فرمت فایل : ورد
تعداد صفحات :22
قسمتی از متن :
مقدمه
یکی ازمهمترین معیارهای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که دختران در آن کشور دارند. دختران به عنوان عوامل بنیادین و نیمی از نیروی فعال جامعه نقش بسزایی در تحولات تمامی جوامع انسانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی ایفا می کنند و چنانچه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته نشود، به طور یقین خللی در روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه ایجاد خواهد شد.
نیمی از جمعیت جهان را دختران تشکیل میدهند و اگر وظایف خانهداری و نقش مادری را کار در نظر بگیریم، دو سوم ساعات کار انجام شده در جهان متعلق به دختران است، اما با وجود همه فعالیتهای ارزشمند آنان، یک دهم درآمد جهان و یک صدم مالکیت اموال و داراییها متعلق به دختران است.
مطالعات علمی نشان می دهد، حضور مادر در خانواده امنیت روانی برای اعضاء خانواده ایجاد میکند که در رشد و پیشرفت جامعه موثر و این فعالیت ارزشمند جزء داراییها و درآمد های پنهان خانواده است.
در چند سال گذشته، مطالعات متعددی در مورد تجزیه و تحلیل موقعیت دختران در سطوح منطقه ای، ملی، میزان اشتغال آنان وعوامل بازدارنده فعالیت آنان، نگرشها، تمایلات و نقش دختران در توسعه، انجام شده است؛ از آنجایی که در بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است.
بیان مسئله
توسعهء پایدار بهعنوان یکی از بسترهای تعالی و رشد انسان،آنگاه میتواند موفقیتآمیز باشد که با یاری و مشارکت همهء گروههای اجتماعی و برای همهء آنان انجام شود.در میان گروههای اجتماعی،دختران نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و به دلیل ارتباط مستقیم آنان با گروههای سنی جوانان،نوجوانان و کودکان و نیز تأثیر بر نیم دیگر جمعیت،یعنی مردان،از مهمترین و مؤثرترین گروههای اجتماعی به شمار میآیند و این واقعیتی است که در جوامع در حال توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.به همین سبب،علیرغم برنامهریزیها و حمایتهای انجام شده،هنوز دختران در برخی کشورها نتوانستهاند به جایگاه و نقش مناسب خود در ادارهء کشور و تصمیمگیریهای کلیدی دست یابند. به هر تقدیر،جامعهای که میخواهد به سوی توسعه حرکت کند اگر صرفا به عوامل مادی توجه داشته باشد و تعالی انسانها و کاهش نابرابریها را در نظر نگیرد،به موفقیت دست نخواهد یافت.به عبارت دیگر،سواد،تندرستی،تغذیهء صحیح و تأمین مسکن در جامعه، جزء نیازهای اساسی زن و مرد،دختر و پسر است.اگر در جامعهای ضریب باسوادی، تندرستی،شاخصهای تغذیه،تأمین مسکن،ایجاد اشتغال و درآمد افزایش یابد اما توزیع آن بین زن و مرد متعادل نباشد،آن جامعه توسعه نیافته است.ازاینرو اندیشمندان،متوجه شدند که دختران نقش بهسزایی در فرایند توسعهء پایدار دارند.
فرمت فایل : ورد
تعداد صفحات :22
قسمتی از متن :
مقدمه
یکی ازمهمترین معیارهای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که دختران در آن کشور دارند. دختران به عنوان عوامل بنیادین و نیمی از نیروی فعال جامعه نقش بسزایی در تحولات تمامی جوامع انسانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی ایفا می کنند و چنانچه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته نشود، به طور یقین خللی در روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه ایجاد خواهد شد.
نیمی از جمعیت جهان را دختران تشکیل میدهند و اگر وظایف خانهداری و نقش مادری را کار در نظر بگیریم، دو سوم ساعات کار انجام شده در جهان متعلق به دختران است، اما با وجود همه فعالیتهای ارزشمند آنان، یک دهم درآمد جهان و یک صدم مالکیت اموال و داراییها متعلق به دختران است.
مطالعات علمی نشان می دهد، حضور مادر در خانواده امنیت روانی برای اعضاء خانواده ایجاد میکند که در رشد و پیشرفت جامعه موثر و این فعالیت ارزشمند جزء داراییها و درآمد های پنهان خانواده است.
در چند سال گذشته، مطالعات متعددی در مورد تجزیه و تحلیل موقعیت دختران در سطوح منطقه ای، ملی، میزان اشتغال آنان وعوامل بازدارنده فعالیت آنان، نگرشها، تمایلات و نقش دختران در توسعه، انجام شده است؛ از آنجایی که در بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است لذا سخن از اشتغال زن و رابطه آن با توسعه نیز امری ضروری است.
بیان مسئله
توسعهء پایدار بهعنوان یکی از بسترهای تعالی و رشد انسان،آنگاه میتواند موفقیتآمیز باشد که با یاری و مشارکت همهء گروههای اجتماعی و برای همهء آنان انجام شود.در میان گروههای اجتماعی،دختران نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و به دلیل ارتباط مستقیم آنان با گروههای سنی جوانان،نوجوانان و کودکان و نیز تأثیر بر نیم دیگر جمعیت،یعنی مردان،از مهمترین و مؤثرترین گروههای اجتماعی به شمار میآیند و این واقعیتی است که در جوامع در حال توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.به همین سبب،علیرغم برنامهریزیها و حمایتهای انجام شده،هنوز دختران در برخی کشورها نتوانستهاند به جایگاه و نقش مناسب خود در ادارهء کشور و تصمیمگیریهای کلیدی دست یابند. به هر تقدیر،جامعهای که میخواهد به سوی توسعه حرکت کند اگر صرفا به عوامل مادی توجه داشته باشد و تعالی انسانها و کاهش نابرابریها را در نظر نگیرد،به موفقیت دست نخواهد یافت.به عبارت دیگر،سواد،تندرستی،تغذیهء صحیح و تأمین مسکن در جامعه، جزء نیازهای اساسی زن و مرد،دختر و پسر است.اگر در جامعهای ضریب باسوادی، تندرستی،شاخصهای تغذیه،تأمین مسکن،ایجاد اشتغال و درآمد افزایش یابد اما توزیع آن بین زن و مرد متعادل نباشد،آن جامعه توسعه نیافته است.ازاینرو اندیشمندان،متوجه شدند که دختران نقش بهسزایی در فرایند توسعهء پایدار دارند.