مبانی نظری و پیشینه آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری

مبانی نظری و پیشینه آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری

مبانی نظری و پیشینه آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری

80 صفحه

همراه با منابع

شیوه های فرزندپروری

پژوهش های مختلف شیوه های فرزندپروری را همراه با تمرین ها و رفتارهای تربیتی خاص آن ایجاد کرده اند . به عقیده اوکاگالی و استرنبرگ ( 1993 ) در ایالات متحده ، علاقه به فرزندپروری و ایجاد رفتارهای مستقل در برابر رفتارهای همرنگی حداقل از دو منبع ناشی می شود : 1- فرضیه کوهن ( 1969 ) مبنی بر این که خودگرایی که لازمه شغل پدر است ، تا اندازه ای در خودگرایی که او در کودکان خود به عنوان یک ارزش می داند انعکاس می یابد . 2- پژوهش پیاژه ( 1965 ) در مورد پیامدهای روابط مبنی بر استقلال در برابر همرنگی بزرگسالان و کودک ، برای رشد شناخت و اخلاق کودکان ( ملک پور ، 1382 ) .

سبک والدینی یک الگوی کلی مراقبت کردن است که بافتی برای رفتارهای تربیتی فرزند – والدین فراهم می آورد ولی به مجموعه ی خاصی از اعمال تربیتی والدین اطلاق نمی شود . رابینسون ، گامبل و بلسکی[1] ، شیوه های فرزندپروری را به عنوان سبکی از پرورش کودک می دانند که در آن ، کودک ظرفیت مورد نیاز را برای رفتار مؤثر با توجه به خصیصه های بوم شناختی در طی دوره های کودکی ، نوجوانی و بزرگسالی کسب خواهد کرد . شیوه های فرزندپروری ، آماده کردن کودک برای قرار گرفتن در راهی است که می باید آن را طی کند و پس از طی مراحل زندگی ، بازگشتی وجود نخواهد داشت . شیوه های فرزندپروری به عنوان یک مجموعه یکپارچه از نگرش های والدین ، اهداف و مقوله هایی از وظایف والدینی ، تعریف می گردد و فرض می شود جوی عاطفی برای ارتباط والد – کودک خلق می نماید . هولدون[2] و میلر[3] ( 1999 ) و روتبام[4] و ویز[5] ( 1999 ) ، مطرح ساختند که تربیت کردن نتیجه یک فرایند دوقطبی است که روابط قوی به هم پیوسته و حضور پدر و مادر و کودک را در بر گیرد ( ود[6] و کندلر[7] ، 2001 ) .

شیوه های فرزندپروری به عنوان یک مجموعه ی کلی از نگرش های تربیتی ، هدف ها و الگوهایی از تمرین های تربیتی تعریف می شود و فرض می گردد که یک فضای عاطفی در ارتباط والد – کودک خلق می نماید و بر اجتماعی سازی کودکان از سوی والدین تاثیر می گذارد ( وود ، ملید[8] ، سیگمن[9] ، وونگ[10] و چو[11] ، 2003 ) . یافته های ملود[12] و همکاران ( 1994 ) و زایاس[13] ( 1994 ) به روشنی نشان می دهد برخی تعاریف از سبک های والدینی ، معانی مختلفی دارد و ممکن است شیوه های فرزندپروری مختلف در گروه های فرهنگی متفاوت ادغام شوند ( بامریند ، 1991 ) .

اگرچه رفتارهای تربیتی خاص از قبیل کتک زدن و سر کودک داد زدن ، ممکن است روی رشد بچه اثر گذار باشد ولی در نظر گرفتن یک رفتار خاص بطور جدا در سبک های تربیتی احتمالاً ما را گمراه خواهد ساخت . برخی نویسنده ها به این توجه نموده اند که تمرین های تربیتی معین در پیش بینی وضعیت مطلوب کودک نسبت به الگوهای گسترده رفتارهای تربیتی والدین اهمیت کمتری دارند . اکثر پژوهش گرانی که سعی می کنند این قلمرو رفتارهای والدینی گسترده را تشریح کنند براساس مفهوم بامریند از سبک والدینی بدان پاسخ می گویند . بامریند سازه سبک والدینی را فصلی از تغییرات نرمال می داند که در تلاش والدین جهت کنترل و اجتماعی ساختن فرزندانشان ایجاد می گردد . دو نکته بنیادی در فهم این تعریف وجود دارد . اول این که سبک والدینی به تشریح تغییرات بهنجار در والدین معنا می شود ، از طرف دیگر تیپولوژی سبک والدینی که بامریند ایجاد کرده رفتارهای والدینی منحرف از قبیل قدرت ورزی را در بر نمی گیرد . دوم این که بامریند فرض می کند که سبک والدینی نرمال پیرامون بافت کنترل دور می زند . اگرچه ممکن است والدسن در چگونگی تلاش برای کنترل یا اجتماعی ساختن فرزندانشان و گستره ی فعالیت هایی که انجام می دهند تفاوت داشته باشند ، فرض می شود که نقش اولیه همه والدین تاثیرگذاری ، آموختن و کنترل کودکانشان است ( بامریند ، 1991 ) .

مقوله بندی والدین به این مربوط می شود که پاسخگری[14] و مطالبه گری[15] آن ها پایین یا بالا است . پاسخگری والدین به گرمی و حمایتگری آنان اطلاق می شود . گستره ای که در آن والدین بطور هدفمند فردیت کودک ، خودگردانی و ابراز وجود در کودک را از طریق همراه شدن با کودک ، حمایت کردن و اکتساب نیازها و خواسته های خاص کودکان پرورش می دهند . مطالبه گری والدینی شامل کنترل رفتاری است . و خانواده ها از طریق پختگی مطالبه ها ، نظارت ، تلاش های منظم و بهزیستی ، با کودکان نافرمان روبرو می شوند ( بامریند ، 1991 ) . بر این اساس سبک های فرزندپروری شامل : دیکتاتورانه[16] ، دموکراتیک[17] و سهل گیرانه[18] می باشد . هر یک از این سبک های والدینی ، ارزش های تربیتی ، تمرین ها و رفتارهای متفاوتی را در بر می گیرند و از نظر میزان پاسخگری و مطالبه گری متفاوت هستند . سبک های والدینی توسط بعد سومی نیز از هم متفاوتند و آن کنترل روان شناختی[19] است . کنترل روان شناختی به تلاش های کنترلی اطلاق می گردد که به زور در رشد هیجانی و روان شناختی کودک اعمال می گردد ( ماربر[20] ، 1996 ) . یک تفاوت کلیدی بین دو سبک دموکراتیک ( قدرت طلبانه ) و دیکتاتورانه ( مقتدرانه ) در کنترل روان شناختی است . در هر دو این سبک ها مطالبه بالا از فرزندان وجود دارد و انتظار دارند فرزندان به طور مناسب رفتار کنند و از قوانین والدین اطاعت نمایند . والدین دیکتاتور ، انتظار دارند فرزندانشان ، قضاوت ، ارزش ها و هدف های آنان را بدون سوال بپذیرند . در حالی که والدین دموکرات ( قدرت طلب ) بازتر هستند و بیشتر از توضیح دادن استفاده می کنند ، بنابراین اگرچه والدین دیکتاتور و دموکرات هر دو کنترل رفتاری دارند ، والدین دموکرات کنترل روان شناختی پایینی دارند در حالی که والدین دیکتاتور گرایش به کنترل روان شناختی بالا دارند،(جورنن ، 2005 ).


[1]-Belsky

[2]-Holden

[3]-Miller

[4]-Rothboum

[5]-Weisz

[6]-Wade

[7]-Kendler

[8]-Meleod

[9]-Sigman

[10]-Wong

[11]-Chu

[12]-Meloyd

[13]-Zayas

[14]-Responsiveness

[15]-Demandingness

[16]-Autoritarian

[17]-Autoritative

[18]-Permissive

[19]-Psychological Control

[20]-Marber



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری


پیشینه و مبانی سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی

پیشینه و مبانی سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی

پیشینه و مبانی سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی

80 صفحه

همراه با منابع

مفهوم کیفیت زندگی مانند مفاهیم اجتماعی یک امر نسبی است و تعریف آن نه تنها در نظر صاحب‌نظران بلکه در نزد هر یک از شهروندان و افراد عادی متفاوت خواهد بود و نمی‌توان به تعریفی مطلق و جهان‌شمولی از آن دست یافت بطوریکه به تعداد مردم دنیا، تعریف در مورد کیفیت زندگی می‌تواند وجودداشته باشد. فارکوهار[1] کیفیت زندگی را یک مفهوم مساله‌ساز و گیج کننده می‌داند چرا که افراد مختلف مسائل را متفاوت درک می‌کنند( به نقل از نوبخت، 1389؛4). لذا دژان و تباویا در تایید این مدعابیان می‌کنند که کیفیت زندگی بطور پیچیده‌ای با آن چه که به زندگی معنا می‌دهد ارتباط دارد و ادراک آنچه که به زندگی معنا می‌دهد در بین افراد متفاوت خواهد بود لذا برای بعضی از افراد زنده بودن مهم است در حالی که برای برخی دیگر داشتن زندگی با معنا، وجود تعاملات و استقلال  دارای اهمیت است ( لینترن و همکاران 2001، به نقل از سعیدی، 1390؛15). بنابراین بنا به ابعاد و ماهیت متفاوتی که این سازه دارد تعابیر متفاوتی از کیفیت زندگی بکار رفته بعنوان مثال اقتصاددانان مفهوم مطلوبیت را به جای کیفیت زندگی بکار می‌برند و یا روانشناسان از اصطلاحات رضایتمندی و شادکامی استفاده می‌کنند. هم چنین کیفیت زندگی به شکل وسیعی با مفهوم رفاه اجتماعی ارتباط پیدا می‌کند. اگر چه در مورد رفاه نیز اتفاق نظر وجود ندارد ولی رفاه مفهومی است که توصیف کننده بهزیستی، تامین زندگی و فقرزدایی است و لذا در ارتباط تنگاتنگی با مفاهیمی چون عدالت اجتماعی قرار می‌گیرد و سیاست‌های رفاهی باید در جهت افزایش بهزیستی و تامین زندگی افراد تدوین شوند.

   اصطلاح کیفیت زندگی یک مفهوم بین رشته‌ای در روان‌شناسی، پزشکی، اقتصاد و جامعه‌شناسی است. نتایج یک پژوهش از سوی موسسه اطلاعات ( ISI) نشان دادند که بین سالهای 1982تا 2005 بیش از 5500 مقاله علمی از اصطلاح کیفیت زندگی استفاده کرده‌اند(‌کاستانزا و همکاران، 2007 ،به نقل از سعیدی،1390؛13).تعاریف وجنبه‌های متفاوتی برای کیفیت زندگی توسط صاحبنظران بیان شده است. کلمه کیفیت زندگی از لغت QUALITY به معنای چگونگی استخراج شد و معنای تحت‌اللفظی آن چگونه زندگی کردن است لذا دربرگیرنده تفاوت‌های ویژه برای هر فرد است که از دیگر افراد متمایز می‌شوند( نراقی، 1357؛12) در دایره‌المعارف او گارداف بورگاتا کیفیت زندگی را این طور تعریف شده است:

« کیفیت زندگی به عنوان درک شخصی فرد در زندگی در ارتباط با اهداف، توقعات ،انتظارات و نگرانی‌های وی تعریف می‌شود. کیفیت زندگی متاثر از متن فرهنگی و سیستم ارزشی که فرد در آن زندگی می‌کند تعریف می‌شود که در یک مفهوم زنجیره‌ای وسیع متاثر از یک مسیر پیچیده است که بوسیله سلامت فیزیکی و موقعیت روانی، سطح استقلال و ارتباطات افراد معنی می‌شود و متاثر از محیط می‌باشد( داکلی و رورک، به نقل از ماشینی، 1385؛56).واحد پژوهش کیفیت زندگی دانشگاه تورنتو(2007) کیفیت زندگی را تحت عنوان میزان لذت فرد از امکانات اساسی زندگی‌اش تعریف می‌کند. کیفیت زندگی سه وجه دارد تحت عناوین« بودن[2]» که از موجودیت فرد بحث می‌کند، «تعلق[3]» که از ارتباط فرد با محیط بحث می‌کند و «‌شدن[4]» که به فعالیت‌های هدفمند فرد برای دستیابی به اهداف و آرزوهایش اشاره دارد(به نقل از گروسی، 1386؛93) و تحقق این مفاهیم و میزان آن گویای کیفیت زندگی خواهد بود. انجمن توسعه اجتماعی او نتاریو در سال 1997 کیفیت زندگی را به عنوان کنش متقابل شرایط عینی و اقتصادی، سلامتی و اجتماعی که توسعه اجتماعی و انسانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد تعریف کرده است.(همان)

[1]- Forquhar

[2] -being

belonginy-[3]

[4]- Becoming



خرید و دانلود پیشینه و مبانی سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی


پیشینه و مبانی آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری

پیشینه و مبانی آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری

پیشینه و مبانی آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری

80 صفحه

همراه با منابع

شیوه های فرزندپروری

پژوهش های مختلف شیوه های فرزندپروری را همراه با تمرین ها و رفتارهای تربیتی خاص آن ایجاد کرده اند . به عقیده اوکاگالی و استرنبرگ ( 1993 ) در ایالات متحده ، علاقه به فرزندپروری و ایجاد رفتارهای مستقل در برابر رفتارهای همرنگی حداقل از دو منبع ناشی می شود : 1- فرضیه کوهن ( 1969 ) مبنی بر این که خودگرایی که لازمه شغل پدر است ، تا اندازه ای در خودگرایی که او در کودکان خود به عنوان یک ارزش می داند انعکاس می یابد . 2- پژوهش پیاژه ( 1965 ) در مورد پیامدهای روابط مبنی بر استقلال در برابر همرنگی بزرگسالان و کودک ، برای رشد شناخت و اخلاق کودکان ( ملک پور ، 1382 ) .

سبک والدینی یک الگوی کلی مراقبت کردن است که بافتی برای رفتارهای تربیتی فرزند – والدین فراهم می آورد ولی به مجموعه ی خاصی از اعمال تربیتی والدین اطلاق نمی شود . رابینسون ، گامبل و بلسکی[1] ، شیوه های فرزندپروری را به عنوان سبکی از پرورش کودک می دانند که در آن ، کودک ظرفیت مورد نیاز را برای رفتار مؤثر با توجه به خصیصه های بوم شناختی در طی دوره های کودکی ، نوجوانی و بزرگسالی کسب خواهد کرد . شیوه های فرزندپروری ، آماده کردن کودک برای قرار گرفتن در راهی است که می باید آن را طی کند و پس از طی مراحل زندگی ، بازگشتی وجود نخواهد داشت . شیوه های فرزندپروری به عنوان یک مجموعه یکپارچه از نگرش های والدین ، اهداف و مقوله هایی از وظایف والدینی ، تعریف می گردد و فرض می شود جوی عاطفی برای ارتباط والد – کودک خلق می نماید . هولدون[2] و میلر[3] ( 1999 ) و روتبام[4] و ویز[5] ( 1999 ) ، مطرح ساختند که تربیت کردن نتیجه یک فرایند دوقطبی است که روابط قوی به هم پیوسته و حضور پدر و مادر و کودک را در بر گیرد ( ود[6] و کندلر[7] ، 2001 ) .

شیوه های فرزندپروری به عنوان یک مجموعه ی کلی از نگرش های تربیتی ، هدف ها و الگوهایی از تمرین های تربیتی تعریف می شود و فرض می گردد که یک فضای عاطفی در ارتباط والد – کودک خلق می نماید و بر اجتماعی سازی کودکان از سوی والدین تاثیر می گذارد ( وود ، ملید[8] ، سیگمن[9] ، وونگ[10] و چو[11] ، 2003 ) . یافته های ملود[12] و همکاران ( 1994 ) و زایاس[13] ( 1994 ) به روشنی نشان می دهد برخی تعاریف از سبک های والدینی ، معانی مختلفی دارد و ممکن است شیوه های فرزندپروری مختلف در گروه های فرهنگی متفاوت ادغام شوند ( بامریند ، 1991 ) .

[1]-Belsky

[2]-Holden

[3]-Miller

[4]-Rothboum

[5]-Weisz

[6]-Wade

[7]-Kendler

[8]-Meleod

[9]-Sigman

[10]-Wong

[11]-Chu

[12]-Meloyd

[13]-Zayas



خرید و دانلود پیشینه و مبانی آموزش زندگی خانوادگی و سبک فرزندپروری


مبانی نظری و پیشینه رابطه ورزش با عزت نفس و شادکامی

مبانی نظری و پیشینه رابطه ورزش با عزت نفس و شادکامی

مبانی نظری و پیشینه رابطه ورزش با عزت نفس و شادکامی

60 صفحه

همراه با منابع

تأثیر ورزش در شخصیت

شخصیت اجتماعی بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است . چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد ، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد باسایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی می نماید (عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳،ص ۲۰ ). جرج کلی از روانشناسان معروف  «شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف می کند .» مطالعات انجام یافته نشان می دهد که ورزشکاران و قهرمانان ،با شهامت و فدا کار می باشند و بر اراده خود تسلط دارند .(کوشافر، ۱۳۸۱ ،صص۱۷۱و۱۷۲ ) بازی و ورزش  پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی می رسانند . پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیم ها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیت های بدنی ،روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک ،که به تصویر بدن معروف است ،تأثیر می گذارد .تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه ی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار می آید .فعالیت حرکتی عموماً فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فراهم می آورند .

 کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربه های پیروزی و شکست  را از سر می گذراند  و این تجربه ها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر می گذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و توانایی های جسمش را افزایش می دهد که این خود ، شخصیت اجتماعی او را نضج می دهد و به وی اعتماد به نفس می بخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور  می گردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران  چیزی بکاهد.(انور الخلولی ، ۱۳۸۳ ،ص ۸۲و ۸۳) .دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای می تواند در ساز گاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد .درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی ، آیزنک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی ، روان رنجوری و روان پریش خویی وجود دارد و برخی از صفات ،حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند.وی می گوید: « تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی می دهد ،زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک ، انتظارات و ارزش ها را تغییر می دهد. » (عبدلی ،۱۳۸۶ ،ص۶۰ و ۶۱).



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه رابطه ورزش با عزت نفس و شادکامی


مبانی نظری و پیشینه انزال زودرس و درمان های روان شناختی

مبانی نظری و پیشینه انزال زودرس و درمان های روان شناختی

مبانی نظری و پیشینه انزال زودرس و درمان های روان شناختی

30 صفحه

همراه با منابع

اختلال انزال زودرس

پاسخ جنسی طبیعی مرد حاصل یک مسیر عصب - فیزیولوزی[1]پیچیده با 4 مولفه­ ی تهییج[2]، اوج[3]، انزال و ارگاسم، و بازگشت می باشد (الشاجی، 2005 ؛به نقل از مک ماهون و اسمالی، 1999). 3 مرحله­ ی روان­ شناختی مشخص برای فرایند انزالی توصیف شده است که شامل خروج[4]، انزال، و اوج لذت جنسی می باشد. در طول خروج، ماهیچه ­های صاف پروستات[5]، وزیکول سمینال[6]و مجاری واس[7]متحمل انقباضات منظم می­ شوند که موجب ریختن مایع منی به داخل پیش­ آبراه خلفی[8]می­ شود (بوهن،2000). در مورد انزال زودرس به نظر می­ رسد که یک کاهشی در منحنی طبیعی انزال به وسیله­ ی یک مرحله تهییج یا سراشیبی با یک مرحله­ ی قله کوتاه شده به دنبال انزال/ ارگاسم و یک مرحله­ ی برگشت سریع[9]وجود دارد (پاین و سادووسکی، 2007). مسترز و جانسون (1966) مطرح کردند که انزال زودرس به عنوان یک اختلال در مرحله­ ی ارگاسم چرخه­ ی جنسی مرد درنظر گرفته می­ شود و هنگامی که مرد نمی ­تواند خود را به اندازه کافی در  مرحله­ ی قله نگه دارد، انزال زودرس رخ می­ دهد. مفاهیمی که عموماً در تعریف این اختلال درنظر گرفته می ­شود عبارتند از: 1- انزال پایدار یا راجعه[10]با حداقل تحریک[11]جنسی قبل از اینکه شخص خواهان آن باشد (به عبارتی فقدان کنترل). 2- انزال قبل از دخول یا مدت کوتاهی بعد از دخول (به عبارتی زمان نهان انزالی کوتاه­ تر از زمان دلخواه می­ باشد). 3- پیامدهای مشخص در قالب مشکل بین فردی و رنج روانی (روزن و آلتوف، 2008). بنابر این معیارهای مورد نظر برای تشخیص انزال زودرس به عنوان یک اختلال عبارت است از 3 بعد فقدان کنترل، نخواستن برای رسیدن به زمان انزال و نارضایتی که می ­تواند فردی یا بین فردی باشد.

توصیف بالینی اختلال انزال زودرس

در نگاه اول به نظر نمی­ رسد که انزال زودرس به عنوان یک مشکل خیلی رنج ­آوری باشد به خاطر این که مانع رهاسازی ارگاسم یا تبادل جنسی نمی­ شود اما با وجود این یکی از شایع­ترین شکایات مردان و اتفاقاً همسرانشان می­ باشد ( آلتوف، 2005؛ به نقل ازلیبلیوم، 2007). و همراه با اثرات سوء عمده­ای روی کیفیت زندگی جنسی و زندگی کلی مردان مبتلا به این وضعیت می­ باشد (شارلیپ، 2004). در حال حاظر 3 سازمان تخصصی - انجمن روان ­پزشکان آمریکا[12]، سازمان بهداشت جهانی[13]و انجمن ارولوژی آمریکا[14]- مجموعه معیارهای تشخیصی جهت تعریف انزال زودرس دارند (مونتاگ،2004؛ سازمان بهداشت جهانی،1994؛ انجمن روان­ پزشکان آمریکا،2000). خصوصیات مشترک[15]مشاهده شده در هر 3 مجموعه برای انزال زودرس شامل زمان نهان انزال، کنترل انزال، و وجود رنج روانی فردی یا بین فردی می­ باشد (آلتوف، 2005؛ به نقل از لیبلیوم، 2007). اطلاعات در مورد کنترل ارادی، رضایت جنسی و رنج روانی ، یک متمایز کننده­ ی مهم بین گروه ­های مبتلا و عدم مبتلا به انزال زودرس است (پاتریک، 2005). رنج روانی بین فردی یا روان شناختی حاصل از انزال زودرس ممکن است کیفیت زندگی مرد و رابطه ­اش با شریکش، اعتماد به نفس و اطمینان به خود را به شدت تحت تاثیر قرار داده و مانع برقراری ارتباط با شریک می­ شود (روزن و آلتوف، 2008). بنابر این می­ توان در توصیف اختلال انزال زودرس علاوه بر معیارهای ذکر شده به پیامدهای روان­ شناخی و اجتماعی در کلیه ­ی ابعاد زندگی فرد و زوج اشاره داشت.

[1]-Neurophysiology

[2] -Excitement

[3] -Plateau

[4] -Emission

[5] -Prostate

[6] -Vesicle seminal

[7] -Vas deferens

[8] -Posterior urethra

[9] -Rapid resolution

[10]-Recurrent                                                                  

[11] -Minimal stimulation

[12] -American psychiatric Association

[13] -World Health Organization

[14] -American Urology Association

[15] -Denominators



خرید و دانلود مبانی نظری و پیشینه انزال زودرس و درمان های روان شناختی