عنوان : شرایط و صفات رهبر الهی با توجه به آیات و روایات
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 11 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
صفات رهبر 3
دلسوزى فوق العاده رهبران الهى 5
تواضع رهبر 5
شکیبایى و استقامت رهبران الهى 6
صداقت رهبران الهى 7
منبع 11
مقدمه :
آنها همیشه مردمى بودند شناخته شده به نیکیها، که اگر افراد ناشناخته و مرموزى بودند به حکم «أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ؛ یا پیامبر خود را درست نشناخته اند که انکارش می کنند؟» (مومنون/69)، بهانه اى به دست منافقان مى افتاد که دعوت شناخته شده آنها را به خاطر ناشناخته بودن خودشان نادیده بگیرند و انکار کنند.
دیگر اینکه آنها هرگز در مسیر خود تسلیم هوسهاى مردم نمى شوند و به عکس آنچه دنیاى امروز مى پسندد بر تمایلات عمومى به طور مطلق (هر چند انحرافى باشد) صحه نمى گذارند، آنها در ترویج مکتب حق اصرار مى ورزند هر چند ناخوش آیند گروه کثیرى باشد.
دیگر اینکه آنها در برابر دعوت خویش پاداش مادى نمى طلبند. با انواع محرومیتها مى سازند و وابستگى مادى به کسى پیدا نمى کنند چرا که این نیاز و وابستگى زنجیرى خواهد شد بر دست و پاى آنها و قفل محکمى بر زبان و فکرشان!.
یکی از صفات رهبری در اسلام مرحله تصمیم گیری نهائی در برنامه های اسلامی مربوط به رهبر الهی است. خداوند درسوره آل عمران آیه 159 به پیامبرمی فرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ از پرتو رحمت الهى در برابر آنها نرم (و مهربان) شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى شدند بنا بر این آنها را عفو کن و براى آنها طلب آمرزش نما و در کارها با آنها مشورت کن اما هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد».
در آیه فوق، نخست اشاره به یکى از مزایاى فوق العاده اخلاقى پیامبر (ص) شده و مى فرماید: در پرتو رحمت و لطف پروردگار، تو با مردم مهربان شدى در حالى که اگر خشن و تندخو و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى شدند.
«فظ» در لغت به معنى کسى است که سخنانش تند و خشن است، و «غلیظ- القلب» به کسى میگویند که سنگدل مى باشد و عملا انعطاف و محبتى نشان نمى دهد بنابراین، این دو کلمه گرچه هر دو به معنى خشونت است اما یکى غالبا در مورد خشونت در سخن و دیگرى در مورد خشونت در عمل به کار مى رود و به این ترتیب خداوند اشاره به نرمش کامل پیامبر (ص) و انعطاف او در برابر افراد نادان و گنهکار مى کند. «فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ» سپس دستور مى دهد که از تقصیر آنان بگذر، و آنها را مشمول عفو خود گردان و براى آنها طلب آمرزش کن یعنى نسبت به بى وفایى هایى که با تو کردند و مصائبى که در این جنگ براى تو فراهم نمودند از حق خود درگذر و من براى آنها نزد تو شفاعت مى کنم، و در مورد مخالفتهایى که نسبت به فرمان من کردند، تو شفیع آنها باش و آمرزش آنها را از من بطلب.
به عبارت دیگر آنچه مربوط به حق تو است عفو کن و آنچه مربوط بحق من است من مى بخشم. پیامبر (ص) به فرمان خدا عمل کرد و آنها را بطور عموم مشمول عفو خود ساخت. روشن است که اینجا یکى از موارد روشن عفو و نرمش و انعطاف بود و اگر پیامبر (ص) غیر از این مى کرد زمینه براى پراکندگى مردم کاملا فراهم بود، مردمى که گرفتار آن شکست فاحش شده بودند و آن همه کشته و مجروح داده بودند (اگر چه عامل اصلى همه اینها خودشان محسوب مى شدند) چنین مردمى نیاز شدید به محبت و دلجویى و مرهم گذاشتن بر جراحات قلبى و جسمى داشتند، تا به سرعت همه این جراحات، التیام پذیرد و آماده براى حوادث آینده شوند.
در این آیه اشاره به یکى از صفات مهم که در هر رهبرى لازم است شده و آن، مسئله گذشت و نرمش و انعطاف در برابر کسانى است که تخلفى از آنها سرزده و بعدا پشیمان شده اند، بدیهى است شخصى که در مقام رهبرى قرار گرفته اگر خشن و تندخو و غیر قابل انعطاف و فاقد روح گذشت باشد بزودى در برنامه هاى خود مواجه با شکست خواهد شد و مردم از دور او پراکنده مى شوند و از وظیفه رهبرى بازمى ماند و به همین دلیل على (ع) در یکى از کلمات قصار خود مى فرماید: «آلة الریاسة سعة الصدر؛ ابزار ریاست (رهبری) بردباری و پرحوصلگی است» (نهج البلاغه/ حکمت 176).
منابع :
تفسیر نمونه، ج14 ص 274، ج3 ص 142، ج12 ص 349، ج17 ص170، ج25 ص 136، ج2
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
پاورپوینت آزادی انسان و هدایت و ضلالت الهی
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 33
دو گروه ایات در باره هدایت
گروه اول
ذَالِکَ الْکِتَبُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ(2)بقره
قُلْ مَن کاَنَ عَدُوًّا لِّجِبرِْیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلىَ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَْ یَدَیْهِ وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُؤْمِنِینَ(97)بقره
هَاذَا بَیَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ(138)ال عمران
وَ لَقَدْ جِئْنَاهُم بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلىَ عِلْمٍ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ(52)اعراف
هَاذَا بَصَئرُِ لِلنَّاسِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ(20)جاثیه
پاورپوینت اخلاقیات در ادیان الهی و مکاتب انسانی
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 33
اخلاقیات درادیان الهی
رسول اکرم ( ص )
انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق
بدرستیکه من برای اتمام و تکمیل مکارم اخلاق برگزیده شده ام
کلمه طیبه :
شهادت به وحدانیت خدا، ایمان ، مومن ، قرآن ، تسبیح و تنزیه، ثنای برخدا ، همه طاعت ها و هر سخن خیری
شجره طیبه :
درخت خرما، درخت جوز هندی ، هر درختی که میوه پاکیزه دهد از قبیل انجیر ، انگور و انار – درختی که دارای اوصافی است که خدای تعالی بیان کرده – هر چند آن موجود نباشد.
عنوان : قرآن ایجادی الهی و ابلاغی محمدی
فرمت : doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها )
تعداد صفحات : 22 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه
فونت های استفاده شده : b titr و b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز)
پشتیبانی : 09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی
فهرست :
چکیده 4
مقدمه 6
چیدمان مقاله 7
تبیین نظریه وحی الهی تحربی 8
عمق خطرناک،نظریه وحی الهی تجربی 11
نظریه وحی الهی تجربی ،در آینه ی تاریخ 12
وحیانی بودن الفاظ قرآن ،(ردّ نظریهی وحی الهی تجربی) 13
وحی الهی تجربی نظریه ای بدون دلیل 14
مقایسه اشتباه تورات و انجیل با قرآن 15
وحیانی بودن الفاظ از ضروریات اسلام 15
مبارزه ی سرسختانه ی قرآن با فرهنگ باطل زمانه 15
بیگانگی آیات و الفاظ قرآن با وحی الهی تجربی 16
عربیّت قرآن 17
کتاب بودن قرآن 18
قرآن بودنِ قرآن 18
قرآن کلام خداوند 19
آیات قلاقل 19
آیات تحدّی 20
تهدید پیامبر نسبت به تغییر در قرآن 20
پی نوشت ها 21
منابع 23
چکیده :
این مقاله در مورد یک نظریه پیرامون مهمترین کتاب تاریخ بشریت یعنی قرآن کریم نگاشته شده است .این نظریه ابتدا توسط عده ای از نظریه پردازان غربی مطرح شده ،که در سال های اخیر آقای عبدالکریم سروش این دیدگاه را در محافل حوزویی و دانشگاهی به جریان انداخت .اساس این نظریه بر این مبنا است که الفاظ قرآن از خداوند متعال نیست ؛ بلکه قرآن کار مشترکی از خداوند و پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم است ؛ بدین صورت که خداوند ، مفاهیم و معانی را به رسول خود القاء نموده است و بعد ایشان برای آن معانی الفاظی را تنظیم نموده اند. در نگاه اولیه به این نظریه ، به خصوص برای ما که دوست دار رسول الله صل الله علیه و آله وسلم و خاندان ایشان هستیم؛شاید عمق فاجعه بار و خطرناک این دیدگاه روشن نشود. اما در اثر اندک نگاه عمیقانه به این نتیجه می رسیم که قبول نظریه در رابطه با قرآن کریم ،یعنی پذیرفتن این که احکام اسلام و قرآن در صورتی که سودمند بوده اند فقط برای مردم زمان پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم مفید و فایده مند بوده اند .اما انسان های امروز و فردا باید تفسیر جدیدی از وحی داشته باشند به طور مثال اگر صاحبان قدرت و ثروت و سردمداران جهانی خود را به عنوان منجی بشر معرفی کردند ؛کسی حق ایستادگی در مقابل آنان و نظم جهانی از دیدگاه آنان را ندارد؛ یا اگر در باب احکام کسی گفت : به جای نماز روزانه مقداری تفکر کنیم ؛حرف او پذیرفته شود،یا اگر کسی گفت پوشش و حجاب اسلامی سبب عقب افتادگی می شود؛ باید طبق تفسیر جدیدِ او از وحی ،حجاب را کنار گذاشت اما در مقابل این نظریه دیدگاهی وجود دارد که پشتوانه آن عقل و خود قرآن کریم است، و آن نظریه که مورد اتفاق همه مسلمین است این که : قرآن از نظر معنا و لفظ ساخته و پرداخته دست قدرت الهی است، بدون این که کسی ، حتی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله وسلم ،گل سرسبد خلقت ، در ایجاد قرآن نقشی داشته باشد.اینک جواب هایی که به نظریه آقای سروش و در اثبات دیدگاه صحیح می آوریم را در ذیل به طور خلاصه اشاره می کنیم .
مقدمه :
یکی از عمده ترین ارکان دین و مؤثرترین اصول مستحکم اعتقادی اسلام همانا جریان نبوت است .حقیقتی که جاهلان از یک سو و از سوی دیگر مغرضان همواره با آنان به ستیزه برخاسته و برای براندازی آن تلاش نموده اند .اگر چه تلاش ایشان بی حد و مرز بوده ولی در مقابل آن کسی قرار گرفته که فرموده :"یریدون لیطفوا نور الله بأفواههم و الله متمم نوره و لوکره الکافرون(1)"« آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا نور خود را کامل می کند هر چند کافران خوش نداشته باشند .»از جلوه های اصلی و باطنی نبوت و رسالت ، حقیقت وحی است که برترین مظهر این وحی الهی قرآن کریم است؛که از نخستین روزهای نزول مورد هجمه سخت و شدید دشمنان قرار گرفته،چنان که ابلاغ کننده وحی را دیوانه ، مجنون و شاعر نامیدند. از خود وحی تعبیر به افسانه و اسطوره کردند؛اما شاید توجه نداشتند که صاحب وحی فرموده بود :"انا نحن نزلنا الذکر و انا له الحافظون(2)"« ما قرآن را نازل کردیم و به طور قطع نگه دار آنیم »بیشتر کسانی که در قرون گذشته دست به تألیف و تحریف و تخریب اسلام می زدند روش آنها حمله آشکار و بی پرده و تهاجم روشن علیه اسلام و پیامبر اکرم صل ا... علیه و آله و سلم بود.این روش یک اسلوب ابتدائی، بسیط و بدون نقاب است که معمولاً مورد استقبال مخاطبان مسلمان قرار نمی گیرد و دارای بعد و تأثیر کمتری است .اما در قرون اخیر که با عدم استقبال مسلمانان از این گونه آثار و تبلیغات مسموم مواجه شدند ، ترفند ظریف و برنده تری را برگزیدند ؛و آن اسلوب منافقانه ی«آمیختن زهر در عسل » است.بدین سان که قالب اصلی کتاب ها و مقالات خویش را با ماسک بررسی علمی محض و بی طرفانه عرضه کرده و در جای جای آن به مدح و تجلیل از معارف اسلام و قرآن پرداختند،تا خوانندگان مسلمان را شیفته و مبهوت صداقت خود نمایند اما در لابلای آن زهر خویش را ریخته و شبهه مهم خویش را جهت تردید خوانندگان و سست نمودن باورهای دینی شان القاء کردند تا ایمان آنان را تضعیف کرده و از همه چیز قداست زدائی کنند .البته این روش الگوبرداری از مسیحیان ،یهودیان ،منافقان و معاندان معاصر پیامبر گرامی اسلام صل ا... علیه و آله و سلم است که قرآن کریم این اسلوب را چنین فاش فرموده است :"و قالت طائفه من اهل الکتاب آمنوا بالذی انزل علی الذین آمنو وجه النهار و اٌکفروا آخره لعلهم یرجعون و لا تؤمنوا الا لمن تبع دینکم(3)"و جمعی از اهل کتاب گفتند :( بروید در ظاهر )به آن چه بر مؤمنان نازل شده ، در آغاز روز ایمان بیاورید ؛و در پایان روز کافر شوید (و باز گردید)شاید آنها از (آئین خود) باز گردند ؛( زیرا شم را اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین میدانند و این توطئه کافی است که آنها را متزلزل سازد ).در روزگار ما نیز عده ای روشن فکر نما در رابطه با وحی و قرآن از همین روش دوم سؤ استفاده می کنند و با ادعای پذیرش اصل وحی ، به بشری بودن بشیر آن فتوا داده و در نظر دارند قرآن آسمانی و الهی را زمینی و بشری معرفی کنند . این انحراف بزرگ و اعوجاج واقعاً خطرناک که برای دین و هویت اسلام تهدیدی جدی محسوب می شود ؛ پس از اینکه وحی را بشری جلوه داد به اینجا می انجامد که وحی از اشتباهات عصری و مصری(4) مصون نیست و این بدان معناست که اسلام و قرآن برای جامعه ی بشری هزاره سوم نافع و مفید نیست .این مقاله در نظر دارد به اختصار و فشرده به این نظریه که اخیراً از طرف آقای عبدالکریم سروش نیز(5)مطرح شده مبنی بر اینکه قرآن وحی الهی است که با الفاظی از طرف پیامبر اکرم صل ا... علیه و آله و سلم نه از جانب خداوند متعال ارائه شده پاسخ دهد و اثبات کند قرآن از ناحیه لفظ و معنا از طرف خداوند متعال بر پیامبر اکرم صل ا... علیه و آله و سلم نازل شده است . امید است با عنایت و فضل الهی مفید فایده برای خوانندگان محترم و گرامی باشد .در پایان بر خود لازم می دانم از استاد ارجمند و فرهیخته ، دانشمند محترم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای شیخ حمید الهی دوست(زیدعزه) که با ارشاد و راهنمائی های حکیمانة خود اینجانب را کمک و یاری نمودند صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم .
منابع :
1. قرآن کریم ، ترجمه ی مکارم شیرازی، ناصر، قم ، اسوه ، 1384
2. اژه ای ، جواد ، وحی و جایگاه پیامبر اکرم(ص) ، تهران، سمپاد ، 1387
3. جوادی آملی، عبدلله، وحی و نبوت ، قم ،اسرا، 1388
4. زمانی ، محمد حسن ، مستشرقان و قرآن ، قم ، بوستان کتاب 1385
5. معرفت ، محمد هادی، التفسیر الاثری الجامع ، ج ا ، ذوی القربی ، 1387
6. منتظری ، حسینعلی ، سفیر حق و صفیر وحی ، تهران، خرد آوا، 1387
منابع از کتب معتبر علمی می باشد.
لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .
پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .
تحقیق فرمت فایل word تعداد صفحات 13
قرآن و علم الهی
دراین تحقیق موارد زیر برسی مشوند :
عالِمِ الْغَیْبِ لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِن ذَلِکَ وَ لا أَکْبَرُ إِلّا فِی کِتابٍ مُبیـنٍ.
" خداوندی که از غیب آگاه است. و به اندازه سنگینی ذره ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند. نیز چیزى کوچکتر از این و نه بزرگتر نیست مگر آنکه در کتابی آشکار ثبت است." قرآن کریم ـ سوره 34 آیه ۳
خداوند در سوره بقره آیات 29 تا 33 میفرماید که علم الهی در انسان مستتر میباشد و خداوند آدم را جانشین خود در روی زمین قرار داده و به او علم اسماء را آموخت:
هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوى الى السماء فسواهن سبع سماوات و هو بکل شیء علیم (29)
و اذ قال ربک للملائکة انی جاعل فی الارض خلیفة قالوا ا تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال انی اعلم ما لا تعلمون (30)
و علم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم على الملائکة فقال انبئونی باسماء هؤلاء ان کنتم صادقین (31)
قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم (32)
قال یا آدم انبئهم باسمائهم فلما انباهم باسمائهم قال ا لم اقل لکم انی اعلم غیب السماوات و الارض و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون (33).
"او خدایی است که همه آنچه را در زمین وجود دارد برای شما آفرید، سپس به آسمان پرداخت و آن را به صورت هفت آسمان برافراشت و اوست به هر چیز دانا.
و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان که خواهم
نشانه قدرت الهی درعرصه آفاق
فصاحت و بلاغت
نمونه هایی نقل می کنیم:
سبک و اسلوب
اخبار غیبی
پیروزی رومیان بر ایرانیان
منابع :