عنوان : زندگی نامه امام عسکرى علیه السلام
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 22 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
مقدمه 3
خلفاى معاصر حضرت 3
معتزّ 4
قتل معتزّ 4
مهتدى 5
معتمد 6
تدابیر امنیتى امام عسکرى (علیه السلام) 7
ابعاد هفتگانه فعالیت امام عسکرى (علیه السلام) 9
کوششهاى علمى 10
این استخوان چیست ؟ 13
ایجاد شبکه ارتباطى با شیعیان 13
پیکها و نامه ها 16
منابع 16
مقدمه :
امام عسکرى، یازدهمین پیشواى شیعیان، در سال 232 ه'. ق چشم به جهان گشود (1). پدرش امام دهم، حضرت هادى - علیه السلام - و مادرش بانوى پارسا و شایسته، «حُدَیثه»، است (2) که برخى، از او بنام «سوسن» یاد کردهاند (3). این بانوى گرامى، از زنان نیکو کار و داراى بینش اسلامى بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکرى - علیه السلام - پناهگاه و نقطه اتّکاى شیعیان در آن مقطع زمانى بسیار بحرانى و پر اضطراب بود (4).
از آنجا که پیشواى یازدهم به دستور خلیفه عباسى در «سامّرأ»، در محله «عسکر» سکونت (اجبارى) داشت، به همین جهت «عسکرى» نامیده مىشود (5).
از مشهورترین القاب دیگر حضرت، «نقى» و «زکى» (6) وکنیهاش «ابو محمد» است. او 22 ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدّت امامتش 6 سال و عمر شریفش 28 سال بود، در سال 260 ه' به شهادت رسید و در خانه خود در سامّرأ در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد (7).
منابع :
1- کلینى، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه'. ق، ج 1، ص 503 - شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 335 - ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص 422 - طبرسى،اعلام الورى، الطبعة الثالثة، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ص .367 مسعودى و على بن عیسىاربلى تولد حضرت را در سال 231 دانستهاند.
2- شیخ مفید، همان کتاب، ص 335 - طبرسى، همان کتاب، ص .366
3- کلینى، همان کتاب، ص 503 - على بن عیسى اربلى، کشف الغمّة، تبریز مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ص .192
4- وکانت من العارفات الصالحات وکفى فى فضلها انّها کانت مفزع الشیعة بعد وفاة أبى محمد (حاج شیخ عباس قمى، الأنوار البهیة، مشهد، کتابفروشى جعفرى، ص 151).
5- صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبة الطباطبائى، ج 1، باب 176، ص 230 - نیز صدوق، معانى الأخبار، تهران، مکتبة الصدوق - مؤسسة دار العلم، 1379 ه'. ق، ص .65
6- ابو جعفر محمد بن جریر الطبرى، دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم، منشورات الرضى،، 1363 ه'. ش، ص .223
7- شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 345 - شیخ عبد الله الشبراوى، الاتحاف بحبّ الأشراف، ط 2، قم، منشورات الرضى،، 1363 ه'. ش، ص 178 - .179
8- ابن طقطقا، الفخرى، بیروت، دار صادر، 1386 ه'. ق، ص .243
9- ابن طقطقا، همان کتاب، ص 243 - ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 7، ص 195 - .196 کیفیت کشته شدن معتز به گونههاى دیگر نیز نقل شده است، ر.ک به: سیوطى، تاریخ الخلفأ، الطبعة الثالثة، بغداد، مکتبة المثنى، 1383 ه'. ق، ص 360 - مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دار الأندلس، ج 4، ص .97
10- دکتر ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ چهارم، تهران، انتشارات جاویدان، 1360 ه' ش، ج 3، ص 377 - مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دار الأندلس، ج 4، ص 96 و 103 - ابن طقطقا، الفخرى، بیروت، دار صادر، 1386 ه'. ق، ص 246 - ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، بیروت، دار صادر، ج 7، ص 233 و 234 - سیوطى، تاریخ الخلفأ، ص .362
11- ابن اثیر، همان کتاب، ص 234 - ابن طقطقا، همان کتاب، ص 246 - دکتر ابراهیم حسن، همان کتاب، ص .377
12- مجلسى، بحار الأنوار، الطبعة الثانیة، تهران، 1395 ه'. ق، ج 50، ص 313 - مسعودى، اثبات الوصیة، الطبعة الرابعة، نجف، المطبعة الحیدریة، 1374 ه'. ق، ص .245
13- مهتدى فرزند «وافق بن معتصم» و «معتمد» فرزند متوکل بن معتصم» بود.
14- سیوطى، تاریخ الخلفأ، الطبعة الثالثة، بغداد، مکتبة المثنى، ص 363 و 367 - مسعودى، مروج الذهب، بیروت، دار الأندلس، ج 4، ص 123 و .131
15- ابن طقطقا، الفخرى، بیروت، دار صادر، 1386 ه'. ق، ص 250 - دکتر ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 4، انتشارات جاویدان، 1360 ه'. ش، ج 2، ص .378
16- على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ج 3، ص 197 - ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص 422 - کلینى، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه'. ق، ج 1، ص 503 - شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 338 - طبرسى، اعلام الورى، ط 3، دار الکتب الاسلامیة، ص 376 - فتّال نیشابورى ،روضة الواعظین، ط 1، بیروت، مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 1406 ه'. ق، ص 274 - سید محسن امین، اعیان الشیعة، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403 ه'. ق، ج 2، ص .43
17- ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص 434 - محمد بن جریر طبرى، دلائل الامامة، ط 3، قم، منشورات الرضى،، 1363 ه'. ش، ص 226 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1395 ه'. ق، ج 50، ص .251 البته، بر رغم نیت پلید خلیفه، هر بار امام رفت و آمد مىکرد، هزاران نفر جمعیت مشتاق، در مسیر حرکت امام اجتماع مىکردند، و آن چنان غلغله شادى به راه افکنده و ابراز احساسات مىکردند که از کثرت جمعیت، راهها بند مىآمد و عبور و مرور قطع مىشد، و به محض آنکه حضرت را مشاهده مىکردند که از کثرت جمعیت، راهها بند مىآمد و عبور و مرور قطع مىشد، و به محض آنکه حضرت را مشاهده مىکردند سر و صدا خاموش مىشد و براى حضرت راه باز مىکردند، و پس از عبور امام، وضع به حال طبیعى بر مىگشت (ر.ک به: سه مأخذ یاد شده و نیز غیبة شیخ طوسى، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة، ص 29).
18- اینجا ممکن است این سؤال پیش آید که با وجود ضعف و تزلزل دستگاه خلافت، و تسلط ترکان و موالى بر امور مملکت، چگونه فشار و اختناق در مورد امام به همان شدّت ادامه داشت؟
در پاسخ باید گفت: اگر نگرانى از ناحیه قدرت معنوى امام، منحصر به شخص خلیفه یا اطرافیان او بود، کار سهل بود و امام مىتوانست از راههاى گوناگون، به فعالیت سرّى بپردازد، ولى این بیم و نگرانى بر یک طیف وسیع سیاسى سایه افکنده بود که خلیفه هم جزئى از آن بود، و این طیف بقیه سردمداران و همه کسانى را نیز که به نحوى با حکومت، منافع مشترک داشتند، شامل مىشد، به همین جهت مخالفت و اعمال فشار و محدودیت در مورد امام، ویژگى اصلى خط حاکم بر کشور محسوب مىشد و حتى با قتل خلیفهاى، و جایگزینى خلیفهاى دیگر تغییر نمىیافت!
19- مجلسى، بحار الأنوار، ج 50، ص .311
20- مجلسى، همان مأخذ، ص .313
21- شیخ طوسى، کتاب الغیبة، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة، ص .134
22- ابوهاشم جعفرى از نسل جعفر طیّار (سمعانى، الأنساب، ج 1، ص 67) و اهل بغداد بود و از چهرههاى بسیار درخشان و گرانمایه شیعه و از یاران بسیار صمیمى امام جواد و امام هادى و امام عسکرى - علیهم السلام - به شمار مىرفت و نز د آنان مقام ومنزلت والایى داشت (محمد تقى شوشترى، قاموس الرجال، ج 4، ص 255 - 258) او که مردى آزاده و شجاع و بى باک بود، در سال 252 ه' در بغداد بازداشت، و به زندان سامرّأ منتقل گردید (خطیب، تاریخ بغداد، ج 8، ص 369 - سمعانى، الأنساب، ج 2، ص 67).
به گفته شیخ طوسى، زندانى شدن او و همراهانش، با قتل «عبد الله بن محمد عباسى» مرتبط بوده است (الغیبة، تهران،
مکتبة نینوى الحدیثة، ص 136). طبرسى مىگوید: او در سال 258 ه'. ق با امام عسکرى و گروهى از علویان در زندان بوده است (اعلام الورى، ص 373). خطیب بغدادى و سمعانى، در گذشت او را در سال 251 نوشتهاند.
23- ابن صباغ مالکى، الفصول المهمة، ط قدیم، ص 304 - شبلنجى، نور الأبصار، قاهره، مکتبة المشهد الحسینى، ص 166 - على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ج 3، ص 222 - طبرسى، اعلام الورى، ط 3، دار الکتب الاسلامیة، ص 373 - ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج 4، ص .437
24- ابن شهر آشوب، همان کتاب، ج 4، ص .433
25- مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1395 ه'. ق، ج 50، ص .269
)26 مسعودى، اثبات الوصیة، الطبعة الرابعة، نجف، المکتبة الحیدریة، ص .243
27- على بن عیسى الاربلى، کشف الغمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'. ق، ص .216
28- شریف القرشى، باقر، حیاة الامام الحسن العسکرى،، بیروت، دار الکتاب الاسلامى،، 1409 ه'. ق، ص .181
29- رجال، ط1، نجف، المکتبة الحیدریة، 1381 ه'.ق، ص 427به بعد/
30- فیلسوفى که چنین کتابى نوشته بوده، پسر اسحاق کندى بنام «یعقوب» بوده است و نه خود اسحاق، و بنا به نوشته «محمد لطفى جمعه»، «اسحاق» حاکم کوفه در زمان سه نفر از خلفاى عباسى یعنى مهدى و هادى و هارون بوده است (تاریخ فلاسفة الاسلام فى المشرق و المغرب، المکتبة العلمیة، ص 1). گویا نام پدر و پسر با هم اشتباه شده و یا در موقع نقل و استنساخ، نام پسر از قلم افتاده است/
31- الأن جئت بالحق و ما کان لیخرج مثل هذا الامن ذلک البیت/
32-این قضیه را ابن شهر آشوب در کتاب «مناقب» (ج4، ص 424) از کتاب «التبدیل» نوشته ابوالقاسم کوفى نقل کرده است برخى از دانشمندان معاصر، در صحت این قضیه ابراز تردید نموده و نوشتهاند: این قضیه نشان مىدهد که کندى در یک بى ثباتى فکرى به سر مىبرده و به اسلام عقیده نداشته است، و این موضوع گرچه امکانپذیر است، اما چون تنها در کتاب ابوالقاسم کوفى آن هم به صورت مرسل (بدون سند) آمده و ابن شهر اشوب نیز از او نقل کرده است، نمىتوان براى اثبات قضیه تاریخى به آن اکتفا کرد (محمد الصدر، تاریخ الغیبة الصغرى، ص196)/
اما با توجه به گوشه هایى از تفکر کندى که در کتب مربوط به تاریخ فلاسفه اسلامى آمده، چنین قضیهاى بعید به نظر نمىرسد. چنانکه «حنا الفاخورى» و «خلیل الجر» ضمن تحلیل مبانى فکرى و فلسفى وى نوشتهاند:«...اما گاه شود که میان تعلیمات فلسفه و آیات قرآن تناقضى مشهود شود، و این تناقض است که پارهاى را به مخالفت با فلسفه واداشته است. کندى حل این مشکل را در تأویل آیات یافته است. او مىگوید: کلمات عربى را یک معناى حقیقى است و یک معناى مجازى، و بدین طریق متفکر مىتواند از منطوق برخى آیات، معانى مجازى آنها را از راه تأویل دریابد...» (تاریخ فلسفه در جهان اسلامى، ترجمه عبد المحمد آیتى، تهران، چاپ دوم، کتاب زمان، 1358 ه'.ش، ج2، ص380)/
33- شبلنجى، نور الأبصار، قاهره، مکتبة المشهد الحسینى، ص .167 و نیز ر.ک به: ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج4، ص 425 - على بن عیس الاربلى، کشف العمّة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، 1381 ه'.ق، ج3، ص 219- ابن حجر الهیتمى، الصواعق المحرقة، قاهره‘ مکتبة القاهرة، ص 207 - ابن صبّاغ المالکى، الفصول المهمة، ط قدیم، ص 304 - 305/
34- طبسى، شیخ محمد جواد، حیاة الامام العسکرى، ط 1، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1371 ه'.ش، س 223 - .226 و نیز ر. ک به: الشیخ محمد حسین المظفر تاریخ الشیعة، قم، مکتبة بصیرتى، صفحات: 62، 78، 102/
35- ظاهراً مقصود، احمد بن اسحاق رازى، یکى از بزرگان شیعیان اهل رى، و یکى دیگر از نمایندگان امام عسکرى است. (ر. ک به: حیاة الامام العسکرى، شیخ محمد جواد طبسى، 332)/
36- طوسى، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال کشّى)، مشهد، دانشگاه مشهد، ص 575 - 580، حدیث 1088 - مجلسى، بحار الأنوار، ط 2، تهران، 1395 ه'.ق، ج 50، ص 219 - .323 این نامه به اختصار در تحف العقول (ص 484) نیز آمده است/
37- طوسى، همان کتاب، ص 580، حدیث 1089/
38- طوسى، همان کتاب، ص 580، حدیث 1089/
39- نجاشى، فهرست اسمأ مصنفى الشیعة، قم، مکتبد الداورى، ص 66 - شیخ طوسى، الفهرست، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامى، 1351 ه'.ش، ص 23/
40- طبسى، حیاة الامام العسکرى، ص 333/
41- ج50، ص 323/
42- دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم منشورات الرضى، 1363 ه'.ش، ص 272/
43- طبرسى، الاحتجاج، نجف، المطبعة المرتضویة، 1350، ص 257/
44- شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتى، ص 351 - طبرسى، اعلام الورى، الطبعة الثالثة، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ص 445 - تسترى، شیخ محمد تقى، قاموس الرجال، الطبعة الثانیة، قم، مؤسسةالنشر الاسلامى التابعة لجامعة المدرسین، ج1، ص 316 - کلینى، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه'.ق، ج1، ص 518/
45 طوسى، اختیار معرفة الرجال، مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامى، 1348 ه'.ش، ص 532، حدیث 1015 - تسترى، همان کتاب، ج 1، ص .315 عَمرى بعدها به وکالت از طرف حضرت صاحب الزمان - عج - منصوب گردید و ما به خواست خدا در بخش آینده پیرامون عظمت و فضیلت او سخن خواهیم گفت/
46- ابو الأدیان على بصرى، در اواخر قرن سوم هجرى در گذشته و کنیه او در اصل «ابوالحسن» بوده است، نامبرده به این جهت به ابوالأدیان شهرت یافته بود که با پیروان تمام دینها مناظره مىکرد و مخالفین را مجاب مىنمود (مدرس تبریزى، محمد على، ریحانة الأدب، چاپ سوم، تهران، کتابفروشى خیام، 1347 ه'.ش، ج7، ص570)/
انتخاب ابوالأدیان براى انجام این مأموریت، نشان مىدهد که حضرت افراد ویژهاى را به این کار مىگمارده است/
47- ابن شهر اشوب، مناقب آل ابى طالب، قم، کتابفروشى مصطفوى، ج4، ص 425 - مجلسى، بحار الأنوار، ج50، ص 317 - فیض کاشانى، معادن الحکمة فى مکاتیب الأئمة، قم مؤسسة النشر الاسلامى التابعة لجماعة المدرسین، ط 2، 1409 ه'.ق، ج2، ص 265/
48-فیض کاشانى، همان کتاب ص 264 - مجلسى، همان کتاب، ص .317
49-حسن بن على بن شعبة، تحف بالعقول، ط 2، قم مؤسسة بالنشر الاسلامى التابعة لجماعة المدرسین، 1363 ه'.ش، ص 486/
50-مجلسى، همان کتاب، ص 331
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .