نوع فایل: word
قابل ویرایش 310 صفحه
چکیده:
نقد جامعهشناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میآید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمیتوان یک مقطع معین تاریخی و یک محدودهی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سالها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریانهای بسیار در پیوسته است.
یکی از مهمترین این جریانها که پیوندی گسستناپذیر با جامعهشناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخهای از نقد جامعهشناسی میدانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی مینگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.
این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعهشناسی میپردازد و ویژگیهای اصلی آن را جست و جو میکند و مهمترین گرایشهای این گونهی نقد ادبی را معرفی میکند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوههای این رویکرد تحلیل میکند و مناسبات سووشون را با جامعهای که در آن شکل گرفته و نیز جامعهای که روایتش میکند مورد کنکاش قرار میدهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن میرود و در فصل پایانی سووشون از چشمانداز این رویکرد نوآیین و در حال شکلگیری بررسی میشود.
مقدمه:
نقد ادبی در برنامهی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشتهی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گرهگاههای این کاستی نابخشودنی البته در این مجال نمیگنجد. اما این قدر هست که تمرکز بر شاخههای معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایستهی آن، اگر با تطبیق آن رویکردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راهگشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر میآید که به جای توجه به آخرین و تازهترین جریانهای روز، از جریانهای اولیه و پیشین آغاز کرد که جنبهی آموختاری (کلاسیک) افزونتری یافتهاند. اساساً چگونه میتوان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربههای نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعهی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دورهی رمانتیک و آموزههای شلگل و کولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را که سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیقتر این جریانها تنها از رهگذر کاربست آموزهها و شیوههای آنها در آثار ایرانی صورت میپذیرد و ما را از مرحلهی ترجمه به مقام تجربه ارتقا میدهد.
نگارنده با درک مجملی که از این احتیاج مبرم جامعهی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد که «با نخستین قدمهای ناآزمودهی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند کوچک داشته باشد.
آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید میبخشید دم همّت استاد فرزانه دکتر پورنامداریان بود که از پیشگامان برجستهی این میداناند و در شناسایی سنجیدهی شیوههای گوناگون نقد و زیباییشناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی کهن و کاربست آن در آثار کهن و نو چهرهای دوران ساز به شمار میآیند.
به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم که بیگمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است که مستعد و سزامند بررسیهای ادبی از چشماندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریهی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا که از زمان نشر با همهی فراز و نشیبهای اجتماعی، همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آوردهاند، توفیقی که رمانهای انگشت شماری از آن نصیب بردهاند.
از میان شیوههای نقد، رویکرد جامعهشناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن که سووشون از این چشمانداز بسیار تأملبرانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن که نقد جامعه شناختی از شاخههای با سابقه و گستردهی نقد است که خود بر بسیاری از شاخههای تازهتر به شیوههای مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یکی از شیوههای نوآیین نقد که انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی که تقریباً شاخهای نورسته است بر این شاخ کهنتر. شاید دقیقتر آن باشد که بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر میتابد که آن را میتوان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.
همین جا به توضیح نکتهای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخشبندی این رساله هم در مقام معرفی رویکردها و هم در مرحلهی تحلیل سووشون بر پایهی رویکردها، آشکارا سهم بسیار افزونتری به نقد جامعهشناختی دادهایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندکی دارد. این مسأله به نظر ما کاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب مینماید، زیرا اولاً نقد جامعهشناختی رویکردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گستردهتر، با سابقهتر و پیچیدهتر و فربهتر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانکه یادآور شدهایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و کمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن میپردازد، حتی به نظر میآید که این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند همپای رویکردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأملبرانگیز طرح شود.
ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه که پیشتر بر آن تأکید کردیم و با قرائت ما از سووشون همخوان بود، بیشتر در حد و اندازهی یکی از شیوهها و زیر گروههای نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با کلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمینمود.
ثالثاً سووشون آشکارا دایرهی گفت و گوی بسیار فراختری با نقد جامعهشناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیلهای جامعهشناسی میانجامد.
بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعهشناختی پرداختیم که البته به مقتضای حد متعارف رسالههای دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. کوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانیترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تکوین این نقد را از نخستین تأملات پراکنده و خام تا جریانهای جدی و گستردهی سدهی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریانهای عمده از اندیشگران و فعالان برجستهی این رویکرد یاد کردیم. از آن میان از سه تن به واسطهی اهمیت و دورانسازی آموزههایشان با تأکید و تفصیل افزونتری سخن گفتیم: لوکاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).
پس از آن با این چشمانداز به سراغ سووشون رفتیم و کوشیدیم ربط و نسبتهای گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دورهای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و میتوان با توجه به لایههای نمادین و شبکههای اشارات روایت تا آن جا پیش رفت که رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشتههای دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(
در معرفی نقد فمنیستی با آن که ناگزیر از معرفی جریان عام و عمدهی فمنیسم بودهایم، بیشتر به رهیافتهایی تکیه کردهایم که در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی میتوانند داشت. از اشاره به این نکته نیز پروا و پرهیز نکردهایم که این رویکرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوهای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمیآید. به گمان ما هنوز در میانهی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیدهترین تأملات از آن نویسندهی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد که در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفهای و متعارف کلمه منتقد و محقق نبود و خود واژهی فمنیسم را خوش نمیداشت و به کار نمیگرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)
سرانجام سووشون را از این زاویه نگریستهایم که این رمان به عنوان نخستین رمانی که نگاشتهی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایتهای دیگر متمایز است؟روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش میدهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد میکنند؟و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را میتوان نقادی کرد ونقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)
اشاره به چند نکته ضروری مینماید:
1ـ ارجاعها و پانوشتها که گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصلهای دوم و چهارم استثنایی قائل شدهایم. به علت ارجاعات مکرر به سووشون و امکان دسترسی آسانتر و سریعتر به آن قسمت از روایت، شمارهی صفحهی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.
2ـ کوشیدهایم داوری ما دربارهی سووشون جنبهی توصیفی داشته باشد و از ستایشهای پرشور و احساسی اجتناب کردهایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور کلیشهای محک زدن و تعیین ارزش نبوده است.
3ـ تحلیل داستان سیاوش را که در فهم لایههای نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه کردهایم.
این پایاننامه با همهی کاستیها اگر تا اندازهای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است که افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد کوچک خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دکتر تقی پورنامداریان که نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلکه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نکردند.
استاد ارجمند دکتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاورهی این پایاننامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.
مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم که در یادآوری نکتهها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛دکتر مسعود جعفری، دکتر جابر عناصری، دکتر علی محمدشاهسنی، دکتر عبدالله حسنزاده، محمد یکهدهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.
به ویژه از دوست و همسر مهربانم دکتر حمیدرضا توکلی سپاسها دارم که اگر همراهیها و تشویقهای ایشان نبود، این رساله هیچگاه سرانجام نمییافت. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.
فهرست مطالب:
فصل اول
معرفی رویکرد جامعهشناسی
پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین
چشمانداز تاریخی جامعهشناسی ادبیات
هنر و جامعه: همزادان دیروز
پیشینهی گره خوردگی مطالعات ادبی با مسائل اجتماعی
تکوین و تکامل جامعهشناسی ادبیات
تأثیرها و امتزاجهای جامعهشناسی ادبیات
الف. رویکرد روانشناختی
ب. نظریه اخلاقی
ج. رویکرد تکوینی و ساختارگرایی
د. صورتگرایی
هـ. زبانشناسی
و. جریانهای تازهتر: فمنیسم و پسا استعماری
از نظریهی ادبی جامعهشناختی تا جامعهشناسی نظریههای ادبی
مارکسیسم و جامعهشناسی ادبیات
مارکسیسم و نظریهی ادبی
مارکس و انگلس سرچشمههایی پویان
چند مفهـوم کلیـدی
الف: زیربنا و روبنا
ج ـ تعهد و التزام
د ـ رابطهی دیالکتیکی هنر و جامعه
جامعه و نویسنده
روح زمانه و ذوق عمومی
نویسنده و روح زمانه
اثرپذیری جامعه از ادبیات
پیوند جامعه و ادبیات دربوتهی نقد
هـ ـ ایدئولوژی
و ـ هژمونی
معرفی سه شخصیت شاخص در نقد جامعهشناسی
الف. لوکاچ و رئالیسم اجتماعی
ب) لوسین گلدمن و ساختارگرایی تکوینی
ج ـ میخائیل باختین و منطق گفت و گویی
پینوشتها و یادداشتهای فصل اول
فصل دوم
نقد جامعه شناختی سووشون
پیش درآمد
بخش اول: سووشون در نخستین دیدار
الف . مکانهای مقدس
1ـ باباکوهی
2ـ هفت تن
3ـ شاه چراغ
4ـ سیبویه
6ـ کوه مرتاض علی
7ـ خانقاه
گورستان جوانآباد
ب. بناهای تاریخی
1ـ دروازه قرآن
2ـ حافظیه
3ـ ارگ کریمخانی
4ـ خانهی عزت الدولـه
5ـ آبانبار وکیل
ج. باغها و تفریحگاهها
1ـ باغ تخت
2ـ باغ رشک بهشت
3ـ باغهای مسجد وردی
4ـ باغ خلیلی
5ـ مزارع
د. محلهها
1ـ محلهی یهودیها
2ـ محلهی سردزک
3ـ محله مردستان
4ـ بازار شمشیرگرها
هـ. مکانهای آموزشی و درمانی نوساخته
1ـ مدرسهی انگلیسیها
2ـ مریض خانهی مرسلین
و. اشارات تاریخی
1ـ حضور خارجیها
2ـ جنگ جهانی
3ـ شیوع بیماری تیفوس
4ـ آشفتگیهای داخلی
ز. رسمها و آیینها
مراسم عروسی
پیشههای سنتی
سنتهای ایلی
باورداشتهای مردمی
ضربالمثلها
بخش دوم: روایتی پویان از جامعهای در حال گذار و دگرگونی
الف) جامعهنادلخواه
ب) تحرکات انقلابی
ج) تعامل با سنت
د. نفی و اثبات مذهب
هـ. نظام آموزشی جدید
بخش سوم: تأمل و داوری راوی در روایت جامعه
الف) زری نزدیکترین شخص به راوی
ب) شخصیتها و طبقات اجتماعی وصف شده در سووشون
ج) جایگاه اجتماعی نویسنده
موقعیت اجتماعی نویسنده
نسبت رمان با تجارب شخصی نویسنده
نسبت موقعیت اجتماعی رمان با زمان
د) تعارض نقش آفرینی در خانواده و جامعه
هـ) نگاه راوی به تحول ایران ومسائل مربوط به تجدد و
علل عقبماندگی
بخش چهارم: تأمل در نسبت رمان و جامعه
الف) نوع ادبی سووشون
سووشون و رئالیسم
سووشون و ناتورالیسم
سووشون و سور رئالیسم
سووشون و سمبولیسم
ب) مثلث زمانی روایت سووشون
ج) روایت نمادین سووشون
ـ مجموعه نمادهای مرتبط با سیاووش قصهی گردونه دار پیررمزها و نمادهای امروزین
د) تعامل ساختار سووشون با جامعه
یادداشتها و پینوشتهای فصل دوم
فصل سوم
معرفی رویکرد فمنیسم
رویکرد فمنیستی نقد ادبی
فمنیسم در قلمرو نقد ادبی
بخش بندی نقد فمنیستی
پی نوشتها و یادداشتهای فصل سوم
فصل چهارم
نقد فمنیستی سووشون
الف) روایت زنانه
ب) روایت نقادانه
3- نقد فمنیستی روایت
یادداشتها و پینوشتهای فصل چهارم
منابع و مأخذ:
فصل اول
1- آرنولد هاورز، تاریخ اجتماعی هنر، ترجمهی ابراهیم یونسی، خوارزمی، 1370، ص37و28/1
2- ارنست فیشر، ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی، ترجمهی فیروز شیرانلو، بینا، چ2، 1348، ص24
3- ا.ح آریانپور، جامعهشناسی هنر، انجمن کتاب دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، چ3، 1354، ص10
4- تاریخ اجتماعی هنر، 31/1
5- ریچارد هارلند، درآمدی تاریخی بر نظریهی ادبی از افلاتون تابارت، ترجمهی گروه ترجمهی شیراز: علی معصومی و شاپور جورکش، چشمه، 1382، ص141
6- روژه باستید، هنر و جامعه، ترجمهی غفار حسینی، توس، 1374، ص63
7- لوین، ل، شوکینگ، جامعهشناسی و ذوق ادبی، ترجمهی فریدون بدرهای، توس، 1373، ص12
8- هنر و جامعه، ص164
9- ر.ک ژان ایوتادیه، نقد ادبی در قرن بیستم، ترجمهی مهشید نونهالی، نیلوفر، 1378، ص183
10- عبدالحسین، زرین کوب، نقد ادبی، امیرکبیر، چ 4، 1379، ص 46/1
11- درآمدی تاریخی برنظریه ادبی از افلاتون تابارت، ص156
12- رنه ولک و آوستن وارن، نظریهی ادبیات، ترجمهی ضیاء موحد و پرویز مهاجر، علمی و فرهنگی، 1373، ص101
13- هنر و جامعه، ص49
14- رک. نقد ادبی، ص46/1
15- هنر و جامعه، ص54
16- تری ایگلتون، مارکسیسم و نقد ادبی، ترجمهی اکبر معصومبیگی، دیگر، 1383، ص72
17- درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاتون تابارت، ص144
18- آیزابرلین، متفکران روس، ترجمهی نجف دریابندری، خوارزمی، 1361، ص229
19- درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاتون تابارت، ص147
20- خشایار دیهیمی ( به سرپرستی) نویسندگان روس، نشر نی، 1379، ص310
21- نقد ادبی در قرن بیستم، ص193
22- راجر وبستر، پیش درآمدی بر مطالعهی نظریهی ادبی، ترجمهی الهه دهنوی، ویراستار دکتر حسین پاینده، روزنگار، 1382، ص107
23-نقد ادبی در قرن بیستم، ص212-206
24- درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاتون تابارت، ص224
25- ر.ک، ویلفرد گرین، لیمورگان و دیگران، مبانی نقد ادبی، ترجمهی فرزانه طاهری، نیلوفر، چ3، 1383، ص269
26- نظریه ادبیات، ص101
27- همان، ص112-111
28- نقد ادبی در قرن بیستم، ص183
29- مایکل رایان، نقد سیاسی، ترجمهی حسین علی نوذر، ارغنون، س1، ش4، زمستان 73، ص275
30- یوهانس ویلم برتنز، نظریه ادبی (مقدمات)، ترجمهی فرزان سلجوقی، آهنگ دیگر، 1382، ص108-107
31- مارکسیسم و نقد ادبی، ص32
32- گفتاری دربارهی نقد، ترجمهی نسرین پروینی، امیر کبیر، 1365، ص43
33- آی.ا ریچاردز، اصول نقد ادبی، ترجمهی سعید حمیدیان، علمی و فرهنگی، 1375، ص27
34- مبانی نقد ادبی، ص274
35- ولادیمیر پراپ، ریشههای تاریخی قصههای پریان، ترجمهی فریدون بدرهای، توس، 1371، ص182
36- محمدرضا شفیعی کدکنی، مفلس کیمیافروش (نقد و تحلیل شعر انوری)، سخن، 1372، ص85
37- همان، ص91
38- کیت گرین و جیل لبیهان، درسنامهی نظریه و نقد ادبی، ویراستار دکتر حسین پاینده، روزنگار، 1383، ص415
39- گلن وارد، پست مدرنیسم، ترجمهی قادر فخر رنجبری و ابوذر کرمی، ماهی، 1384، ص26-25
40- پیش درآمدی بر مطالعهی نظریه ادبی، ص267
41- همان، ص268
42- رامان سلدن و پیتر ویدوسون، راهنمای نظریهی ادبی معاصر، ترجمهی عباس مخبر، طرح نو، چ2، 1377، ص98
43- نقد ادبی، ص596/2
44- مبانی نقد ادبی، ص268
45- همان، ص270
46- ر.ک. همان، ص270
47- نظریه ادبی (مقدمات)، ص108
48- مارکسیسم و نقد ادبی، ص18
49- درسنامه نظریه و نقد ادبی، ص193
50- جاناتان کالر، نظریه ادبی (معرفی بسیار مختصر)، ترجمهی فرزانه طاهری، مرکز، 1383، ص172
51- درآمدی تاریخی بر نظریهی ادبی از افلاتون تابارت، ص223
52- نظریهی ادبیات، ص117
53- مارکسیسم و نقد ادبی، ص22
54- ژرژ سمپرون: «ادبیات و نیروهای حاکم بر جامعه»، وظیفهی ادبیات، ترجمه و تدوین ابوالحسن نجفی، زمان، چ2، 1364، ص117
55- همان، ص122
56- مارکس رافائل، سه پژوهش جامعهشناسی هنر (پرودون، مارکس، پیکاسو)، ترجمهی اکبر معصوم بیگی، آگه، چ2، 1383، ص35
57- ژان پل سارتر، ادبیات چیست؟، ترجمهی ابوالحسن نجفی و مصطفی رحیمی، زمان، چ5، 1356، ص122
58- همان، ص37
59- راهنمای نظریهی ادبی، ص97
60- نقد سیاسی، ص215
61- مارکسیسم و نقد ادبی، ص26
62- ایرناریما مکاریک، دانشنامهی نظریههای ادبی معاصر، ترجمهی مهران مهاجر و محمدنبوی، آگه، 1384، ص410
63- ر.ک. نقد ادبی، ص686-685/2
64- مارکس در 1848 به اتفاق فردریش انگلس ـ کارخانهدار ثروتمند و جوان ـ بیانیهی کمونیست رانوشت. شاید در تاریخ عقاید و اندیشهها هیچ همکاری دیگری از باب اهمیت به پای اشتراک مساعی مارکس و انگلس در سالهای بعد نرسد. برای اطلاعات بیشتر ر.ک، برایان مگی، فلاسفهی بزرگ، ترجمهی عزتالله فولادوند، خوارزمی، چ2، 1377 و ص308
65- پیش درآمدی بر مطالعهی نظریه ادبی، ص98
66- راهنمای نظریهی ادبی معاصر، ص99
67- نظریه ادبیات، ص115
68- راهنمای نظریه ادبی معاصر، ص100
69- نظریهی ادبی (مقدمات)، ص111
70- مارکسیسم و نقد ادبی، ص28
71- همان، ص40
72- نظریه ادبی (مقدمات)، ص121
73- هنر و جامعه، ص58
74- دانشنامهی نظریههای ادبی معاصر، ص410
75- نظریهی ادبیات، ص106
76- نظریهی ادبیات، ص108
77- همان، ص108
78- پیش درآمدی بر مطالعهی نظریهی ادبی، ص97
79- هنر و جامعه، ص172
80- یوری داویدف، هنر و انقلاب، ترجمهی ع. نوریان، شباهنگ، 1358، ص12
81- گفتاری دربارهی نقد، ص44
82- همان، ص46
83- نقد ادبی، ص700/2
84- تقی پورنامداریان، سفر درمه (تأملی در شعر احمد شاملو)، نگاه، 1381، ص49
85- ادبیات و نیروهای حاکم بر جامعه، ص115
86- آلن رب گریه، :«ادبیات تحت تعقیب سیاست»، وظیفهی ادبیات، ص215
87- همان، ص116
88- کلود سیمون،: «نویسنده و سیاست»، وظیفهی ادبیات، ص210
89- ولبور اسکاتو تی اس الیوت، دیدگاههای نقد ادبی، ترجمهی فریبرز سعادت، امیرکبیر، چ 2،1378، ص 23
90- هنر و انقلاب، ص15-14
91- نظریهی ادبیات، ص110
92- مبانی نقد ادبی، ص41
93- راهنمای نظریه ادبی معاصر، 101
94- هربرت مارکوزه: «هنر در جامعهی یک بعدی»، نظارهی هنر، ترجمهی بابک قهرمان، ارشاد، 1382، ص92
95- هربرت رید، هنر و اجتماع، ترجمهی سروش حبیبی، امیرکبیر، 1352، ص17
96- جین فرانکلو، فرهنگ نو در آمریکای لاتین، ترجمهی مهین دانشور، امیرکبیر، 1362، ص193
مارتینس وینیا شاعر کوبایی (پس از پیوستن به حزب کمونیسم) میگوید: «دیگر نمیتوانم شعری مانند آنها که در گذشته سرودهام، بسرایم. نیازی هم به آن ندارم. چه نیازی؟ دیگر مصائب شخصی در نظرم هیچ است، دیگر از آن خویش نیستم. از این پس به حزب و مردم تعلق دارم.» همان، ص164
97- همان، ص194
98- جامعهشناسی هنر، ص90
99- نظریهی ادبیات، ص 103
100-نقد ادبی، ص 43/1
101- درآمدی تاریخی بر نظریهی ادبی از افلاتون تابارت، ص153
102- جامعهشناسی ذوق ادبی، ص20-18
103- همان، ص17
104- همان، ص16
105- خوان گویتسولو،:« قطرهی ملی شما اقیانوس جهانی نیست»، وظیفهی ادبیات، ص238
106- بابک احمدی، ساختار و تأویل متن، مرکز، 1370، ص112/1
107- حسین پاینده، گفتمان نقد (مقالاتی در نقد ادبی)، روزنگار، 1382، ص249-239
108-مسعود جعفری، سیر رمانتیسم در اروپا، مرکز، 1378، ص159
109- ر.ک همان، ص165-160
110- رابرت سه یر و میشل لووتی: «رمانتیسم و تفکر اجتماعی» ترجمهی یوسف اباذری، ارغنون، س1، ش2، تابستان 1373، ص119
111- هنر و انقلاب، ص146
112- جامعهشناسی ذوق ادبی، ص62
113- همان، ص63
114- نظریهی ادبیات، ص109
115- ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی، ص328