عنوان : اصول مسائل اخلاقى در قرآن و روایات
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 20 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
چکیده 3
اصول مسائل اخلاقى در قرآن و روایات 3
نفس و روح انسان داراى سه قوه است 4
نقد و بررسى 5
بازگشتبه اصول اخلاقى در قرآن 7
اصول اخلاقى اسلامى در روایات 10
منابع 19
چکیده :
گروهى از فلاسفه قدیم که از بنیانگذاران علم اخلاق محسوب مىشوند، براى اخلاق اصول چهارگانه قائل بودند; و به تعبیر دیگر، فضائل اخلاقى را در چهار اصل خلاصه کردهاند:
1- حکمت
2- عفت
3- شجاعت
4- عدالت
و گاه خداپرستى را هم به آن ضمیمه کرده و آن را به پنج اصل رساندهاند.
بنیانگذار این مکتب را «سقراط» مىتوان شمرده; او معتقد بود:
...
منابع :
1- سیر حکمت در اروپا، ج 1، ص 18 (با کمى تلخیص).
2- المهجة البیضاء، جلد 5، ص96 و97.
3- بحارالانوار، جلد 75، ص 81، حدیث 68.
4- براى توضیح بیشتر این فرمانهاى دهگانه که در آیات سه گانه فوق آمده است، در تفسیر نمونه، ذیل همین سه آیه، جلد ششم، صفحه 28 به بعد مراجعه فرمایید.
5- توجه داشته باشید که تعداد امورى که در این روایت آمده 78 موضوع است ولى با توجه به این که خیر و شر موضوع مستقلى در برابر امور دیگر نیست، بلکه جامع در میان آنها است; به علاوه ایمان و کفر و تصدیق و تکذیب مربوط به اصول عقائد است، این سه مورد از مجموعه جدا مىشود و باقیمانده همان هفتاد و پنج موضوع خواهد بود.
6- اصول کافى، ج 1، ص 20 تا23، حدیث 14.
7- کلمات قصار نهجالبلاغه، کلمه 31 (با تلخیص); شبیه این حدیث درباره شعب چهارگانه کفر، در اصول کافى، جلد 2، ص 391 (باب دعائم الکفر و شعبه) آمده است.
8- غرر الحکم.
9- تحف العقول، ص 264.
10- بحارالانوار، ج36، ص 358.
11- و 12- غررالحکم.
13- اصول کافى، ج 2، ص 240.
14- اصول کافى، ج 2، ص289.
15- بحار، ج69، ص 105، ح3.
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
عنوان : مکتب هاى اخلاقى و دیدگاه قرآن
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 23 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
★ تحقیق دارای نتیجه گیری است .
فهرست :
مکتبهاى اخلاقى 3
اخلاق در مکتب خداپرستان 5
اخلاق مادیگرى 5
اخلاق از دیدگاه فلاسفه عقلى 6
اخلاق در مکتب غیرگرایان! 6
اخلاق از دیدگاه وجدان گرایان 7
نکتهها 8
اخلاق و نسبیت 8
تاثیر متقابل «اخلاق» و «رفتار» 14
تاثیر متقابل اخلاق و عمل در احادیث اسلامى 18
اخلاق فردى و اجتماعى 20
نتیجه 21
منابع 22
مقدمه :
در علم اخلاق مکاتب فراوانى است که بسیارى از آنها انحرافى است و به ضد اخلاق منتهى مىشود، و شناخت آنها در پرتو هدایتهاى قرآنى کار مشکلى نیست; قرآن مىگوید:
وان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ذالکم وصاکم به لعلکم تتقون (سوره انعام، آیه153)
آیه فوق که بعد از ذکر بخش مهمى از عقائد و برنامههاى عملى و اخلاقى اسلام در سوره انعام آمده، و مشتمل بر فرمانهاى دهگانه اسلامى است، مىگوید: «به آنها بگو این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید و از راههاى مختلف (و انحرافى) پیروى مکنید که شما را از راه حق دور مىسازد; این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش فرموده تا پرهیزگار شوید!»
مکتبهاى اخلاقى همانند سایر روشهاى فردى و اجتماعى از «جهانبینى» و دیدگاههاى کلى درباره جهان آفرینش سرچشمه مىگیرد و این دو، یک واحد کاملا به هم پیوسته و منسجم است.
آنها که «جهانبینى» را از «ایدئولوژى» (و «هستها» را از «بایدها») جدا مىسازند و مىگویند رابطهاى بیناین دونیست زیرا جهانبینى و هستها از دلائلمنطقى و تجربى سرچشمه مىگیرد در حالى که«بایدها» و «نبایدها» یکسلسله فرمانها و دستورها است، از یک نکته مهم غفلت کردهاند، و آن اینکه: فرمانها و «بایدها» هنگامى حکیمانه است که رابطهاى با«هستها» داشتهباشد، وگرنه امور اعتبارى بىمحتوا و غیرقابل قبولى خواهد بود.
در اینجا مثالهاى روشنى داریم که این مطلب را کاملا باز مىکند: هنگامى که اسلام مىگوید: «شراب نخورید!» و یا قوانین بینالمللى مىگوید: «مواد مخدر ممنوع است!» اینها فرمانهاى الهى یا مردمى است که بىشک از یک سلسله هستها سرچشمه گرفته; زیرا، واقعیت عینى چنین است که شراب و مواد مخدر تاثیر بسیار مخربى در روح و جسم انسان دارد به گونهاى که هیچ بخشى از آن، از شر این مواد ویرانگر در امان نیست; این واقعیت، سبب آن باید یا نباید مىشود.
این که مىگوئیم احکام الهى از مصالح و مفاسد سرچشمه مىگیرد، درست اشاره به همین رابطه است، و این که مىگوئیم «کلما حکم به العقل حکم به الشرع; هر کارى را عقل حکم به خوبى یا بدى آن کند، شرع نیز مطابق آن فرمان مىدهد!» نیز اشاره به وجود رابطه تنگاتنگ میان واقعیتها و احکام (بایدها و نبایدها) مىباشد.
و این که در مجالس قانونگذارى در جوامع بشرى مىنشینند و پیامدهاى فردى و اجتماعى هر پدیدهاى را بررسى و بر اساس آن قانون وضع مىکنند نیز دقیقا در همین راستا است.
کوتاه سخن این که، محال استیک حکم حکیمانه بىارتباط با واقعیتهاى موجود در زندگى بشر باشد; در غیر این صورت، حکم و قانون نیستبلکه گزافهگوئى و خرافه و قلدرى است; و چون واقعیتیکى بیش نیست طبیعتا راه مستقیم و محکم و قانون صحیح هم بیش از یکى نمىتواند باشد و این مساله سبب مىشود که ما تمام تلاش و کوشش خود را براى پیدا کردن واقعیتها و احکام و قوانین نشات گرفته از آن به کار گیریم.
از آنچه در بالا گفته شد رابطه دیدگاههاى کلى در مجموعه هستى و آفرینش انسان، با مسائل اخلاقى روشن مىشود و منشا پیدایش مکتبهاى مختلف اخلاقى نیز همین است.
اکنون با توجه به مطالب فوق به سراغ مکاتب اخلاقى مىرویم:
منابع :
1- نهج البلاغه، خطبه 201.
2- نهجالبلاغه خطبه16.
3- اصول کافى، ج 2، باب الذنوب، حدیث 1 ص 268.
4- همان مدرک، حدیث13، ص 271.
5- بحارالانوار، ج 10 ص359.
6- همان مدرک، ص366.
7- خصال، جلد، 1، ص 252.
8- الدر المنثور، ج6، ص326.
9- تفسیر نور الثقلین، جلد 5، ص 531، حدیث23.
10- زندگى در پرتو اخلاق، ص29 تا 31.
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .