فرمت ورد قابل ویرایش
شامل: 91 صفحه
منابع کامل
فساد اداری
در حال حاضر فساد یکی از مسائل مبتلا به اکثر کشورهای جهان است. مطالعه تاریخ تمدنهای قدیم مانند ایران، یونان، روم، چین و هند نشان میدهد که در این تمدنها نیز فساد اداری رایج بوده و نابسامانیهای بسیاری برای جوامع بشری به دنبال داشتهاست به گونهای که منشا برخی ازجنگها، سقوط حکومتها و درهم ریختن جوامع از فساد بودهاست در مجموع فساد در کنار بقیه عوامل از علل مهم فروپاشی تمدنها بودهاست.
فساد اداری که به آن فساد مالی سطح پایین یا سطح خیابانی گفته می شود، همان است که هر روز در برخورد با مدیران عمومی در بخش هایی مانند بیمارستان ها، مدارس، پلیس و گمرک و مواردی از این قبیل رخ می دهدو(نژاد محمد ، 1388، 209-202)
فساد مسیر رشد اقتصادی را با موانع بسیار مواجه می سازد و بر توسعه اقتصادی اثر منفی دارد.این تاثیر بر اقتصاد های باز بیشتر از اقتصادهای بسته است. ( بلک برن ، پوکسیو[1]، 2010)
فساد علاوه بر دیدگاه های نظری و رویکردهای تئوریک، مطالعات متعددی در جهت شناسایی عوامل موثر بر فساد در سطح سازمان ها انجام شده است. با این حال، هنوز هم علل بروز فساد ادار ی ما لی و میزان تأثیرگذاری آن عوامل، نظام مند نشده است (تورگلر[2]، 2006 ، 3) متاسفانه بیش ترمطالعات انجام شده در این حوزه، نیز حول محور عوامل کلان از قبیل عوامل سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بوده و ریش هیابی موضوع در سازما ن های دولتی با لحاظ عوامل مدیریتی و سازمانی موثر در بروز فساد اداری مالی صورت نگرفته یا این عوامل در حاشیه بوده اند (سلدادیو و هان[3]، 2006، 23). لذا خلاء پژوهش های مدیریتی در این زمینه با رویکرد عوامل مدیریتی و سازمانی کاملاً محسوس است. بر اساس آن چه از ادبیات و مبانی نظری و مطالعات و پژوهش های مختلف می توان استفاده کرد ، در این پژوهش فرض گردیده است که عوامل مدیریتی و سازما نی متعدد ی از قبیل عوامل ساختاری، فرهنگ سازمانی، ارتباطات، عوامل روانی، نظام پرداخت ، سیستم نظارت و کنترل و وظایف مدیریتی (برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات ، رهبر ی و هدایت، نظارت و کنترل) در بروز فساد اداری - مالی تأثیر دارند.( عظیمی، 1390، 63)
به اعتقاد اکثر متفکران، فساد یک بیماری انکارناپذیر در همه حکومتهاست و مختص یک قاره، منطقه یا گروه قومی خاصی نمیباشد. فساد در رژیمهای دمکراتیک و دیکتاتوری، اقتصادهای سوسیالیستی، سرمایه داری و فئودال نیز یافت میشود و آغاز اقدامات فساد آمیز مربوط به زمان حال نیست. بلکه تاریخ آن به قدمت جهان است. از این رو قدمت فساد به اندازه قدمت مفهوم دولت است. در واقع هرجا که قدرت و ثروت متمرکز میشود و هر جا دولتی وجود دارد، فساد نیز وجود دارد.(ربیعی، 1383، 15)
در طول تاریخ همواره ارتباط معکوسی بین استفاده صحیح از قدرت و قلمرو گسترش فساد وجود داشته و هنگامی که از قدرت به طور مطلوب استفاده شده فساد کاهش یافتهاست. حکومتها و دولتها از قرنها پیش با مشکل سوءاستفاده کارگزاران دولتی روبرو بوده اند در متون باستانی نیز اشارات متعددی به این پدیده شدهاست نشان میدهد که حکومتها همیشه نگران سوءاستفاده شخصی صاحبمنصبان و کارگزاران دولتی از موقعیت و امتیاز شغلی بودهاند. جرایمی نظیر اختلاس، ارتشاء و جعل و... جرایم جدیدی نیستند و قدمتی به اندازه تشکیل دولت دارند. فراهم شدن موقعیت، منجر به ارتکاب جرم میگردد و مسئولیت و اختیاراتی که طبق قانون به کارمندان دولت تفویض میشود زمینه مساعدی را برای سوءاستفاده فراهم میکند. هزینههای اضافی متعددی که این جرایم به جامعه و دولت تحمیل میکنند باعث شدهاست کارشناسان علوم سیاسی اجتماعی و اقتصادی در دهههای اخیر به پدیدههای تخلفات اداری و ابداع روشهای موثر و کم هزینه برای مقابله با آن توجه نشان دهند.(فرج پور،1383،ص9)
هنگامی که مونتسکیو فیلسوف فرانسوی، در قرن هجدهم نظریه تفکیک قوا را مطرح کرد، هدف وی مبارزه با فساد بود. کارکرد قانوناساسی همواره در این جهت بودهاست که بسهیمشدن در قدرت سازمان دهد تا بر نحوه اجرای آن نظارت داشته باشد و مانع سوءاستفاده از قدرت شود.(سافارونی،1375،31)
شواهد فراوانی وجود دارد مبنی بر این که هر چقدر به پایان سده بیستم نزدیک میشویم، موضوع فساد به عنوان یکی از مسائل فراگیر دهه آخر این قرن، اهمیت بیشتری مییابد(هیود،1381،154) و رویکرد روغنکاری چرخدندههای توسعه برای حل مساله فساد اهمیت خویش را از دست میدهد و این دیدگاه که فساد بیش از هر چیز همچون ماسهای عمل میکند که منجر به اخلال در روند چرخدندههای توسعه میشود، رونق پیدا میکند. بدینترتیب امروزه مبارزه با فساد در صدر شعارهای انتخاباتی قرارگرفته و احزاب رقیب و رقبای سیاسی بدین وسیله از میدان به در میشوند.(ربیعی،1383،13)
اما واقعیت امر این است که امروزه این پدیده در مقایسه بین دو دسته کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه، در بین کشورهای دسته دوم بیشتر و شایعتر است و اکثر مطالعات و بررسیهایی که راجع به فساد صورتگرفته به نحوی به این کشورها مربوط میشدهاست. این کشورها اغلب از ساخت سیاسی شدیداً متمرکز عشیرهای و غیردمکراتیک برخوردارند. دولتهای آسانگیر، تمرکز شدید و بسیار ناکارآمد قدرت سیاسی، سوءاستفاده مقامات دولتی از قدرت سیاسی، سوءمدیریت، سیاسی بودن تخصیص منابع، نظام سیاسی - اقتصادی مبتنی بر افراد، اقتصادهای شدیداً تنظیم شده توسط بوروکراتها، اطلاعات ناقص، عدم تقارن شدید اطلاعات، قوانین ضعیف و ناکارآمد، عقب ماندگی و ناکارآمدی تکنولوژی نظارت و نظام انگیزشی مخدوش، واقعیت اساسی بسیاری از کشورهای در حالتوسعه است که همگی از نشانگرهای فساد هستند.(خضری،1381،211)
در این جوامع با توجه به شرایط بالا نشانههای فساد را به وضوح می توان مشاهده کرد. نشانه هایی همچون:
همه قسمتها و بخشهای دولت تابع و تسلیم در برابر یک عامل اجرایی (حاکم) قدرتمند و غیر پاسخگو قرارگرفتهاند و نمیتوان برای تصمیمگیریها روال منطقی و قابلپیش بینی را ترسیم کرد. سیستم بانکداری، اعتبار و سرمایهای برای اعمال غارتگرانه به حساب میآید. باور عمومی و کلی بر این است که برای کسب و اخذ یک نوع از خدمات (اجتماعی) باید به آن شخص پولی، فراتر از حدود مقرر در قانون بپردازد.یک سیستم غیردمکراتیک یا یک سیستم سیاسی دمکراتیک اما ناکارآمد و غیر موثر حاکمیت دارد.(ربیعی،1383،17)یک رویه و سیستم کنترل و نظارت شدید بر رسانهها و مطبوعات اعمال میشود درصورتی که میتوان از آنها به عنوان یک اهرم نظارت عمومی بهرهجست.رشد اقتصادی ارقام پایینی را تجربه کرده و درآمد سرانه از روند مطلوبی برخوردار نیست. هزینههای نظامی و پلیسی بالا و سنگین و هزینههای اجتماعی کم و پایین است. نسبتهای بدهی فراتر از حد استانداردهای بدهیها بوده و مشخصات سهم بدهیهای خارجی در تولید ناخالص داخلی بالاست.بنابراین جای شگفتی نیست که اغلب پژوهشگرانی که روی پدیده فساد (سیاسی) مطالعه می کنند، در زمینه کشورهای جهانسوم و در حالگذار متخصص اند.(دلاپورتا،1375 ،18)
[1] - blackburn & puccio
[2] - Torgler
[3] - Selalyo and Haan