فرمت فایل : ورد
تعداد صفحات : 29
قسمتی از متن :
مقدمه
مدرسه گریزی اگر همراه با رفتارهایضد اجتماعی و گاهی بزهکارانه مثلنزاع، قشقرق راه انداختن، یاتهدید کردن و فرار کردن از خانه باشدمیتواند نشان دهنده یکی از اختلالاترفتاری دوران دانش آموزی به نام اختلالسلوک باشد. ویژگیهای اصلی اختلالسلوک شامل رفتارهای ضد اجتماعی،پرخاشگرانه و خودسرانه است. چنیندانش آموزانی اغلب به نظر دبیرانشانبیعلاقه به مدرسه، فاقد اشتیاق بهادامه تحصیل و بیتوجه به کار هستند.آنها اغلب مردود میشوند و در مقایسهبا همسالان خود زودتر ترک تحصیلمیکنند. همه دانش آموزان گاه و بی گاه درباره مدرسه غر می زنند اما طبق آماری که کارشناسان کلینیک اختلالات عصبی دانشگاه نوادا در آمریکا اعلام کرده اند ۵ تا ۱۰ درصد دانش آموزان آنقدر از مدرسه بدشان می آید که نمی خواهند به مدرسه بروند.
به گفته روانشناسان متخصص اگر متوجه شدید فرزندتان وقتی حرف مدرسه می شود افسرده یا مضطرب می شود ، خودش را به مریضی می زند تا مدرسه نرود و در خانه بماند، در مدرسه مدام از اتاق بهداشت یا دفتر سر در می آورد یا عمدا از صحبت کردن درباره بخش بزرگی از اتفاقات مدرسه سر باز می زند باید مراقب باشید. خوشبختانه معمولا می توان این مشکل را حل کرد و گاهی اوقات راه حل بسیار هم ساده است. مثلا ممکن است دبیر فقط به شاگردانی که جلوی کلاس می نشینند توجه داشته باشد و از آنها سوال کند. به این ترتیب دانش آموزانی که ته کلاس می نشینند احساس می کنند مورد بی توجهی و بی مهری قرار گرفته اند و ممکن است علاقه خود را به درس از دست بدهد. در چنین موردی فقط با عوض کردن جای دانش آموز و آوردن او به ردیف های جلوی کلاس مشکل حل می شود و او دوباره به درس و مدرسه علاقمند می شود اما گاهی اوقات مشکل اساسی تر و پیچیده تر از این هاست و حل آن هم به تلاش و صرف وقت بیشتری نیاز دارد. در زیر به تعدادی از مهمترین علل تنفر دانش آموزان از مدرسه اشاره شده است. بیان مسئله امروزه در همه جوامع مدرسه در حکم مهم ترین نهاد تعلیم و تربیت جایگاه ویژه ای دارد و در کنار خانواده وظیفه تعلیم و تربیت دانش آموزان را به دوش می کشد و انسان امروز به شدت به تربیت رسمی و مدرسه نیاز دارد. زیرا مدرسه محل تجربه و راهنمای زندگی انسان است و بخش مهمی از زندگی دانش آموران مدرسه است زندگی و تربیت برای انسان دو مفهوم لازم و ملزومند.انسان تا وقتی زنده است به تربیت نیاز دارد و او را تربیت می کنند تا بتواند زندگی کند.تحصیل علم و کسب دانش، چگونه زیستن و تجربه اندوختن از اهداف والای آموزش و پرورش می باشد. اما مدارس امروز به دلیل مختلف خواسته ها و نیازهای اغلب نوجوانان را برآورده نمی کنند و نمی توانند در آنان ایجاد انگیزه نمایند.به عبارتی دیگر تک بعدی شده اند و فقط به جنبه های آموزشی به طور مطلق اهمیت می دهند و نیازهای عاطفی و احساسی و روحی و روانی آنان را در مراتب پایین تر قرار می دهند.برای ایجاد فرآیند یادگیری در محیط های آموزشی، ابتدا باید بستری مناسب فراهم باشد یعنی اینکه دانش آموز ابتدا به مدرسه و مسئولین علاقمند باشد و با روحیه ای شاد و با نشاط وارد این محیط بشود و در فضای آموزشی موجود احساس آرامش و امنیت و شادابی داشته باشد. یادگیری در محیطی توام با تهدید و ترس و ارعاب به سهولت انجام نمی گیرد.در چنین محیط هایی به جای برقرار فرآیند یادگیری متفکرانه هیجانات منفی و واکنش های نامطلوب شکل می گیرد.شادی و نشاط یکی از نیازهای روحی و روانی انسان است که در بسیاری از جنبه های حیاتی نقش موثری ایفا می کند و از نگاه صاحب نظران پیش نیاز اساسی و بستر لازم برای یک نظام تعلیم و تربیت پویا است. به عبارت دیگر نشاط به زندگی انسان معنا و مفهوم خاص می بخشد
درصورت مشکل در خرید مرورگر خود را (موزیلا فایرفاکس , کروم یا اکسپلورر) یا بانک عامل خود را تغییر دهید