مبانی نظری و پیشینه القای خلق مثبت و افزایش امید
35 صفحه
همراه با منابع
1-2 مقدمه. 15
2-2 نگاهی بر پیشینه ی امید. 17
3-2 تعریف امید. 19
4-2 نظریه امید اسنایدر. 19
1-4-2 ابعاد امید در نظریه اسنایدر. 20
1-1-4-2 اهداف.. 20
2-1-4-2 تفکر گذرگاه )مسیر های رسیدن به هدف(. 21
3-1-4-2 تفکر عامل.. 21
2-4-2 نقش موانع در پرورش امید. 22
3-4-2 ناامیدی در نظریه امید اسنایدر. 23
5-2 رشد امید. 24
6-2 تفاوت امید و خوش بینی.. 25
7-2 خوش بینی، امید و سلامتی.. 26
8-2 راهکارهای تقویت امید. 27
9-2 اهمیت افکار و اندیشه انسان.. 28
1-9-2 انوع افکار و اندیشه انسان.. 28
2-9-2 افکار مثبت انسان.. 28
3-9-2 افکار منفی انسان.. 29
10-2 نگاهی بر پیشینه خلق و تعریف آن.. 29
11-2 تفاوت خلق و هیجان.. 32
12-2 روش های القای خلق.. 34
1-12-2 تقسیم بندی ثایر از روش های القای خلق.. 34
2-12-2 تقسیم بندی وسرمن(1966) از روش های القای خلق.. 35
13-2 تکنیک های تصویر سازی ذهنی.. 37
14-2 مبانی عملی موضوع پژوهش.... 38
1-14-2 پژوهش های انجام شده در خارج از کشور. 38
2-14-2 پژوهش های انجام شده در داخل کشور. 41
مبانی نظری و پیشینه تاثیر موسیقی درمانی بر کاهش لکنت و اضطراب کودکان
55 صفحه
همراه با منابع
تعریف موسیقی و موسیقی درمانی
هنردرمانی یکی از شیوه های رایج است که در گذشته مورد استفاده بوده است و با توجه به کامل نبودن اثر بخشی درمان دارویی و توجه روزافزون به روش های غیردارویی، هنردرمانی به ویژه موسیقی درمانی به عنوان یکی از شیوه های رایج درمان مورد توجه قرار گرفته است. (به نقل از خرم آبادی و همکاران،1391). در واقع می توان گفت موسیقی شکلی از هنر است که احساس، ادراک و شناخت را بدون تکلم و زبان منتقل می کند. استفادة بشر از موسیقی، امری آسان و قابل دسترس بوده است، چون ریتم و ملودی، به عنوان دو رکن اساسی موسیقی، در سرشت انسان وجود داشته است (میرشاهی، 1385).
موسیقی درمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگری با زندگی روزمره مردم آمیخته و با نیاز و احساس آن ها عجین شده است. به طوری که همان خواب و خوراک، خواندن و نیز در هر مکان و محفلی دیده و شنیده می شود. اما علت گرایش و علاقة مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است که مجذوب موسیقی است. ذات محرک موزون موسیقی با فطرت وحدت طلب آدمی پیوندی ناگسستنی دارد. پیوندی که در همة دوره ها و مراحل تمدن بشری در میان همه اقوام دید می شود و گسستگی از آن غیر ممکن است. در مقاطع محدودی از زمان، برخی فرهنگ ها به لحاظ انحطاط و یا آشفتگی استنباط کوشیدند از آن برحذر باشند، اما در عمل موفق نبوده اند و در عوض بنا بر نیاز فعال روانی طبع بشری به استفاده مطلوب از آن معترف گشته اند. طبیعت آدمی چه در اساس بیولوژیک و چه در ساختار روانی، مسیری آهنگین و رو به جلویی را می پیماید و ریتم و هارمونی در ساختمان آن ریشه دارد. به همین لحاظ، مجذوب نظم و هماهنگی و کنش های ریتمیک بیرونی می شود (زاده محمدی ،1388).
انجمن موسیقی درمانی آمریکا (1997) موسیقی درمانی را استفاده از موسیقی برای اهداف درمانی شامل تحدید، ایجاد و تقویت سلامت بدنی ـ روانی تعریف می کند (زاده محمدی، 1388) فرهنگ لغات انگلیسی میراث آمریکا، موسیقی را هنر تنظیم اصوات در زمان، جهت فراهم آوردن ترکیب ممتد و واحد از طریق ملودی[1] و هارمونی[2]، ریتم[3] و طنین [4]تعریف می کند (سناریدر و لیندوکویست[5]، 2006). انجمن موسیقی درمانی استرالیا (1989) تعریف موسیقی درمانی را استفادة برنامه ریزی شده از موسیقی برای اهداف درمانی و رفع نیازهای کودکان و بزرگ سالان که به دلیل اجتماعی، عاطفی، بدنی، ذهنی آسیب دیده اند ارائه می دهد. انجمن حرفة موسیقی درمان گران، موسیقی درمانی را به عنوان ابزار و شبکه های ارتباطی برای ایجاد رابطة متقابل بین بیمار و درمان گر از راه موسیقی و نشانه های موسیقایی تعریف می کند که می تواند هم در وضعیت بیمار و هم در شیوة درمان تغییراتی ایجاد کند. درمان گر با استفاده از ارتباط خلاق موسیقایی در موقعیت درمانی، تجربه هایی بر اساس موسیقی را به وجود می آورد که به اهداف درمانی منجر می شود. (همان)
[1].Melody
[2]. Harmony
[3].Rhythm
[4].Timber
[5].Snarydr and Lyndvkvyst
مبانی نظری و پیشینه آموزش خود کنترلی و پرخاشگری
50 صفحه
همراه با منابع
پرخاشگری
خشم و پرخاشگری هیجان های جهان شمولی هستند که در همه فرهنگ ها دیده می شوند (صادقی و همکاران، 1381). واژه پرخاشگری زیر مجموعه اختلال سلوک[1]، ازریشه لاتین «aggression»، مشتق شده که به معنای پیش رفتن ونزدیک شدن به هدفی می باشد.اما در اصطلاح روانشناسی تعاریف بسیار زیادی برای آن ارائه شده است، ازجمله: پرخاشگری معمولا به رفتاری اطلاق می شود که قصد از آن صدمه رساندن (جسمانی و زبانی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد است. واژه اصلی در این تعریف قصد است (اتکینسون و همکاران،ترجمه براهنی و همکاران،1381).
کریک و کروک پیتر(1995)، پرخاشگری را شامل تمام رفتارهایی می دانند که به قصد صدمه زدن یا آسیب رساندن به دیگران انجام می شود. در این تعریف، صدمات هم شامل صدمات فیزیکی و هم شامل صدمات روانی (صدمه به عزت نفس و موقعیت اجتماعی افراد) می باشد.
هرگونه رفتار(منفعل و فعال) که بوجود آورندۀ هرگونه صدمه ای (فیزیکی و روانی) روی هرنوع هدفی با قصد و بدون قصد و بر روی هر موجودی (زنده یا غیر زنده) باشد، پرخاشگری محسوب می شود. بنابراین رفتار پرخاشگرانه فقط یک عمل فعال مانند کتک زدن نیست، بلکه می تواند شامل یک رفتار کاملاٌ منفعل، مانند ممانعت از انجام کاری هم باشد. موجود پرخاشگری حتماٌ نباید یک موجود زنده باشد، بلکه می تواند یک موجود غیر زنده مانند طوفان شدید، رعد و برق و زلزله هم باشد که ضربات مهلکی بر جان و مال انسان ها وارد می کند(فرانکن[2]،ترجمۀ شمس،1384).
به عقیدۀ بسیاری از محققان و نویسندگان، قصد و نیت در تعریف پرخاشگری از اهمیت خاصی برخوردار است. آنها قصد را اینگونه معنی می کنند:
پورافکاری(1376)، پرخاشگری را اینطور تعریف می کند:اصطلاحی بسیار کلی برای انواع گوناگونی از اعمال همراه با حمله و خشونت. چنین اعمالی را می توان فرض کرد که با یکی از دلایل زیر برانگیخته می شوند: 1- ترس 2- میل به ایجاد ترس 3- میل به پیش بردن عقاید و علائق شخصی.
[1] Conduct disorders
[2] Franken