پروژه مقایسه ویژگی های شخصیتی زنان سرد مزاج با زنان عادی حدود سنی 20 تا 30 ساله با آزمون MMPI

پروژه مقایسه ویژگی های شخصیتی زنان سرد مزاج با زنان عادی حدود سنی 20 تا 30 ساله با آزمون MMPI

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 54 صفحه

 

چکیده:

در این تحقیق به بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اینکه دو گروه 85 نفری نمونه های تحقیق، زنان سردمزاج و زنان عادی گزینش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گیری قرارگرفت. در نهایت پس از محاسبه شاخص های آماری، توجه به فرآیند آزمون فرضیه مشخص گردید که همه فرضیه های تحقیق رد شد. سه فرضیه مبنی بر اینکه تفاوت معنی دار بین زنان سرد مزاج و عادی در هیستیریک واضطراب بین زنان سرد مزاج وعادی در هیپوکندری وافسردگی وهمچنین بین مانیا وپارانویید تفاوت معنی دار وجود دارد یا خیر .در نتیجه این سه فر ضیه هم براساس نتایج آزمون رد شد پیشنهاد می شود با گسترده تر کردن دامنه جامعه ی تحقیق بتوان به نتایج بهتری اعم از تفاوت دار شدن فرضیه های این تحقیق شویم.

 

مقدمه:

بی تردید میتوان گفت یکی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانکه با اندکی توجه در صحبت های روزمره متوجه فراوانی کاربرد این مفهوم می شویم. کاربردهایی که براساس معانی وتعابیر مختلف قرار دارند گاه دلالت بر صفات و ویژگی های بارز افراد اعم از مثبت معمولی و منفی می نمانید و گاه نشاندهنده مقام و مهارت های اجتماعی هستند.

کاربرد دیگر واژه شخصیت زمانی است که توانش های فرد برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران مورد نظر است.موارد ذکر شده غالبا قضاوت های سطحی و محدود در مورد افراد را بدنبال دارند.اما نظر خبرگان این زمینه یعنی روان شناسان چیز دیگریست.

در تعاریفی که از شخصیت شده تنوع و اختلاف بسیاری به چشم می خورد که ناشی از نظریه های گوناگونی است که نظریه پردازان درباره چگونگی تشکیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر121ص1373)

ابتدا باید گفت تمام افراد صرفنظر از خصوصیات مطلوب و نامطلوبشان دارای شخصیت هستند. آنچه موجب تمایز آنها میشود چگونگی ومنحصر بفرد بودن شخصیتهاست. این تفاوت ها را با ابزارهای گوناگونی که در خود بحث خواهیم نمود میتوان شناسایی کرد.

شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که معرف ترکیبی از اعمال افکار، هیجانات، و انگیزش های فرد به گونه ای بی همتاست و هیچ دو فردی دارای شخصیت یکسانی نیستند. هر چند که شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراکی نیز می باشند شخصیت یک فرد نسبتا ثابت باقی می ماند اما دو عامل رشد و تجربه می توانند آن را تغییر دهند.

شخصیت، مفهومی است که به ویژگی های مشخص و ملموس و واکنش های فرد در موقعیت های مختلف اطلاق می شود. واژه شخصیت ترجمه کلمه پرسونالیتی است که خود از پرسونا ی لاتینی به معنای ماسک اقتباس شده است نقابی که بازیگران تئاتر به فراخود نقش خود بر چهره می زده اند و بتدریج به خصوصیات اخلاقی و روانی افراد اطلاق شده است. در حالی که امروزه روانشناسان این مفهوم را به عنوان صفات معتبر و پایدار افراد آدمی به کار می برند.

منظور از شخصیت مجموع کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر بفرد می‌کند. کیفیت های موروثی یا ذاتی تغییر ناپذیرند و فاقد جنبه اخلاقی بوده و مزاج نامیده می شوند در حالی که کیفیت های اکتسابی که منش می نامیم حاصل تجربیات فرد می بانشد و تاحدی تغییر پذیرند و تفاوت های این حوزه است که مشکلات اخلاقی را پدید می آورد و بیانگر مرحله ای است که فرد در هنر زیستن بدان رسیده است.

آلپورت که از او به نام بنیانگذار مطالعات نوین شخصیت نام می برند معتقد است شخصیت سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد است که رفتارها و افکار خاص او را تعیین می‌کند.

گیلفورد، چنین اظهار می دارد که شخصیت الگوی منحصر بفرد صفات شخصیتی است. بالاخره کتل معتقد است که شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می‌کند. در مجموع باید گفت این سه به ترکیبی از اعمال ،افکار هیجانات وانگیزش های مشخص که در تعامل او با دیگران نمایان می شود توجه داشته اند.

در این باب هنری مورد نظری متفاوت ارائه داده است و به جای اینکه مانند آلپورت و آیزنک به صنعت و تیپ توجه نماید موضوع نیازهای را مطرح نموده و معتقد است آچه موجب شخصیت وپدیداری آن میشود انگیزه ها هستند که این  انگیزه ها را می توانیم در باب نیازها بررسی کنیم.شخصیت یک سازه است که نمی توانیم آن را ببینم یا تعریف شخصی برایش ارائه دهیم اما با شناسایی عناصری که به میزان و کیفیت متفاوت آن را تحت تاثیر قرار می دهند و موجب تغییر و دگرگونی و رشد آن  می گردند می توانیم به سنجش این سازه بپردازیم. برای این کار از روش های مختلفی چون تست های فرافکن و روان تحلیلی و‌آزمون های صفات شخصیت و آزمون های عینی استفاده می شود. معروف ترین آزمون فرافکن در جهان تست رور شاخ می‌باشد که تاکنون بش از هزار اثر تحقیقی در مورد آن در دنیا انتشار یافته است.

این ابزارها در طی فرآیند شناخت شخصیت افراد و تفاوت های فردی همچنین میتوانند نشان دهنده موارد اختلال ونابهنجاری نیز باشند. زیرا در بعد شخصیت نیز چون دیگر ابعاد وجودی انسان گاه شاهد نابهنجاری ها واختلالاتی هستیم.

وقتی صفات شخصیتی انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده واختلال کارکردی قابل ملاحظه یا ناراحتی ذهنی بوجود می آورند تشخیص اختلال شخصیت گذارده می شود (سیاسی ،1371،ص 141)

بحث سبب شناسی و درمان و طبقه بندی اختلالات شخصیت در دیدگاههای مختلف تعابیر متفاوتی را داراست که در این مختصر نمی گنجد.

یکی از اساسی ترین مباحث روان شناسی نظریه های شخصیت است. تا نتوانیم یکی الگویی برای انسان ارائه دهیم نمیتوانیم روی آن کار کنیم. شخصیت یک سازه است که میتوان آن را در بطن نظریه های دیگر نگاه کرد و به همین دلیل براساس رویکردهای مختلف تعاریف متفاوتی هم برای آن ذکر کرده اند.

در اینجا تنها از نظریاتی چند  از جمله فروید می گوئیم که شاید اولین واستوارترین ونافذترین تئوری منش را به منزله یک سیستم کوشش ها که ماخذ رفتار است پایه گذاری کرد.

دیدگاه روان کاوی بنا به شرایط خاص آن زمان که دوران اتمیزم یا تجربه گرایی بود شخصیت را به شکل تفکیک شده وعناصر متشکله مورد بررسی قرار داده است. فروید ابتدا شخصیت را متشکل از سه جزءخود آگاه، نیمه خود آگاه وناخودآگاه دانسته و سپس تجدید نظر نموده و آن را شامل سه ساخت بنیادی به نام های نهاد ، خود و فراخود عنوان کرد. هر یک از این بخش ها وظیفه خاصی را به عهده دارد. اما تاثیر متقابل آنها در یکدیگر مهمترین عامل در تعادل شخصیت است وتعامل و تعارض پویای این سه ساخت تعیین کننده رفتار است(قرچه داغی، 1372،ص 98)

مروری گذرا نیز به دیدگاه رفتار گرایی داریم: الگویی که رفتارگرایان بر آن اساس شخصیت را توجیه می کنند همان الگوی یادگیری محرک-پاسخ و الگوی محرک-ارگانیزم-پاسخ است. در الگوی اول شخصیت فرد را صرفا ذاییده نوع پاسخ هایی می دانند که فرد در قبال محرک های مختلف محیطی از خود نشان می‌دهد. در الگوی دوم نوع تعبیر و تفسیر و برداشت فرد از محرک ها عامل مهمی در تعیین نوع پاسخ ها و چگونگی رفتار و شخصیت او به شمار می آید. در قالب نظریه رفتاری محرک ها وعوامل محیطی نقش قاطع و تعیین کننده ای در تغییر و تکوین شخصیت دارند و شخصیت افراد تابع محیطی قرار می گیرد که در آن رشد می یابند.

جدای از تعاریفی که برای شخصیت ارائه شده در پاره ای دیدگاههای به طبقه بندی هایی نیز بر می خوریم که در اینجا برای رعایت ایجاز تنها به نمونه هایی بسیار اندک بسنده می کنیم. این تقسیم بندی ها گاه دارای پیشینه تاریخی کهنه هستند. از این جمله تقسیم بندی بقراط است که همان چهار مزاج معروف دموی،صفراوی، سوداوی و بلغمی می‌باشد. پس از وی جالینوس نیز بر همین پایه به نتایجی رسید. پس از بقراط معروف ترین طبقه بندی ها از آن کرچمر وشلدن می‌باشد. این تحقیقات همه مبتنی بر مشاهده تفاوت های فردی در ساختار بدنی وتلاش برای ارتباط دادن این تفاوت ها با شخصیت است. رویکرد دیگر مشاهده خصایص شخصیتی افرادد مختلف و تلاش برای طبقه بندی آنها بر اساس سنخیتشان بدون توجه به خصوصیات بدنی آنهاست. تقسیم بندی یونگ که مبتنی بر تیپ درونگرا و برونگرا است و تقسیم بندی آیزنگ که شخصیت فرد را در دو بعد درونگرایی-برونگرایی واستواری- نااستواری هیجانی تحلیل می‌کند از این دست می باشند.فروم،شخصیت را متشکل از دو عنصر مزاج و منشمی داند و چنین عنوان می‌کند که قضاوت ارزشی در مورد مزاج ها تابعی است از متغیر سلیقه در حالی که منش ها  جنبه اخلاقی دارند و چنانچه معتقد به نسبی گرایی باشیم خواهیم دید که تفاوت های منشی نیز مربوط به سلیقه اند و تفکیک میان این دو از اهمیت خاصی برخوردار است. فروم سنج های شخصیتی فوق را که هر یک دارای ویژگی های خاصی هستند مطرح می‌کند: تیپ پذیرا تیپ استثمارکننده،تیپ بازاری، تیپ احتکاری، تیپ مولد، و تیپ ناشیستیک. او معتقد است که شکل های مختلفی از این سنخ ها را ممکن است افراد داشته باشند اما یک تیپ بیشتر عمل می‌کند وآن شکل شخصیتی را می سازد. گوناگونی شکل های شخصیتی معلول عوامل چندی است این عوامل موجب دگرگونی و رشد شخصیت می شوند.

آدمی، تکامل و رشد خود را به صورت تغییرات محسوس یا نامحسوس نشان می‌دهد. انسان ها در اثر گذشت زمان و تبدیل موقعیت ها تغییر می کنند. دگرگونی هایی را که در اثر مرور زمان به وقوع می پیوندد به رشد نسبت می دهیم اما  تغییراتی که در اثر موقعیت های گوناگون در انسان به وجود می آید نشان دهنده انعطاف پذیری شخصیت می‌باشد و سازگاری نام دارد(قرچه داغی، 1372،ص99)

رشد در اثر دگرگونی و شدن حادث می گردد و ما آنگاه می توانیم صحبت از رشد شخصیت نمائیم که به تغییر وانعطاف پذیری آن قائل باشیم. پس ابتدا می پردازیم به مسا له ثبات در برابر انعطاف پذیری.دو دسته اعتقاد هست که یکی ثبات شخصیت را مطرح می‌کند و معتقد است شخصیت فرد از همان کودکی شکل می گیرد مانند نظریات فروید. اما گروه دیگری هستند که انعطاف پذیری را قبول دارند و می گویند شخصیت ثبات ندارد مثل اریکسون که قائل به رشد در طول زندگی است.

رشد شخصیت از نظر بسیاری از دانشمندان متفاوت است.مثلا از دیدگاه فروید شخصیت به وسیله رویدادهای گذشته زندگی تعیین می شود واما یونگ اعتقاد د ارد که رویدادهای گذشته در تاریخچه نژادی و نوعی فرد و در زندگی او موثر بوده و به شخصیتش شکل می بخشد و نه تنها شخصیت انسان را محصول گذشته می داند بلکه آینده را با تمام اهداف و آرزوهایش در آن موثر می داند و به نظر او انسان همیشه در حال رشد بوده وکوشش وی جهت رسیدن به چیزی در آینده است(پارسا ،1385،ص107)

در مبحث عوامل بر شخصیت باز شاهد همان بحث قدیمی وراثت و محیط هستیم. از یک طرف وراثت گرایان هستند که می گویند نود درصد رفتارهای مان منتج از ژن های ماست که منظور اطلاعاتی است که از طریق DNA انتقال پیدا می‌کند یعنی سلول های متفاوت جنسی و در انتها ساخت یک انسان جدید و نمودار شدن یک صفات مشخص. از طرف دیگر محیط گرایان هستند و رفتارگرایان مانند واتسون که معتقدند هر چه هست محیط است و این ذهن لوح سفیدی است که به مرور به واسطه تاثیرات محیطی نقوشی روی آن بسته می شود. گفتنی است این گروه اختلالات شخصیتی را نیز نتیجه عوامل نامساعد محیطی و نابهنجاری های جامعه می دانند. این دو دیدگاه افراط و تفریط دارند ودیدگاه درست تر این است که تعامل بین این دو موجب می شود یک سری صفات از راه وراثت منتقل شوند و در اثر میان کنش با محیط شخصیت ساخته شود. از میان معتقدان به تعامل محیط و وراثت ریموند. بی .کتل را می توان نام برد.

شخصیت سازه ای است که با بالا رفتن سن آدمی پیچیدگی بیشتری می یابد به طوری که هر چه زمان می گذرد رفتارها و واکنش های کلی کودک شکلی اختصاصی تر به خود می گیرند و نهایتا شخصیت سازمانی پویا و پایدار می شود که حاکم بر رفتار فرد است و به نسبت انسجام و وحدت درونی خود در موقعیت های مختلف واکنش های مقتضی از خود نشان می‌دهد(شفیع آبادی، 1373،ص115)

در این فرآیند رشد و تحول عوامل بسیاری دخلیند که در بحث وراثت می توان مفاهیمی چون:هوش ،استعداد،یادگیری ،حافظه ،خلاقیت ،انگیزش پذیری و… را مطرح نمود.همچین نحوه عملکرد غدد درون ریز از اهمیت بالایی برخوردار است. در مجموعه عوامل محیطی، ابتدا محیط قبل از تولد را داریم که تحت تاثیر عواملی چون رحم مادر، تغذیه و بهداشت تن و روان مادر قرار دارد. سپس به محیط بعد از تولد می رسیم که عناصری چون: والدین، خانواده، تغذیه، مدرسه، فرهنگ و وضعیت اقتصادی اجتماعی را در بر می گیرد.

وقتی عوامل موثر بر شخصیت را در بعد محیط بعد از تولد مورد بررسی قرار دهیم بی

 

فهرست مطالب:

فصل اول

1-1:مقدمه

1-2: بیان مساله

1-3: موضوع پژوهش

1-4: هدف پژوهش

1-5:فایده واهمیت پژوهش

1-6: فرضیه های پژوهش

1-7:تعریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم:

پیشینه پژوهش

الف:مبانی نظری

ب:تحقیقات انجام شده

فصل سوم:

3-1: مقدمه

3-2:جامع آماری

3-3: نمونه و روش نمونه گیری

3-4:ابزار اندازه گیری

3-5:روش آماری

فصل چهارم:

تحلیل داده ها

فصل پنجم:

5-1: بحث و نتیجه گیری

5-2:محدودیت های تحقیق

5-3:پیشنهادات تحقیق

5-4: چکیده تحقیق

منابع:

پیوست

آزمون شخصیتی چندوجهی مینه سوتا(MMPI)

 

منابع ومأخذ:

1-ا.آلن .اس .1373  -نظریه های شخصیت –ترجمه سیاوش جمالفر –-انتشارات بعثت.

2. علی اسلامی نسب بجنوردی. 1373-پاسخ به 501 سوال جنسی و زناشویی –-انتشارات صفار.

3-بک.آیرون تی-عشق هرگز کافی نیست-ترجمه مهدی قره چه داغی-بهار1372-انتشارات مترجم.

4. محمد .پارسا، -زمینه روان شناسی -انتشارات بعثت.

5-دفتر همکاری حوزه ودانشگاه – مکتب هی روان شناسی ونقد آن- 1381-انتشارات سمت.

6- علی اکبر .سیاسی1371  خرداد-نظریه های شخصیت یا مکاتب روان شناسی-چاپ دانشگاه تهران.

7- سعید.شاملو. پاییز 1372-بهداشت روانی.انتشارات رشد.

8- عبدالله شفیع آبادی- و نا صری ناصری..1373نظریه های مشاوره و روان درمانی ––انتشارات مرکز نشر دانشگاهی.

9- ذبیح الله .فرجی.پاییز 1371 -انگیزش و هیجان- -انتشارات خردمند.

10- اریک .فروم. -انسان برای خویشتن-ترجمه اکبر تبریزی-مهرماه 1361-انتشارات کتابخانه بهجت.

11-کاپلان،سادوک. ویرمیینا – خلاصه روان پزشکی ترجمه دکتر نصرت الله پورافکاری –بهار 1378- انتشارات آزاد

12-مای لی-شخصیت- ترجمه دکتر محمود منصور- 1373-موسسه چاپ وانتشارات دانشگاه تهران.

13- محمد رضا .نیکخو. جزوه های درس روان شناسی شخصیت- دانشگاه تهرا2.



خرید و دانلود پروژه مقایسه ویژگی های شخصیتی زنان سرد مزاج با زنان عادی حدود سنی 20 تا 30 ساله با آزمون MMPI


پروژه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده

پروژه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 169صفحه

 

چکیده:

تحقیق حاضر با هدف بررسی دو اختلال شخصیتی هیپوکندریا ( خودبیمارانگاری ) و پسیکاستنی ( ضعف روانی ) در زنان سرپرست خانواده و مقایسه آن با زنان غیرسرپرست‌خانواده ( تحت سرپرستی همسر ) انجام گرفت . فرضیه‌های تحقیق عبارت بودند از :

1- به نظر می‌رسد میزان خودبیمارانگاری زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان خودبیمارانگاری زنان غیرسرپرست خانواده است .

2- به نظر می رسد که میزان ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان ضعف روانی زنان غیرسرپرست خانواده است .

جامعه مورد نظر در این تحقیق زنان 30 تا 50 ساله ساکن شهر اراک بودند که از میان آنها تعداد40 نفر زن سرپرست خانواده و 40 زن غیرسرپرست خانواده به عنوان نمونه انتخاب شدند .

با اجرای آزمون شخصیتی ( MMPI ) برروی افراد نمونه ، نمره‌های مربوط به این دو اختلال بدست آمد . نمره‌های حاصل از طریق روشهای آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون  t برای گروههای مستقل ) مورد ارزیابی قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده‌ها نشاده دادند که : میزان اختلال خودبیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان این دو اختلال در زنان غیر سرپرست خانواده است .

خداوند آدم را در بهشت نشیمن داد و گفت : « نیک نباشد که آدم تنها باشد ، باید او را یاری کننده‌ای بیافرینم ، یعنی زنی ».

پس حوّا را آفرید . و آدم در خواب بود چون بیدار شد او را در کنار خویش دید و گفت : « گوشت و خون و روح من » . پس بدو آرام گرفت .

 

مقدمه:

« از نشانه‌های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید ، تا به ایشان آرامش یابید و میان شما ، دوستی و مهربانی نهاد ، در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می‌کنند » . 

از آغازین لحظة  آفرینش انسان ، خداوند زن و مرد را با هم آفرید . عشق را در نهاد هر دو گذاشت تا در پرتو آن به سوی یکدیگر جذب شوند و از طریق ازدواج هسته‌ی اولیه خانواده را شکل دهند .

نکاح عقدی است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار شده و پس از آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدیدی می شوند و هریک با توجه به تواناییها ، خصلتها و ویژگیهای جسمی ، روانی ، فطری و طبیعی خود عهده‌دار بخشی از مسئولیت زندگی می‌گردند .با تولد فرزندان این پیوند محکم‌تر و این نظام اجتماعی کوچک کاملتر

می‌شود .

دستگاه با عظمت و بی‌نظیر خلقت مرد را مظهر قدرت و نیرومندی و حمایت‌کننده زن ، و زن را کانون مهر و عطوفت ، سرچشمه عشق و محبت و مطلوب مرد آفریده است . هریک از زن و مرد کامل‌کننده وجود دیگری است . این امر تنها اختصاص به انسان ندارد . در همه انواع جانداران جنس نر به حکم غریزه به حمایت از جنس ماده برمی‌خیزد .

توجه داشتن به وضع فطری و طبیعی هر یک از زن و مرد با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و تفاوتهای ذاتی شان در زن و مرد بودن ، شرایط و قوانینی را بوجود می آورد که در پرتو آن هریک از زن و مرد با بارور شدن استعدادهای درونی‌شان ، به سوی کمال ، تربیت و پرورش نسلها و پیشرفت جامعه گام برمی‌دارند .

 

فهرست مطالب:

چکیده تحقیق

فصل اول :کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مسئله

اهداف تحقیق

فرضیه های تحقیق

تعریف واژه‌ها

محدودیتهای تحقیق

فصل دوم :پیشینه تحقیق

تعریف شخصیت

تعریف علمی شخصیت

عوامل بوجود آورنده شخصیت

ویژگیهای شخصیتی

رشد شخصیت

سنخهای شخصیتی

نظریه‌های شخصیت

نظریه‌های روانکاوی

نظریه تحلیلی یونگ

نظریه روانشناسی فردی آدلر

نظریه روانکاوی اجتماعی اریک فروم

نظریه‌های سنخ شناسی شخصیت

طبقه‌بندی کرچمر

طبقه‌بندی شلدون

نظریه‌های انسان گرایی ( بشردوستانه ) شخصیت

نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو

نظریه پدیدار شناختی راجرز

نظریه کاتل درباره شخصیت

نظریه آیزنک درباره شخصیت

نظریه های شناختی شخصیت

نظریه جرج کلی

نظریه یادگیری اجتماعی جولیان راتر

نظریه انگیزشی هنری موری

رویکردهای رفتاری در شخصیت

سنجش شخصیت

اختلالات شخصیت

اختلالات شبه جسمی

خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا – Hypochondria )

تاریخچه هیپوکندریا84

همه‌گیر شناسی هیپوکندریا

سبب شناسی هیپوکندریا

خودبیمارانگاری و نوع شخصیت

خودبیمارانگاری و افسردگی

مقیاس خودبیمارانگاری در MMPI

درمان خود بیمارانگاری

ضعف روانی ( پسیکاستنی – Psychathenics )

مقیاس ضعف روانی در MMPI

اختلال وسواس فکری – عملی101

وسواسهای فکری ( obsessions )

وسواسهای عملی ( compulsions )

ویژگیهای توصیفی و اختلالهای روانی مربوط

میزان شیوع اختلال وسواس فکری – عملی

دوره یا سیر اختلال وسواسی فکری – عملی

فصل سوم :روش تحقیق

جامعه آماری

نمونه آماری

روش نمونه‌گیری

روش تحقیق

ابزار مورد استفاده در تحقیق

مقیاسهای روایی آزمون MMPI

مقیاسهای بالینی آزمون MMPI

اعتبار و روایی آزمون MMPI

روش آماری

فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده‌ها

تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها

تجزیه و تحلیل استنباطی داده‌ها

فصل پنجم:بحث و نتیجه‌گیری

بحث و نتیجه‌گیری

پیشنهادات

ضمایم

منابع

 

منابع ومأخذ:

- ازخوش ، منوچهر/ 1379 / کاربرد آزمونهای روانی و تشخیص بالینی / چاپ اول / تهران / انتشارات روان .

- پاشا شریفی، حسن / 1382 / نظریه و کاربرد آزمونهای هوش و شخصیت / چاپ سوم / تهران / انتشارات سخن .

- پروین ، لارنس .ا/ 1373 / روانشناسی شخصیت – نظریه و تحقیق / ترجمه دکتر محمد جعفر جوادی و دکتر پروین کدیور / جلد 1 و 2 / تهران /انتشارات رسا .

- خورشیدی ، عباس ، سیدحمید رضا قریشی / 1381 / راهنمای تدوین رساله و پایان نامه تحصیلی ( از نظریه تا عمل ) / چاپ اول / تهران / انتشارات یسطرون .

- جواهری ، اشرف / 1381 / راز و رمز زندگی بهتر را تجربه کنیم / چاپ اول / انتشارات نجبا .

- کاپلان ، هارولد ، بنیامین سادوک / 1379 / خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری – روانپزشکی بالینی / ترجمه دکتر نصرت الله پور افکاری / جلد 2 / چاپ اول / تهران / انتشارات شهر آب .

- کریمی ، یوسف / 1379 / روانشناسی شخصیت / چاپ ششم / تهران / انتشارات ویرایش.

- ماسن ، هنری پاول و دیگران / 1380 / ترجمه مهشید یاسایی / چاپ اول / ویرایش دوم / انتشارات کتاب ماد / تهران .

- مارنات ، گری گراث / 1373 / راهنمای سنجش روانی / ترجمه و ویرایش دکتر حسن پاشا شریفی / جلد 1 / چاپ اول / تهران / انتشارات رشد .

- ولمن ، بنجامین / 1375 / اختلالات روان تنی / ترجمه دکتر بهمن نجاریان و محسن دهقانی و بهرام دباغ/ چاپ اول / تهران / انتشارات رشد .

- یانس ، هامایاک آوادیس / 1381 / متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM – IV-TR) / ترجمه دکتر محمدرضا نیکخو / چاپ اول / تهران / انتشارات سخن .



خرید و دانلود پروژه مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده


پروژه تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک در مقایسه با درمان دارویی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی.

پروژه تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک در مقایسه با درمان دارویی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی.

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 195 صفحه

 

چکیده:

هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی درمان نوروفیدبک و درمان داروئی در کاهش نشانگان وسواس فکری- عملی است.  اهداف دیگر این پژوهش، تعیین اثر بخشی درمان نوروفیدبک بر وسواس فکری و همچنین وسواس عملی است.

از آنجایی که این پژوهش مطالعه ای شبه آزمایشی با ساختار تک آزمودنی است، از بین بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به مرکز جامع اعصاب و روان آتیه 12 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در 3 موقعیت درمان نوروفیدبک، درمان داروئی و لیست انتطار قرار گرفتند.

ابزار پژوهش پرسشنامه پادوا می باشد که هم وسواس فکری و هم وسواس عملی را می سنجد. این آزمون برای کلیه بیماران به صورت پیش آزمون و پس آزمون به فاصله 10 هفته اجرا شد. از چک لیست مصاحبه بالینی بالینی  نیز برای تشخیص گذاری بیماران استفاده شد. 

نتایج این پژوهش با استفاده از اندازه اثر و محاسبه میزان بهبودی نشان داد که نوروفیدبک و درمان داروئی میزان بهبودی تقریبا یکسان ( به ترتیب 45/0 و 46/0 ) دارند و اندازه اثراین درمانها به ترتیب برابر 16/3 و 25/4 می باشد که اندازه اثر بزرگی محسوب می شوند و این درحالیست که میزان کل بهبودی در موقعیت لیست انتظار 5/3 درصد با اندازه اثر 01/0 درصد می باشد. استفاده از آزمون کروسکال- والیس نیز نشان داد  که  در هر 3 شاخص کل، وسواس فکری و وسواس عملی در پس آزمون به ترتیب با ارزش پی 023/0، 035/0 و 021/0فرض صفر که بیانگر برابری میانگین ها بود، رد شد. در کل می توان نتیجه گرفت که از درمان نوروفیدبک نیز می توان به عنوان راهبرد درمانی جدید استفاده کرد

 

مقدمه:

شناخت آن دسته از اختلال های روانی که تحت عنوان اختلال وسواس فکری- عملی مشخص می شوند توجه بسیاری از روانشناسان، روانپزشکان و پژوهندگان را به خود جلب کرده است. گفته می شود این اختلال طی تاریخ بشر همواره وجود داشته است و امروزه نسبت قابل ملاحظه ای از روان نژندها را به خود اختصاص داده است. شدت و استمرار  این اختلال گاه به حدی می رسد که نیرو و کارایی فرد را کاملا پایین می برد و اثری فلج کننده در زندگی شخصی و اجتماعی بیمار بر جا می گذارد. اختلال وسواس فکری- عملی شامل دو بخش یعنی وسواس های فکری و وسواس های  عملی است. شیوع کلی ( در طول زندگی) این اختلال را 2.5 درصد برآورد کرده اند (انجمن روانپزشکی امریکا،  2000). پژوهش ها نشان می دهد که میزان شیوع این اختلال در بسیاری از فرهنگهای گوناگون دنیا شبیه یکدیگرند.  اگرچه اختلال وسواس معمولا در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود اما ممکن است در دوران کودکی نیز  آغاز شود. متوسط سن شروع مردان پایین تر از زنان یعنی سن 6 تا 15 سالگی برای مردان و بین 20 تا 29 سالگی برای زنان می باشد. در اکثر موارد شروع اختلال تدریجی است ولی در برخی موارد شروع حاد و ناگهانی ملاحظه شده است. در بیشتر افراد سیر اختلال به صورت افت و خیز مزمن همراه با تشدید نشانه هایی است که احتمالا با  فشار روانی رابطه دارند ( همان منبع). با توجه به محدودیت های دارو درمانی و رفتار درمانی، به نظر می رسد نوروفیدبک به عنوان یک وجه درمانی جدید برای درمان وسواس باید مورد توجه قرار گیرد (هاموند،2003). نوروفیدبک راهبرد یادگیری برای اصلاح  توانایی مغز است تا امواج مغزی ویژه ای تولید شود. در درمان با نوروفیدبک از الکتروانسفالوگراف به عنوان مقدمه ای برای کار درمان استفاده می شود. به این شکل که ابتدا الگوی امواج مغزی در اختلال مشخص می گردد، سپس میزان انحراف امواج از الگوی طبیعی تعیین می شود که این کار از طریق الکتروانسفالوگرافی کمی انجام می گیرد. بعد با استفاده از نوروفیدبک در جهت باز گرداندن امواج به حالت طبیعی، آموزش بیمار در جهت کنترل امواج مغزی و در نتیجه رفع بیماری اقدام می گردد. کاربرد این درمان برای اختلالاتی مثل بیش فعالی- کمبود توجه، صرع، اضطراب و افسردگی و همچنین وسواس فکری- عملی تایید گشته است (هاموند،2005(

 

فهرست مطالب:

فصل اول ـ گسترة علمی پژوهش

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت و ضرورت تحقیق

هدف‌های تحقیق

فرضیه‌ها

تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق

فصل دوم ـ پیشینه پژوهش

اختلال وسواس فکری ـ عملی

اضطراب و اختلال وسواس فکری ـ عملی

علائم اختلال وسواس فکری ـ عملی

معیارهای تشخیصی اختلال وسواس فکری ـ عملی

همه‌گیرشناسی

اختلال وسواس فکری ـ عملی و خانواده

سیر و پیش‌آگهی

ویژگی‌های بالینی

همایندی

تشخیص افتراقی

رابطه انواع نشانگان اختلال وسواس فکری ـ عملی با انواع اختلالات

سبب‌شناسی

عوامل زیست عصبی ـ رسانه‌ها

ایمنی‌شناسی عصبی (نوروایمنولوژی)

مطالعات انجام شده با تصویربرداری مغزی

وراثت‌شناسی

سایر داده‌های زیستی

عوامل رفتاری

عوامل روانی

درمان

دارو درمان

مهارکننده‌های اختصاصی بازجذب سروتونین

روان‌درمانی

روان‌جراحی

سایر درمانی

EEG و امواج مغزی

روش ارزیابی EEG

الکتروآنسفالوگرافی کمی

الکتروآنسفالوگرافی و اختلال وسواس فکری ـ عملی

نوروفیدبک

تحقیقات انجام شده در زمینه نوروفیدبک

فصل سوم ـ روش‌شناسی پژوهش

طرح پژوهش

جامعه، نمونه و روش نمونه‌گیری

ابزارهای پژوهش

نحوه جمع ‌آوری اطلاعات

آموزش نوروفیدبک

دارودرمانی

فصل چهارم ـ نتایج

مقدمه

اطلاعات جمعیت‌شناختی

مقایسه نمرات پرسشنامه پادوا براساس میزان بهبودی درهر3موقعیت آزمایش

مقایسه اندازه اثر در 3 موقعیت آزمایشی

مقایسه معناداری میانگین‌ها با استفاده از آزمون کروسکال ـ والیس در 3 موقعیت آزمایشی

آزمون فرضیه‌ها

فصل 5ـ بحث در نتایج

پیوست‌ها

بحث در نتایج در پرتو یافته‌های پیشین

نتیجه‌گیری

محدودیت

پیشنهادات

منابع

خلاصه طرح پژوهشی و یافته‌ها

 

منابع ومأخذ:

منابع فارسی

- سادوک ،بنیامین. و سادوک، ویرجینیا. (2003،1382) ، خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری / روانپزشکی بالینی ، ترجمه دکتر حسن رفیعی، تهران: انتشارات ارجمند

- کلارک، دیوید. م و فربون، کریستوفر، ج . (1380، 1997) ،دانش و روش های کاربردی رفتار درمانی شناختی ، ترجمه دکتر حسین کاویانی، تهران: سنا.

- مسعود، نصرت آبادی. (1386). کاربرد تحلیل امواج کمی مغز (QEEG ) در تشخیص و نوروفیدبک در درمان اختلال بیش فعالی- کمبود توجه. دانشگاه علامه طباطبائی.

-مصاحبه بالینی ساختار یافته برای محور I اختلالات DSM-IV. کتابچه اجرائی نسخه بالینی (SCID-I)، دانشگاه انیستیتو روانپزشکی.

- باتاچاریا و جانسون. (1379). مفاهیم و روشهای آماری. ترجمه شهر آشوب و میکائیلی، مرکز نشر دانشگاهی.

- یعقوبی، حمید. (1385). مقایسه اثر بخشی تعاملی نوروفیدبک و ریتالین در کاهش علائم اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

 

منابع لاتین

-Abramowitz, J. (1997). Effectiveness of psyehological and pharmacological treatments for obsessive – Compulsive disorder:  A quantitative review. Journal of consulting Clinical Psychology, 65, 44 – 52.

 

- Abelson, J. L., Gartis, G. C., Sagner, T., Albucher, R. C., Harrigen, M Taylor, S. F., Maltis, B., & Giardan, B. (2004). Deep Brain Stimulatin for Refractory OCD.

 

- Ackrman, D. L., & Greenland, s. (2002). Multivariate meta- analysis of controlled drug studies for obsessive – compulsive disorder. Journal of Clinical Psycho pharmacology, 22(3), 309- 317

 

- Ackerman, D. L., Greenland, S., Bystritsky, A., & Katz, R. J. (1996).

Relation ship between early side effects and therapeutic effects of clomipramine therapy in OCD. Journal of Clinical Psycho pharmacology, 14, 324- 328.

- Amen, D. (2001). Healing ADD: The breakthrough program that allows you to see and heal the 6 types of ADD. New York: Putnam.

 

- Antony, M. M., Downie, F., & Swinson, R. P. (1998). Diagnostic Issues and Epidemology in OCD: Theory, Research and Treatment, eds. M. M. Antony, S. Rachman: M. A Richter & R. P, Swinson. New York. Th Guilford Press. Pp, 3- 32.

- Baehr, E., Rosenfeld, J. P., Baehr, R., & Earnest, P. (1998).Comparision of two EEG asymmetry indices in depressed patients Vs. normal controls. International Journal of Psychophysiology, 31, 89-92.

- Banich, M. T., Milham, M. P, Jacobson, B. L., Webb, A, et al. (2001). Attentional selection and the processing of task- irrelevant information insights from fMRI examinations of the stroop task, Prog Brain Res 134, 459- 470.

 

-Barlow, D. H, and Purand, V. M. (2006). Essential of Abnormal Psychology. California: Thonson wad worth.

Baxter, L. R., Schwartz, J. M., Mazziotto, J. C., et al. (1988). Cerebral glucose metabolic rates in non-depressed patients with OCD. American Journal of Psychiatry, 145, 1560- 156 3.

- Baxter, L., Schwartz, J. M., Bergman, K. S., Szuba, M.P., Guze, B. H., Mazziottu, J. C., et al. (1992). Caudate glucose metabolic rate changes with both drug and behavior therapy for OCD. Archives of General Psychiatry, 49,681- 688.

 - Belkin, L. (2006). Can you catch OCD?. The New York Times Magazine. Retrieved on 2006. 412.

- Benkelfat, C., Phelps, M., Mazziotta, J., Guze, B. H., Schwartz, J. M., & selin, R. M. (1990). Local cerebral glucose metabolic rates in OCD patients treated with clomipramine. Archives of General Psychiatry, 147, 846- 248.

- Besiroglu, L., Uguz, I., Saglan, M., Agargaun, M. Y., Cilli, A.S. (2006). Factors associated with major depressive disorder. Occuring after the onset of OCD.

- Brown, L. L., Schneider, J. S., Lidsky, T. I. (1997). Sensory and cognitive functions of the basal ganglia. Gurr.opin. Neurobiol. 7, 157- 163.

- Budzynski, T. H. (1999). From EEG to neurofeedback. In J. R. Evans & A. Arbarbanel (Eds.), Introduction to quantitative EEG and neurofeedback (pp. 56- 79). San Diego, CA: Academic Press. 

- Ckark, D. A. (2004). Cognitive- Behevioral Therapy for OCD. New York, NY 10012. The Guilford Press. 3- 23.

- Clinical EEG. (2000). Special Issue on the state of EEG biofeedback therapy (EEG operant conditioning) in 2000. Clinical Electroencephalography 31(1), V- Viii, 1- 55.

- Collura, T. F. (2004). Technical foundations of neurofeedback. New York: Brainmaster technologies, Inc.

- Congedo, M., & Lubar, J. F. (2003). Parametric and non-parametric analysis of QEEG : Normative database comparispns in electroencephalography, a simulation study on accuracy. Journal of Neurotherapy, 7(3- 4), 1- 29.

- Chabot, R. A., & Serfontein, G. (1996). Quantitative electroencephalographic profiles of children with attention deficit disorder. Biological Psychiatry, 40, 951-963.

 

- Chabot, R. A., Merkin, H., Wood, L. M., Davenport, T. L., & Serfontein, G. (1996). Sensitivity and specificit QEEG in children with attention deficit or specific developmental learning disorders. Clinical Electroencephalography, 27, 26-34.

- Dehaene, S., Posner, M. I., & Tucker, D. M. (1994). Localization of a neural system for error detection And compensation. Psychological Science, 5, 303- 305.

- Demos, J. N. (2004). Getting started with Neuroffeedbach, New York. Lond.Ny.10110.

- Dougherty, D. D., Baer, L., Cosgrove, G. R., Cassem, E. H. et al. (2002). Prospective long- term follow up of 44 pataints who received cingulotomy for treatment- refractory OCD. American Journal Psychiatry, 159(2), 269- 275.

- Dutty, F. H. (2000). The state of EEG biofeedback therapy ( EEG operant Conditioning) in 2000: An editors opinion. Clinicel EEG, 31, V- Vii.

 

- Egner, T., & Gruzelier, I. H. (2003). Ecological validity of neurofeedback: Modulation of slow wave EEG enhances musical performance. Neuro Report, 14(9), 1221- 1224.

- Evans, J. R., Abarbanel, A. (Eds.), (1999). Introduction to quantitative EEG and Neurofeedback, San Diego: Academic Press.

- Fahrion, S. L., walters, E. D., Coyne, L. & Allen, T. (1992). Alterations in EEG amplitude, personality factors, and brain electrical mapping after alpha- theta brainwave training: A controlled case study of an alcoholic in recovery. Alcoholosm. Clinical and Experimental Resarch, 16, 547- 552.

- Feng, J., Welch, L. J., & et al. (2007). Issue of Nature. Gen Triggers OCD- like syndrom in mice.

- Foa, E. B., Steketee, G. S., & ozarow, B.J. (1985). Behavior therapy with obsessive – com pulsives: From theory to treatment. In M. Mavissakalian, S, M. Turner, & L.michelson (Eds.), Obsessive- compulsive Disorder: Psychological and pharmacological treatment (pp.49- 129). New York: Plenum Press.

- Foa, E. B., & Franklin, M. E. (2001). Obsessive- Compulsive disorder. In D. H. Barlow (Ed.), Clinical handbook of psychological disorders (3rd ed., pp.209- 263). New York: Guilford.

- Flor- Henry, P., Yeudall, L., Koles, Z., & Howarth, B. (1979). Neuropsychological and power spectral EEG investigations of the obsessive- compulsive subjects. Biological Psychiatry, 14, 119- 130.

- Garrett, B. L., & silver, M. P. (1976). The use of Eمیلی گرم and alpha biofecdback to relieve test anxiety in college students. In I. wickram esekera (Ed.), Biofeedback, behavior therapy, and hypnosis. Chicago: Nelson- Hall.

- Gehring, W. J., Coles, M. G. H., Meyer, D. E., Donchin, E. (1990). The error- related negativity: An event- related brain potential accompanying errors. Psychophysiology, 27, S 34.

- Gehring, W.J., Goss, B., Coles, M. G. H., Meyer, D.E., & Donchin, E. (1993). A nearal system for error dctectionand compensation. Psychological science, 4, 385- 390.

- Gehring, W. J., Himle, J., & Nisenson, L. G. (2000). Action – monitoring dysfunction in OCD. Psychological Science, 11, 1 – 60.

- Gillbert, C., & Moss, D. (2003). Basic tools: Biofeedback and biological monitoring. In D. Moss, A., Mc Grady, T., Davies, & I Wickramaskera(Eds.), Handbook of mind- body medicine in primary care: Behavioural and psyiological tools(pp. 109- 122). Thousand oaks, CA: Sage.

- Goodarzi, M. A., Firoozabadi, A. (2003). Reliability and validity of the پادوا Inventory in an Iranian population. Behaviour Research and Therapy, 43- 54.

- Goodman, W. K., McDougle, C. J., & Price, L. H. (1992). Pharmacotherapy of OCD. Journal of Clinical Psychiatry, 53 (suppl.), 29- 37.

- Goodman, W. K., Price, L. H., Rasmussen, S. A., et al. (1989). The Yale- Brown obsessive– compulsive Scale. II. Validity. Archives of General Psychiatry, 46, 1012- 1016.

 

- Greist, J. H. (1999). Treatment of obsessive- compulsive disorder: Psychotherapies, drugs, and other somatic treatment. Journal of Clinical Psychiatry, 51 (8), 44- 50.

 

- Greenberg, B. D., Ziemann, U., Cora- Locatlli, G., Harmon, A., Murphy, D.L., Keel, J. C., et al. (2000). Altered cortical exitability in OCD. Neurology, 54, 142- 147.

-  Hajcak, G., & Simons, R. F. (2002). Error- related brain activity in OCD undergraduates. Psychiatry Research, 110, 63- 72.

- Hammond, D. C. (2001 a). Nearofeedback treatment of depression with Roshi. Journal of Neurotherapy, 4(2), 45- 56.

- Hammond, D. C. (2001 b). Comprehensive neurofecdback bibliography. Journal of Neurotherapy, 5(1- 2), 113- 128.

- Hammond, D. C. (2005b). Neurofeedback to improve physical blance, and swallowing. Journal of Neurotherapy, 9 (1), 27- 36.

- Hammond, D. C. (2003). QEEG- Guided Neurofeedback in the treatment of OCD. Journal of Neurotherapy, Vol. 7(2), 25- 51.

 - Hammond, D. C. (2006). What is neurofeedback?.

 

- Hammond, D. C. (2004). Treatment of obsessional subtypy of OCD with neurofeedback. Biofeedback, 32, 9- 12.

- Hardt, J. V., & kamiya, J. (1978). Anxiety change through EEG alpha feedback seen only in high anxiety subjects. Science, 201, 79- 81.

- Hasler, G., Lasalle- Ricci, V. H., Ronquillo, J. G., Crawley, S. A., Cochran, L. W., Kazuba, D., Greenberg, B. D., Murphy, D. L. (2007). Obsessive- compulsive disorder symptom dimension show specific relationships to psychiatric comorbidity. Biol Psychiatry. 61 (5): 617- 25.

- Hersen, M., & Barlow, D. H. (1976). Single– case experimental designs: Strategies for studying behavior change. New York: Pergamon Press.

- Hodgson, R. J., & Rachman, S. (1977). Obsessive- compulsive complaints, Behav Res Ther 15. pp, 389- 395.

- Holroyd, C. B., Dien, J., & Coles, M. G. H. (1998). Error- related scalp potentials elicited by hand and foot movements: Evidance for an output- independent error- processing symptom in humans. Neuroscience Letters, 242, 65- 68.

  - Insel, T. R., Donnelly. E. R., Lalakea, M. L., Alterman, I. S., & Murphy, D. L. (1983) Neurological and neuropsychological studies of patients with OCD. Biological Psychiatry, 18, 741- 751.

- Jahn, M., & Williams, M. (2008). Medication for OCD. Am Psychiatry, 1- 10.

- Jarusiewicz, B. (2002). Efficacy of nurofeedback for children in the autistic spectrum: A pilot study. Journal of Neurotherapy, 5, 19- 32.

 - Jenike, M.  A., & Brotman, A. W.(1984). The EEG in OCD. Journal of Clinical Psychiatry, 45, 122-124.

- Jenike, M. A. (1989). Obsessive- compulsive and related disorders. A hidden epidemic. New England Journal of Medicine, 321, 539- 541.

- karno, M., Golding, J. M., Serenson, S. B., & Burnam, M. A. (1988). The epidemiology of OCD in five U.S communities. Archives of General Psychiatry, 45, 1094- 1099.

-Kaiser, D. A., & Othmer, S. (2000). Effect of neurofeedback on variables of attention in a large multi-center trial. Journal of Neurotherapy, 4 (1), 5-28.

- Kerns, J. G., Cohen, G. D., Mac Donald, A. W., Cho, R. Y., Stenger, V. A., & Carter, C. S. (2004). Anterior cingulated confilict monitoring and adjustments in control, Science 303, 1023- 1026.

 

- kuskowski, M., Malone, S., Kim, S., Dysken, M., Okoya, A., & Christensen, K. (1993). QEEG in obsessive – compulsive disorder. Biological Psychiatry, 33, 423- 430.

- La Vaque, T. J. (2003). Neurofeedback, neurotherapy andQEEG . In D. Moss, A., Mc Grady, T., Davies, & I Wickramaskera(Eds.), Handbook of mind- body medicine in primary care: Behavioural and psyiological tools(pp. 123- 135). Thousand oaks, CA: Sage.

- Leocani, L., Locatelli, M., Bellodi, L., Fornara, C., Henin, M., et al. (2001). Abnormal pattern of cortical activation associated with voluntary mpvement in OCD. An EEG study. American Journal op psychiatry, 158(1), 140- 142.

- Linden, M., Habib, T., & Radojevic, V. (1996). A controlled study of the effects of EEG biofeedback on the cognition and behavior of childirin with ADHD. Biofeedback and self- Regulation, 21 (1), 30- 49.

 - Louise, E, Marks, M, B.(2002). QEEG/ Neurofeedback and OCD Emerging Treatment Approach?. BCIA- EEG and Biofeedback. COCA Board of Directors- Public Awerness Chair.

- Lubar, J. F. (1997). Neocortical dynamics: Implications for understanding the role of neurofeedback and related techniques for the enhancement of attention. Applied Psychophysiology and Biofeedback, 22, 111-126.

- Lubar, J.F., Swartwood, M. O., Swartwood, J. N., & ODonnell, P. H. (1995). Evaluation of the effectiveness of EEG neurofeedback training for ADHD in a clinical setting as measured by changes in T.O.V.A. Scores, behavioral ratings and WISC- R performance. Biefeedback and self - Regulation, 20, 83-99.

-Lubar, J. F. (2003) Neurofeedback for the management of attention deficit disorders. In M. S. Schwartz & F. Andrasik (Eds.), Biofeedback: A practitioner’s guide (3rd ed., pp. 409-437). New York: Guilford Press.

-Lubar, J. O., & Lubar, J. F. (1984). Electroencephalographic biofeedback of SMR and beta for treatment of attention deficit disorders in a clinical setting. Biofeedback and Self Regulation, 9, 1-23.

-Lubar, J.F., Bianchini, K.J., Calhoun, W.H. (1985). Spectral analysis of EEG differences between children with and without learning disabilities. Journal of Learning Disabilities. 18, 403–408.

- Luu, P., Collins, P., & Tucker, D. M. (2000). Mood, personality, and self- monitoring: Negative effect and emotionality in relation to frontal lobe mechanism of error- monitoring. Journal of experimental psychology: General, 129, 43- 60.

- Lundberg, S., Carlsson, A., Norfeldt, P., & Carlsson, M. L. (2004). Nicotin treatment of OCD. Prog. Neuropsychopharmacol. Biol. Psychiatry, 28(7), 1195- 90.

- Mac Crimmon, D. J., & Arato, H. (1991). Interhemispheric pharmaco- EEG. Psychiatry Research: Neuroimaging, 40(1), 91- 93.

- Mac Donald, A. M., & De Silva, D. (1999). The assessment of obsessionality using the پادوا Inventory: Its In A British Non- Clinical sample. Personality and Individual Differrences 27, 1027- 1046.

- Machlin, S. R., Harris, G. J., & Pearlson, G. D. (1991). Elevated medial- frontal cerebral blood flow in obsessive- compulsive patients: As SPECT study. American Journal of Psychiatry, 148, 1240- 1242.

- Malloy, P., Rasmusen, S., Braden, W., & Haier, R. J. (1989). Topgraphic evoked potential mapping  In OCD: Evidence of frontal lobe dysfunction. Psychiatry Research, 28(1), 63- 71.

- Mas, F., Prichep, L.S., John, E. R., & Levine, R. (1993). Neurometric QEEG subtyping of OCD. In k. Maurer. (Ed.), Imaging of the brain in Psychiatry and related fields (pp.277- 280). Heidelberg, Berlin, Germany: Springer- verlag.

- Masterpasque, F., Healey, K. N. (2003). Neurofeedback in Psychological practice professional psychology: Research and Practice, 34(6), 651- 656.

-Mataix-Cols, D. (2002). A Spanish Version of the Padua Inventory: Factor Structure and Psychometric Properties. Behavioural and Cognitive Psychotherapy, 30, 25-36.

-Mataix-Cols, D. Vallejo, J. & Sanchez-Turet, M. (2000). The Cut-Off Point In Sub-Clinical Obsessive-Compulsive Research. Behavioural and Cognitive Psychotherapy, 28, 225-233.

- Mataix- Cols, D., Wanderson, S., Lawrence, N., Bramme, M. J., Speckon, S. A., Phillips, M. L. (2004). Distinct neural correlates of washing, cheching, and hoarding symptom dimensions in OCD. Arch Gen Psychiatry. 61, 564- 576.

-Mesullam, M. M. (1990). Large- scale neurocognitive networks and distributed processing for attention, language and memory, Ann, Neural 28, 597- 613.

 

- Monastra, V. J., Monastra, D. M., & George, S. (2002). The effects of stimulant therapy, EEG biofeedback, and parenting style on the primary symptoms of ADHD. Applied psychophysiology and Biofeedback, 27,231- 249.

- Monastra, V. J. (2003). Clinical applications of electroencephalographic biofeedback. In M. S. Schwartz & F. Andrasik (Eds.), Biofeedback: A practitioner’s guide (3rd ed., pp. 438-463). New York: Guilford Press.

 -Monastra, V. J., Lubar, J. F., Linden, M., VanDeusen, P., Green, G., Wing, W., et al. (1999). Assessing attention deficit hyperactivity disorder via quantitative electro encephalography: An initial validation study. Neuropsychology, 13 (3), 424-433.

- Moss, D. (2001). Biofeedback. In S. Shannon(Eds.), Handbook of complementary and alternative therapies in mental health. (pp. 135- 158). San Diego, CA: Academic Press.

- Moss, D. (2003a). Mind- body medicine, evidence- based medicine, Clinical Psychology, and integrative medicine. In D. Moss, A., Mc Grady, T., Davies, & I Wickramaskera(Eds.), Handbook of mind- body medicine in primary care: Behavioural and psyiological tools(pp.3- 18). Thousand oaks, CA: Sage.

- Mills, G. K., & Solyom, L. (1974). Biofeedback of EEG alpha in the treatment obsessive ruminations. An exploration. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry, 5, 37- 41.

- Moore, N. C. (2000). Areview of EEG biofeedback treatment of anxiety disorders. Clinical EEG, 31, (1), 1- 6.

-  Moore, N. C.(2003). A review of EEG biofeedback treatment of anxiety disorders. Clin Electro-encephalograph; 31(1) ;1-6.

- Nakao, T., Yoshiura, T., Nakagawa, A., Nakatani, E., Yoshizato, C., Kudoh, A., et al. (2004). Action – monitoring function of OCD: A functional MRI study comparing patients with OCD normal controls during Chinese character stroop task. Psychiatry Res Neuroimaging.

- Nakatani, E., Nakagawa. A, Nakao, T., Yoshizato, C., Nabeyma, M., et al. (2004): A Rendomized controlled trial of Japanese patients with OCD: Effectiveness of behavior therapy and fluvoxamine. Psychother psychosom.

- Nakatani, E, Nakagawa, A., Ohara, Y., et al. (2003). Effects of behavior therapy on regional cerebral blood flow in OCD: Psychiatry Res Neuroimaging, 124, pp. 113-120.

- Nash. J. (2001). Adverse reactions and potential iatrogenic effects in neurofeedback training. Journal of Neurotherapy, 4(4), 57- 69.

- Nordahl, T. E., Benkelfat, C., Semple, W. E., Gross, M., King, A. C., and Cohen, R. M. (1989). Cerebral glucose metabolic rates in OCD, Neuropsychopharmacology, 2, pp.23- 28.

 -Nuwer, M. (1997). Assessment of digital EEG, quantitative EEG, and EEG brain map ping: Report of the American Academy of Neurology and the American Clinical Neurophysiology Society. Neurology, 49, 277-292.

- Pato, M., Zohar- Kadouch, R., & Zohar, J. (1988). Return of symptoms after discontinuation of clomipramine in patients with OCD. American Journal of Psychiatry, 145, 1521- 1525.

- Paus, T. (2001). Primate anterior cingulated cortex where motor control, drive and cognition interface, Nat Rev Neurosci 2, 417- 424.

- Peniston, E. G., & kulkosky, P.J. (1991). Alpha- theta brainwave neurofeedback therapy for Vietnam veterans with combat- related post– traumatic stress disorder. Medical Psychotherapy, 4, 47-60.

-  Peniston, E.g., & Kulkosky, P.J., (1990). Alcholic personality and alpha/ theta brain wave training. Medical psychotherapy , 2, 37-55..

- Peniston, E. G., Marrinan, D. A.,Deming, W. A., Kulkosky, P.J., (1993). EEG alpha-theta synchronization in vietnam theater veterans with combat-related PTSD and alchol abuse. Advances in Medical psychotherapy; 6, 37- 50.

- Perros, R., Young, E., Ritson, J., Price, G., & mann, P. (1992). Power spectral EEG analysis and EEG variability in OCD. Brain Topography, 4(3), 187-192.

-Piacentini, J., & Bergman, R. L. (2000). OCD in childerin. Psychiatric clinics in North America, 23(3), 519- 533.

 - Plotkin, W. B., & Rice, K. M. (1981). Biofeedback as a placebo: Anxiety reduction facilitated by training in either suppression or enhancement of alpha brainwaves. Journal of consulting and Clinical Psychology, 49, 590-596.

 

- Posner, M. I., & Deheane, S. (1994). Attentional networks, Trends Neurosci 17, 75- 79.

- Posner, M. I., & Digirolamo, G. J., & Fernandez- Duque, D. (1997). Brain mechanisms of cognitive skills. Consious  Cogn, 6, 267- 290.

- Posner, M. I., & Rothbart, M. K. (1998). Attention, self- regulation and consciousness. Philosophic  Transition of  the Royal Society of London series B- Biological sciences, 353, 1- 13.

- Prichep, L. S., Mas, F., & John, E.R. (1989). Neuromatic subtyping of OCD in psychiatry: A world perspective. Chapter in C. N. Stefanis, A. D . Rabavilas., & C. R. Soldatos (Eds.), Proceedings of the VIII world congress of psychiatry, Athens, octeber, 12-19. (pp. 557-562). New York: Elsevier Science.

Rachman, S. J.  & de Silva P.  (1978).  Abnormal and normal obsessions.  Behaviour, Research and Therapy.  22, 549-552.

- Rasmusen, S. A., & Eisen, J. L. (1992). The Epidemology and Clinical Features of OCD. Psychiatric Clinical of North America, 15, 743- 758.

- Rauch, S. L., whalen, P.J., Dougherty, D., Yenike, M. A. (1998). Neurobiologic models of OCD. In M. A. Jenike, L., Baer, W. E. Minichiello (Eds.), obsessive– compulsive disorders: Practical management (pp. 222-253).

- Rauch, S. L. (2000). Neuroimaging research and the neurobiology of OCD: Where do we go from here? Biological Psychiatry. 47, 168- 170.

- Regier, D. A. Narrow, W. E. & Rae, D. S. (1990). The Epidemiology of Anxiety Disorders: The Epidemiologic Catchment Area (ECA) Experience. Journal of Psychiatric Research, 24, 3-14.

- Rice, k. M., Blanchard, E. B., & Purcell, M. (1993). Biofeedback treatment of generalized anxiety disorder: Preliminary results, Biofeedback and self- Regulation, 18, 93-105.

- Robin, A., Hurley, M. D., Saxen, S., Hoehn- Saric, R., Taber, K. H. (2002). Predicting treatment Response in OCD.

 - Rossiter, T. R. (2005). The effectiveness of neurofeedback and stimulant drugs in treating ADHD: Part II. Replication. Applied Psychophysiology & Biofeedback. 29 (4), 233- 243.

- Salkovskis, P. M., & Harrison, J. (1984). Abnormal and normal obsessions. A replication. Behaviour, Research and Therapy. 22, 549- 552.

- Sanavio, E. (1980). Obsession and Compulsion: the Padua Inventory.Behavior Research and Therapy, 26, 169-177. 

- Sanavio, E., Vidotto, G. (1985). The components of the Maudsley obsession- compulsive Questionnaire. Behavior Research and Therapy, 23(6), 659- 662.

- Sawle, G. V., Hymas, N. F., Lees, A. J., & Frackowiak, R. S. J. (1991). Obsessional slowness. Brain 114, 2191- 2202.

- Saxena, S., Brody, A. L., Schwartz, J. M., & Baxter, L. R. (1998). Nearoimaging and frontal- subcortical circuitry in OCD. British Journal of Psychiatry (173Supplement), 35, 26-38.

- Schwartz, J., & Andrasick, D. (2003). Biofeedback. Guilford Press.

- Silverman, J. S., & Loychik, S. G. (1990). Brain- mapping abnormalities in a family with three obsession- compulsive children. Journal of Neuropsychiatry & Clinical Neurosciences, 2, 319- 322.

- Simpson, N. B., Tenke, C. E., Towey, J.B., Liebowitz, M. R., & Bruder, G. E. (2000). Symptom provocation alters behavior ratings and brian electrical activity in OCD: A preliminary study. Psychiatry Research, 95(2), 149-15555.

- Sterman, M. B. (2000). Basic concepts and clinical findings in the treatment of seizure disorders with EEG operant conditioning. Clinical EEG, 31 (1), 45- 55.

- Sterman, M. B. (1996). Physiological origins and functional correlates of EEG rhyth mic activities: Implications for self-regulation. Biofeedback and Self-Regulation, 21 (1), 3-49.

- Sterman, M. B., Wywricka, W., & Roth, S. R. (1969). Electrophysiological correlates and neural substrates of alimentary behavior in the cat. Annals of the New York Academy of Science, 157, 723-739.

-Sterman, M.B. (2000) ‘EEG Markers for Attention Deficit Disorder: Pharmacological and Neurofeedback Applications’, Child Study Journal 30(1): 1–24.

-Sternberger, L. G. & Burns, G. L. (1990). Obsessions and Compulsions: Psychometric Properties of the Padua Inventory with and American Population, Behavior, research and Therapy, 28, 4, 341-345.

- Swedo, S. E., Pletrini, P., Leonard, H. J., et al. (1992). Cerebral glucose metabolism in childhood – Onest OCD: Revisualization during pharmacology. Archives of General psychiatry, 49, 690- 694.

- Swedo, S. E., Schapiro, M. G., & Grady, C. L. (1989). Cerebral glucose metabolism in childhood onest OCD. Archives of General Psychiatry, 46, 518- 523.

- Szesko, P. R., Robinson, D., Alvir, J. M., Bilder, R. M., et al. (1999). Orbito- frontal and amygdale volume reductions in OCD. Archives of General psychiatry, 56(10), 913- 919.

-Tannen, M. (2005). Couses of OCD Remain a Mystery.


خرید و دانلود پروژه تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک در مقایسه با درمان دارویی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری - عملی.


پروژه بررسی و مقایسه نگرش مردان و زنان مجرد معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم

پروژه بررسی و مقایسه نگرش مردان و زنان مجرد معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش87  صفحه

 

چکیده:

از آنجائی که ازدواج یک امر مسلم و حیاتی برای انسانها می باشد، بنابراین، بدون استثنا معلولین نیز حق ازدواج کردن را دارا می باشند.بنابر ضرورت این امر، پژوهشگر پژوهشی در زمینة بررسی نگرش افراد معلول در رابطه با ازدواج با افراد سالم را انجام می دهد.جامعه آماری این پژوهش شامل 40 نمونه می باشد که تشکیل می شود از 20 مرد و 20 زن مجرد معلول، پژوهشگر برای بررسی پژوهش خود و فرضیه را ارائه می نماید.

1-بین نگرش زنان و مردان معلول در زمینه ایجاد ارتباط زناشوئی با افراد عادی تفاوت وجود دارد.

2-نوع معلولیت افراد معلول در تمایل آنان به ازدواج با افراد عادی تاثیر دارد.

پس از تحقیق و بررسی در زمینه نگرش افراد معلول در رابطه با ازدواج با افراد سالم که توسط پرسشنامه ای خود ساخته انجام شد، نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین نگرش مردان و زنان معلول تفاوتی وجود ندارد زیرا با توجه به عدد بدست آمده از آزمون t غیر همتا و مقایسة آن با t جدول در سطح %5 مشاهده می شود که t محاسبه کوچکتر از t جدول می باشد و در نتیجه فرضیه تحقیق رد و فرض صفر تائید می شود و همچنین نوع معلولیت نیز در نگرش آنان برای ازدواج هیچ گونه تاثیری ندارد زیرا معلولین مهمترین مانع را در امر ازدواج احساس حقارت و سربار بودن برای فرد عادیمی دانند.

 

مقدمه:

معلولیت از جمله عوامل و نقایص مختل کننده است که می تواند در تمامی ابعاد زندگی انسان اثر گذاشته و در صورت هدایت نشدن، انسان را به پائین ترین مراحل انسانی اش نازل گرداند.

امروزه واژة معلول به افرادی تعلق پیدا می کند که توانائی پائین تری از حد طبیعی، که ناشی از یک نارسائی کالبد شناختی می باشد را دارا می باشند و در نتیجه مشکلات زیادی در همسان سازی با افراد همسن و سال خود پیدا می کنند.آنچه که باید در تعریف معلولیت در نظر گرفته شود تفاوتی است که بین واژة Handi.capped و کلمة Disability وجود دارد کلمة Disability به معنی نقص،و کلمة Handi.capped بعنوان بی فایدگی اجتماعی معلولیت بیان شده است.در اکثر پژوهشهای مربوط به معلولین کلمة Disability را بیشتر به کار برده اند تا، بار ارزشی Handi.capped را دارا نباشد.

بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، معلول فردی است که در اثر ضایعات ارثی، بیماری و یا حوادث و یا کهولت قسمتی از امکانات بدنی یا روانی خود را بطور دائم یا موقت از دست داده است و از استقلال فردی او در آموختن و یا کارکردن کاسته شده است.(اسلامی نسب، 1372).

معلولین با توجه به محدودیت های زندگی خصوصی، شخصی و خانوادگی از ویژگی های خاص برخوردار بوده و برای موارد مختلف زندگی اعم از آموزش، اشتغال، همسر گزینی به شیوه های خاص متوسل می شوند به نظر می رسد که متغیر سن و جنس در ازدواج معلول مؤثر می باشد و ظاهراً ازدواج مرد معلول با زن معلول رایج تر می باشد.زیرا بسیاری از خانواده ها کمتر حاضرند که فرد معمولی همسر فرزند سالم آنها باشد. مرد معلول از امکانات انتخاب بیشتری نسبت به زن معلول برخوردار بوده است و می تواند از میان افراد سالم یا معلول همسر خود را انتخاب نماید.اما برای زن معلول محدودیت بیشتری وجود دارد، ضمناً ازدواج مرد معلول با زن سالم در صورتی میسر می شود که او دارای ویژگی هایی از قبیل، سن بالا، خانواده با وضعیت اقتصادی پائین و نیز نازیبائی باشد.

بین معلول مادر زادی و معلول غیر مادر زادی از لحاظ موفقیت در انتخاب همسر تفاوت دیده می شود و به نظر می رسد که مشکل معلول مادر زادی در همسر گزینی و ازدواج به مراتب بیشتر از معلول غیر مادر زادی باشد، زیرا احتمال ارثی بودن معلولیت در اثر گذاری آن بر روی فرزندان وجود دارد.  در تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی شیوه های همسر گزینی معلولین، نتایج بدست آمده بیانگر این حقیقت است که، متغیرهای بسیار زیادی در امر ازدواج تاثیر می گذارند  و گاه به عنوان عواملی بازدارنده ایفای نقش می کنند آمار نشان می دهد که حدود 45% از افراد جامعه بر اهمیت تاثیر گذاری معلولیت در امر ازدواج واقف هستند.بنظر می رسد که در میان انواع معلولیت، ناشنوایان شانس بیشتری برای تشکیل خانواده را داشته باشند.

 

فهرست مطالب:

فصل اول

کلیات پژوهش

چکیده

1مقدمه

 2بیان موضوع پژوهش و ضرورت اهمیت آن

3 اهمیت موضوع در پژوهش این است

4هدف پژوهش

5سئوال های پژوهش

6 فرضیه پژوهش

7متغیرهای پژوهش

8تعاریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم

گستره نظری پژوهش

1-2 تاریخچه معلولیت(از گذشته تا کنون)

2-2 انواع معلولیت1

ناشنوایی

32 گروه بندی معلولین جسمی

42 انواع فلج مغزی

5 – 2 مشکلات روانی – اجتماعی معلولین

62 خدمات توانبخشی برای معلولین

7 – 2 مناسب سازی شهری برای معلولین

 – ازدواج و کارکردهای ان

9 – 2 – معلولیت و ازدواج

فصل سوم

روش پژوهش

2 – 3 نمونه و روش نمونه گیری

3-3 شیوه جمع آوری اطلاعات

43 ابزار اندازه گیری

فصل چهارم

روش تجزیه و تحلیل نتایج آماری

روش آماری

شکل24،نمودار دایره ای

تحلیل آماری

فصل پنجم

بحث و بررسی و تفسیر نتایج

15بحث و نتیجه گیری

2 – 5 – نتیجه گیری نهایی

35 – محدودیت ها

45 پیشنهادها

منابع

 

فهرست جداول:

جدول 1 – 4،نمره های خام دور گروه مردان و زنان

جدول 2 – 4، نتایج درصدی پاسخ های داده شده به سوال 15 توسط مردان

شکل 3-4، نمودار ستونی مقایسه نتایج داده شده توسط زنان و مردان به سؤال شماره 15

جدول 44، نتایج درصدی پاسخهای داده شده به سؤال 9 توسط مردان و زنان

جدول 54، نتایج درصدی پاسخ های داده شده به سؤال 10 توسط مردان و زنان

جدول 6 – 4، نتایج درصدی پاسخ های داده شده به سؤال 11 توسط مردان و زنان

 

منابع ومأخذ:

اسلامی نصب ، علی (1372) . روان شناسی جانبازی و معلولیت . انتشارات صفی علیشاه .

حلم سرشت ، پریوش و دل پیشه ، اسماعیل (1371).توانبخشی و بهداشت معلولین . انتشارات چهر .

ساروخانی ، باقر (1375) . مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده . انتشارات سروش اصفهان .

شریفی ، حسن پاشا(1371). روشهای آماری در روان شناسی ، علوم تربیتی ، اجتماعی و ... ( علوم رفتاری ) . انتشارات دانا .

صانعی ، صفدر (1349) . بهداشت ازدواج از نظر اسلام . انتشارات بهار .

کلدی ، محمد رضا (1375) و پایان نامه کارشناسی بررسی مشکلات زناشویی معلولین .

نامنی ، محمد رضا (1363) . سیری گذرا در آموزش و بهزیستی معلولین بینایی . تهران : چاپ رودکی .

هالاهان ، دنیل ، پی وکافمن ، جمیز ، ام (1373) . کودکان استثنایی . ترجمه جوادیان ، مجتبی . مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی . 



خرید و دانلود پروژه بررسی و مقایسه نگرش مردان و زنان مجرد معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم


پروژه مقایسه ویژگی های شخصیتی (درون گرایی و برون گرایی) پسران سیگاری و غیر سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی

پروژه مقایسه ویژگی های شخصیتی (درون گرایی و برون گرایی) پسران سیگاری و غیر سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 78 صفحه

 

مقدمه:

پیچیدگی شخصیت وجودی انسان آنچنان است که بشر در طول هزاران سال تحقیق و تفحص و کاوش و دست یابی به پیچیده ترین مجهولات زندگی و محیط هنوز به ابتدائی ترین موضوعات انسانی مثل چگونه دیدن، چگونه شنیدن، ماهیت احساس و ماهیت ادراک و ... دست نیافته است. شاید اشاره آیات قرآنی که خطاب به رسول اکرم (ص) می فرماید:

شاید پراکندگی نظرات شخصیتی نیز معلول این پیچیدگی مفهوم شخصیت انسانی است که علاوه بر نظریات کهن قبل از میلاد مثل نظریه بقراط (384 ق.م) و یا کنفسیوس چینی و یا بودا و یا آیین ذن در چین و نیز دیدگاه اسلام و عرفان به مبانی نظری شخصیت در قرون اخیر به نظریات جدیدی در باره ی شخصیت مثل نظریه فروید، نظریه یونگ، نظریه آدلر،نظریه هورنای، نظریه موری، نظریه کرچمر و نظریه شلدون ویا رفتار گرایان و یا اجتماع گرایان و زیست گرایان و غیره برخورد می کنیم.(شاملو 1372)108

آیا نظریات ذکر شده در گذشته غلط بوده و یا نظریات جدید روانشناسی را باید رو کرد، طبیعی است که همه نظریه های قدیمی و جدید درباره ی نظریات شخصیت قابل احترام هستند و در جای خود بسیار سودمندند.

مثلا چون در قرون قبل از میلاد مسیح به چهار عنصر آب، خاک، باد و آتش شدیدا معتقد بودند و بصورت کلی همه ی طبیعت و محیط و ساختار زندگی را معلول این 4 ماده و وجود می پنداشتند. شخصیت را نیز حاکی و ناشی از عناصر چهارگانه می پنداشتند و کسی که درصد بدنش از خاک بیشتری است سودایی و اگر از آب بیشتری است بلغمی و اگر از باد بیشتری است ومدمی و اگر از آتش بیشتری است صفراوی مزاج است.

و اگر ترکیبی متعادل از آنها است دارای شخصیتی متعادل است.در نظریات مختلف دیگرکه مبتنی بر اصول زیست و اجتماع و ویژگی های فردی و خانوادگی و ... قرار دارد هر صاحب نظری از یک منظر به شخصیت توجه کرده و مطالب بسیار مهم و قابل استفاده ای ارائه نموده اند هرجند همه ی آنها مهم اند ولی همه ی شخصیت انسانی را نمی توانند تعریف و تفسیر کنند و شاید این عدم توانایی و ناکارآمدی مصداق حدیثی باشد که از رسول اکرم (ص) نقل شده است:

هرکس خود را شناخت، خدارا شناخته است که محال بودن این شناخت را بازگو می کند .(علی اصغر احدی روانشناس تربیتی صدا)

اما بهرحال عدم دست یابی و معرت کامل به شخصیت انسانیدلیلی نمی باشد که انسان دست از شناخت و بررسی بردارد و می تواند از زوایای مختلف به ابعاد پچیده وجودی انسان دست پیدا کند.

یکی از عناصر و ویژگی های بسیار مهم انسانی که توسطاغلب روان شناسان مثل یونگ و آسینک(آیزنک) و دیگران مورد تائید قرار گرفته است بحث درون گرایی و برون گرایی انسانهاست. درون گرایی و برون گرایی صفتی است در افراد که عمده شخصیت رفتاری و احساسی و انگیزشی و ادراکی و هیجانی فرد متوجه درون و دنیای درونی خود و یا متوجه مسائل و امور بیرونی و محیطی است. که در فصل دوم به تفضیل توضیح داده شده است.

نکته مهم دیگر که اساس تحقیق حاضر است این است که روشن و تبیین کنیم که ویژگی های افراد برون گرا و درون گرا نزد افراد سیگاری و غیر سیگاری چه تفاوت ها و شباهت هایی دارد. که این افراد شامل دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی  واحد ابهرد نظر گرفته شده است، با این امید که نتایج و یافته های این تحقیق برای خوانندگان قابل استفاده و گامی د تحقیقات بعدی قرار گیرد.

 

فهرست مطالب:

فصل اول :  مقدمه 

مقدمه

بیان مساله

اهداف تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

تعاریف مفهومی و عملیاتی

تعاریف عملیاتی

فصل دوم :  پیشینه ی پژوهش 

پدید آیی شخصیت 

اصل یکتایی 

ارتباط فعالیت های زیستی و روانی 

برون گرائی و درون گرائی

کنش های روانی 

نظریه یونگ درباره ی بینش 

تیپ های هشت گانه 

شخصیت 

در مورد صفات شخصی 

به میان آمدن شخصیت 

دید روانشناسی مدرن علمی امروز 

تئوریهای تکامل 

تئوری پیاگیتس 

شخصیت یعنی چه 

فصل سوم :  روش تحقیق 

روش آماری مربوط به فرضیه 

روش جمع آوری اطلاعات 

طرح تحقیق 

ابزار گرد آوری اطلاعات 

فصل چهارم :  تجزیه و تحلیل یافته ها

مقدمه فصل چهارم 

تجزیه و تحلیل داده ها 

پراگندگی حجم نمونه در درون گرا و برون گرا

نمودارسیگاری و غیر سیگاری 

تحلیل یافته ها

فصل پنجم :  بحث و نتیجه گیری

نتیجه گیری

مقایسه درون گرایی – برون گرایی میشل گوکلن 

جدول نتایج مقیاس درون گرایی – برون گرایی 

منابع و ماخذ 

 

منابع و مآخذ:

ردیفنویسندهسالترجمهانتشاراتمحل انتشار

1احمدی،سیداحمد1374روانشناسی نوجوانان و جوانان-----مشعلیتهران

2پیرامی،منصور1378خانواده و آسیب شناسی آن-----آیدینتبریز

3دلاور،علی1379روش های آماری در علوم تربیتی-----پیام نورتهران

4ستوده،هدایت الله1376آسیب شناسی اجتماعی-----آوای نورتهران

5سیاسی،علی اکبر1371شخصیت-----دانشگاه تهرانتهران

6شاملو،سعید1372شخصیت-----رشدتهران

7کریمی،یوسف1376روانشناسی تربیتی-----مشر ایرانتهران

8گنجی،حمزه1380ارزشیابی شخصیت-----ساوالانتهران

9منصور،محمود1373شخصیت-----دانشگاه تهرانتهران



خرید و دانلود پروژه مقایسه ویژگی های شخصیتی (درون گرایی و برون گرایی) پسران سیگاری و غیر سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی