمد باقر؛ راهنمای سعادت (ترجمه ی کشف المحجه)، تهران، نشر سعدی، 1382هجری، ص14.
[3] . سید بن طاووس، علی بن موسی؛ کشف المحجه یا فانوس، ترجمه اسد الله مبشری، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1368ش، چاپ اول، ص294.
[4] . تقی الدین، حسن بن علی بن داوود حلی؛ الرجال، تحقیق علامه سید محمد صادق بحرالعلوم، نجف اشرف، نشر حیدریه، 1392هجری، ص45.
[5]. پیشین، ص46.
[6] . پیشین، ص46.
[7] . راهنمای سعادت، ص16.
* طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
[8] . قمی،شیخ عباس،الکنی و الألقاب،نجف أشرف،نشرحیدریه،1389هجری،ج1،ص341
[9] . موارد الإتحاف،ج1،ص107- 110
[10] . الکنی و الألقاب،ج1،ص342
[11] . راهنمای سعادت، ص165- 167.
[12] . پیشین، ص161.
[13] . پیشین، ص161.
[14] . پیشین، ص165.
[15] . پیشین، ص.161
[16] . پیشین، ص161.
[17] . الحاقه، آیه 44.
[18] . موسوی خوانساری، محمد باقر؛ روضات الجنات فی أحوال العلماء و السادات، تحقیق اسدالله اسماعیلیان، قم، نشر اسماعیلیه، 1391هجری، ج4، ص 326.
[19] . راهنمای سعادت، ص140.
[20] . مجلسی،محمد باقر،کتاب الإجازات در بحار الأنوار،بیروت،نشر مؤسسه وفاء،1403هجری،چاپ سوم،ج107،ص43
[21] . شهیدی گلپایگانی،سید محمد باقر،راهنمای سعادت،ص36
[22] . پیشین،ص36
[23] . بحار،ج107،ص43
[24] . راهنمای سعادت،ص40
[25] . پیشین،ص32
[26] . پیشین،ص40
[27] . راهنمای سعادت،ص98
[28] . بحارالانوار، ج107، ص63 و 64.
[29] . پیشین، ج1، ص 205.
[30] . قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویة فی أحوال علماء المذهب الجعفریة، ترجمه و تحقیق ناصر باقری بیدهندی، قم، نشر بوستان کتاب، 1385شمسی، ج1، ص542.
[31] . جهت اطلاع بیشتر درباره تألیفات سید بن طاووس و جزییات آن به کتاب «کتابخانه ی سید بن طاووس واحوال وآثار او» اثر اتان کلبرگ مراجعه شود.
[32] .الفوائد الرضویه، ج1، ص543.
[33] . سید بن طاووس،علی بن موسی،لهوف،تحقیق شیخ فارس تبریزیان الحسون،نشر دارالاسوه،1414هجری،چاپ اول،ص87
[34] . بحار،ج107،ص44
[35] . راهنمای سعادت،ص137
[36] . نقیب اسم است برای مهتر قوم و سرپرست گروه ونقابت مقامی بود که از طرف خلیفه برای به مهتر قوم جهت رسیدگی به امور مادی و معنوی آن ها،اعطاء می شد.
[37] . احمد بن علی بن عنبه، جمال الدین؛ الفصول الفخریه، به اهتمام سید جلال الدین محدث أرموی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1363شمسی، ص131 و 132.
[38] . ابن فوطی شیبانی، کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن احمد؛ مجمع الآداب فی معجم الألقاب، تحقیق محمد کاظم، تهران، نشر مؤسسه الطباعه و النشر، 1416هجری، چاپ اول، ج 4، ص 508.
[39] . ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا؛ تاریخ فخری در آداب ملک داری و دولت های اسلامی، ترجمه محمد وحید گلپایگانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1367شمسی، چاپ سوم، ص 19.
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .